میم حجری
فروید
افسردگی از جنس "غم" نیست!
افسردگی خشمی است،
خشمی که متوجه بر خویشتن خویش است،
خشمی مهاجم که رو به درون چرخیده اشت.
فروید
پدیده های پسیکولوژیکی
را
به طور سطحی و عمدتا سکسوئالیستی و بند تنبانی توصیف می کند
ولی نمی تواند به تحلیل راسیونالیستی ـ رئالیستی ـ ماتریالیستی ـ تاریخی ـ ریشه ای آنها
نایل آید.
پدیده های پسیکولوژیکی
عکس اند و نه اصل.
پدیده های پسیکولوژیکی
انعکاس پدیده های سوسیولوژیکی اند.
ثانوی اند.
تابع متغیرهای مادی و جامعتی اند.
افسردگی
اولا
به طور طبقاتی مشروط می شود.
مثلا اعضای طبقات اجتماعی انگل عمدتا مبتلا به افسردگی می شوند.
مثال:
شاهزاده ها و میلیونر ازده هایی که به دلیل افراط در مصرف داروهای روانی
جوانمرگ می شوند.
اولیگارش هایی که خودکشی می کنند.
افسردگی
ثانیا
به طور بیولوژیکی مشروط می شوند.
مثلا
برخی از زنان پس از زایمان
مبتلا به افسردگی می شوند
و
چه بسا
خانواده از هم می پاشد
و
نوزاد توسط مادر طرد می شود.
افسردگی
ثالثا
به طور ایده ئولوژیکی مشروط می شود.
دلیل اعتیاد طرفداران پسیمیسم، نیهلیسم، فاشیسم و فوندامنتالیسم و امپریالیسم به مواد مخدر برای غلبه بر افسردگی
هم
همین است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر