۱۴۰۳ آبان ۱۴, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۱۰۰)

     

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۳ ـ ۸۴)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
 

مطلب، طاعت و پیمان و صلاح از من مست

که به پیمانه کشی، شهره شدم روز الست.

 از من مست که از روز الست میخواره درجه اولم، انتظار عبادت و وفا به عهد و نیکوکاری نداشته باش.

 

مفهوم «پیمان با پیمانه» را سیاوش و سایه هم به معنی پیمان با توده مولد و زحمتکش و حزب توده

به کرات به کار می برند: 

هوشنگ ابتهاج

(سایه)

«سیاه مشق»

(۱۳۵۳)

از لب پیمانه، گر سر می رود، لب بر مگیر

مرد را از جان گذشتن به ز پیمان گشتن است.

معنی تحت اللفظی:

حتی اگر سرت بر باد برود، از لب جام می، لب بر ندار.

از جان گذشتن برای مرد، بهتر از پیمان شکنی است.

 

سایه در این بیت غزل،

دیالک تیک می پرستی و خودپرستی

را

به شکل دیالک تیک وفا به پیمان و حراست از جان بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن می پرستی (وفا به پیمان) جا می زند.

 

محتوای این بیت غزل سایه، بی اعتنا به تفسیری که از پیمانه و پیمان به عمل آوریم، نیهلیستی است.

حیات بشری در جامعه ـ تئوری سایه،

همانقدر ارزش و ارج و اعتبار دارد که در فلسفه حیات و اگزیستانسیالیسم.

فلسفه حیات و اگزیستانسیالیسم

اما

آبشخور فاشیسم است که خصم آشتی ناپذیر توده و حزب توده است.

 

سؤالی که ما را از دیرباز به خود مشغول داشته،

این است که دلیل حضرات برای سانترالیزاسیون می چیست؟

 

سمتگیری سیاسی سایه

البته ضد سمتگیری سیاسی سعدی و حافظ است.

اگرچه مفاهیم سایه، همان مفاهیم سعدی و حافظ است.

 

منظور سایه از پیمانه و پیمان

احتمالا وفاداری به آرمان و مرام حزب توده بوده است.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر