• این درست در راستای گزارش دموگرافی اکتوئل کمیسیون اتحادیه اروپا ست که افزایش تعداد مادران را در بازار کار طلب می کند.
• مادران باید هر چه بیتشر ترقی شغلی کسب کنند، نه برای اینکه ترقی شغلی برای زنان خوب است، بلکه برای اینکه ترقی شغلی مادران برای شرکت ها و کارخانه ها خوب است.
مکنزی و شرکاء
شرکت مشاوره استرتژی و مشاوره کارخانه ها و شرکت ها ست.
در 52 کشور نماینده دارد.
تعداد مشاورانش در سال 2010 بر 9000 نفر بالغ می شد.
شرکت مشاوره استرتژی و مشاوره کارخانه ها و شرکت ها ست.
در 52 کشور نماینده دارد.
تعداد مشاورانش در سال 2010 بر 9000 نفر بالغ می شد.
• بنا بر بررسی ئی از مکنزی، شرکت هائی که بیش از سه زن در رتبه ریاست دارند، میزان سود حاصله شان بیش از 53 درصد است.
• چه انگیزه ای بهتر از این می توان تصور کرد!
• و اشتغال ثابت برای زنان، آنهم در دوره بحران که بسیاری از مردان بیکارند و اغلب باید با تن در دادن به کارهای کوتاهمدت روزگار بگذرانند، نشان می دهد که اشتغال همزمان زن و شوهر، برای شرکت ها و کارخانه ها چقدر سودمند خواهد بود!
• آدم از فرط نشاط نمی داند چه باید کرد!
• اگر وزرای احزاب محافظه کار (احزاب دموکرات ـ مسیحی و لیبرال) واقعا قصد مبارزه در راه برابرحقوقی و حق کار دارند، باید در زمینه ساختارهای کار کاری بکنند.
• چگونه می توان از سازگاری حرفه و خانواه سخن گفت، وقتی که انعطاف پذیری و قاعده زدائی هرچه بیشتر مرزهای کار مزدوری و زندگی را (در ورای مؤثریت و کسب رتبه) در هم می ریزد.
• برخی از جامعه شناسان کار این مرز زدائی میان حرفه و خانواده را گامی در جهت تحدید تلقی می کنند.
• در دوره ای که مناسبات کاری هرچه بیشتر با بازار دمساز می شوند و خطر کارخانه ای کردن زندگی خصوصی و خانواده می رود، احزاب حاکم اما چه می کنند؟
• جز جنگ های زرگری میان خروس جنگی های حرفه ای حزب سوسیال ـ مسیحی کاری صورت نمی گیرد.
• اکنون ما ـ کمونیست های آلمان ـ برای جلب و بسیج هرچه بیشتر زنان برای متوقف ساختن این توسعه وخیم ـ نه فقط در حق زنان، بلکه بویژه در حق زنان ـ در بازار کار و برای کار تخصصی «خوب» که تضمین کننده زندگی باشد، چه باید بکنیم؟
• این مسئله می تواند در اجلاس مشورتی مورد بحث قرار گیرد.
• در اجلاس مشورتی مربوط به سیاست زنان حتما مورد بحث قرار خواهد گرفت.
• اولین و مهمترین گام ـ اگر هم بلحاظ زمانی نامناسب ـ عبارت است از کاهش رادیکال مناسبات زمان کار «معمول» برای زنان و مردان با برقراری تعادل مزد و پرسنل.
• این امر از نقطه نظرهای زیر بسیار مفید خواهد بود:
1
• این مسئله با حوایج شاغلین تماموقت انطباق دارد.
• آنها در نظرپرسی اخیر ـ بی اعتنا به جنسیت ـ خواهان کاهش ساعات کار بوده اند تا وقت کافی برای رسیدگی به خود و خانواده داشته باشند.
2
• این امر با حوایج زنانی که به کار کوتاهمدت مشغولند و علاقه مند اشتغال تماموقت هستند، تا مزد کافی برای زندگی آبرومندانه و امکانی برای ترقی حرفه ای داشته باشند، حجم کاری لازم را فراهم خواهد آورد.
3
• این امر ضمنا محل کار برای زنان و مردان بیکار و فراموش شده فراهم خواهد کرد.
4
• این امر به تقسیم کار در مجموع کمک خواهد کرد.
• زیرا تاکنون کار اجتماعا ضرور در عرصه تربیت، پرستاری، مراقبت و کارهای افتخاری زنان بی اجر و مزد صورت گرفته و به زیان کار مزدوری و ایام فراغت تمام شده است.
• بدین طریق می توان آن را به کار تخصصی زنان و مردان مبدل ساخت.
5
• کاهش رادیکال ساعات کار نه تنها یکی از مطالبات دیرین جنبش سندیکائی زنان بوده، بلکه علاوه بر آن، امروزه از فعلیت فوق العاده برخوردار است.
• اکنون در این رابطه، مسائل زیر مطرح می شوند:
1
• کاهش ساعات کار بنا بر نیازهای متفاوت زنان و مردان در فازهای مختلف زندگی آنها چگونه باید صورت گیرد؟
2
• تأثیرات آن بر روابط کاری و بر مجموعه جامعه از چه قرار خواهد بود؟
3
• آیا می توان در فرجه زمانی قابل پیش بینی بدان جامه عمل پوشاند؟
4
• اگر جواب مثبت است، چگونه و با کی؟
• ما قرار است که در ماه های آینده در کارخانه ها، سندیکاها و جنبش های اجتماعی به این بحث دامن زنیم.
• بهترین امکان برای شروع این بحث، گردهمائی سالانه در زمینه بررسی سطح دستمزد برای شاغلین بخش دولتی در بهار سال 2010 خواهد بود.
• در این گردهمائی باید به استدلال و پیشبرد سیاست تعادلی ارزش بسزایئ قائل شویم.
• در چالش بر سر کاهش ساعات کار، این جنبه تاکنون از سوی سندیکاها نادیده گرفته شده است.
• آنچه که پیشاپیش معلوم است، این حقیقت امر است که کاهش ساعات کار در دستور کار سرمایه و رژیم حاکم قرار ندارد.
• چنین چیزی با منطق سرمایه در تضاد قرار دارد.
• این اما برای ما کمونیست ها از اهمیت خاصی برخوردار است.
• زیرا ما می توانیم در رابطه با سیستم حاکم و ضرورت غلبه بر آن، نظرات نوینی را نمایندگی کنیم.
• مبارزه در راه کاهش ساعات کار، مبارزه ای دشوار خواهد بود.
• ولی این مبارزه باید شروع و رهبری شود.
• نه فقط به خاطر زنان، بلکه بویژه به خاطر زنان!
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر