تحلیلی
از
چون قصد نیک بود ام و باور به کار خویش
پروا نداشتم به دل، این کارزار را
بی پایه می شمردم و خصمانه
یا که از سر دلسوزی
تشویش مادرانه
هر زینهار را
معنی تحت اللفظی:
چون نیت خیری داشتم و به کردوکار خود مؤمن بودم، هراسی از این نبرد به دل راه نمی دادم و هر هشداری را یا خصمانه و بی پایه تلقی می کردم و یا از سر دلسوزی و دلهره مادرانه.
سیاوش
در این بند شعر
از
طرز تفکر سهراب
پرده برمی دارد
و
طرز تفکر معاصران خود
را
عملا
به تیغ تیز انتقاد می سپارد.
سهراب
(در حقیقت، خود سیاوش)
دچار نوعی خوشخیالی بوده است.
سهراب شیفته ایدئال و رؤیا و نیت خیر خود بوده است
و
نیت خیر و رؤیای شخصی خود را تعمیم داده است.
نیت خیر داشتن اما به تنهائی کافی نیست.
رزمنده راه رهایش اجتماعی
باید چراغی از تئوری رهائی بخش در دل داشته باشد
و
قادر به تفکر و تأمل پیگیر و مستمر باشد.
ساده لوحی و خوش خیالی
سم مهلک خواهد بود.
نبرد رهائی بخش باید
به
دقتی مینیاتوری
برنامه ریزی و عملی شود
و
هر لحظه
مورد وارسی، تصحیح و تجدید نظر قرار گیرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر