۱۴۰۱ آبان ۱۲, پنجشنبه

زندگی مارکس و انگلس (۲۹۱)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

  

فصل نوزدهم

افکاری راجع به جامعه آتی

 

۴

برنامه ای ضعیف و نقدی قوی

 

انتظاراتی که مارکس و انگلس از وحدت حزب ایزناخ با جریان لاسالیانیستی داشتند،

فقط بخشا برآورده شدند.

 

اگرچه در  کنگره گوتا در اواخر ماه مه سال ۱۸۷۵

وحدت دو سازمان

و

تشکیل حزب کارگری سوسیالیستی آلمان

میسر شد،

اگرچه بدین طریق

به

کشمکش برادرانه چندین ساله در جنبش کارگری آلمان

پایان داده شد

و

حزب واحد نیرومندی تشکیل یافت،

اما

برنامه حزبی جدید،

در مقایسه با برنامه حزب آیزناخ از سال ۱۸۶۹،

گامی به پس بود.

 

برنامه حزب جدید،

اگرچه جامعتی سازی مالکیت بر وسایل تولید

را

طلب می کرد

و

از

انترناسیونالیسم پرولتری

آشکارا دفاع می کرد

(سمتگیری مطلوب مارکس و انگلس)،

اما

در سطح وظایف مطروحه نبود.

 

این نتیجه عمل شتابزده برخی از رهبران حزب ایزناخ بود.

 

 

مارکس و انگلس

عصبانی شده بودند.

 

دوستان آندو در آلمان

آنها را به طور منفی غافلگیر کرده بودند.

 

دوستان آلمانی آندو،

آنها را در جریان طرح برنامه گذاشته بودند،

آنهم زمانی که در مطبوعات کارگری منتشر شده بود

و

همه موافقت ها را با رهبران لاسالیانیستی به عمل آورده بودند.

 

 

مارکس و انگلس

با همدیگر به تفاهم رسیدند.

 

انگلس

در نامه مفصلی به ببل

به تحلیل طرح برنامه پرداخت.

 

نقد مارکس دامنه جزوه کوچکی را به خود گرفت.

 

مارکس

نقد خود را در روز تولدش (۵ ماه مه سال ۱۸۷۵)

به

آدرس ویلهلم براکه فرستاد و از او خواست که آن را در اختیار گایب، آور، ببل و لیبکنشت

هم

بگذارد.

 

براکه

هم

به نام اگوست ببل به مارکس روی آورده بود.

چون اندو طرح برنامه را معیوب می دانستند.

 

ادامه دارد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر