۱۴۰۱ آذر ۸, سه‌شنبه

درنگی در اندیشه ای (۵۶۸)


میم حجری

 
اگر بتوانید به مگسان بفهمانید که گل بهتر از گه است
می توانید به خاینان هم بفهمانید که کشور بهتر از ثروت است.
حریف


اولا
خادم و خاین
اصولا و اساسا
رابطه دیالک تیکی با هم دارند
و
نه رابطه دوئالیستی.


این بدان معنی است که هر خادمی نسبت به منافع کسی
ضمنا خاینی نسبت به منافع کس دیگری است
و
هر خاینی نسبت به منافع کسی
ضمنا خادمی نسبت به منافع کسی دیگر است.

یعنی
خدمت و خیانت
نسبی اند و نه مطلق.

 
ثانیا
بسط دادن مسائل جامعتی به طبیعت و یا برعکس
برای اثبات نظر خود
فاقد اعتبار علمی است.

این همان تئ<ری فاشیستی موسوم به داروینیسم

است:

چون در جنگل (طبیعت)، قانون «حق با کسی است که قوی پنجه تر است»،

پس در جامعه هم باید حق با اقویا باشد.


ثالثا
مگسان
مهم ترین رفتگران و ضد عفونی کنندگان طبیعت و جامعه اند.


مگسان 

نه شبیه خاینان کذایی
بلکه شبیه زحمتکشان، رفتگران، چاه مستارح خالی کنان اند.


اگر مگس و کرکس و کفتار و کلاغ و غیره نبود
طبیعت و جامعه در خود می گندید

و

انواع مختلف بیماری ها دمار از روزگار موجودات در می آوردند.


مگس 

میتواند در عرض چند ساعت
لاشه فیلی را از بین ببرد و طبیعت را ضد عفونی کند.


مگسان 

نیاکان ما هستند و خادمان بی نظیر بشریت و طبیعت اند.


ضمنا
کشور هم در تحلیل نهایی همان ثروت است.
کشور نفت و گاز و غیره است که به دلار تبدیل می شود و به کیسه خلیفه می ریزد.
کشور مال مردم نیست.
کشور مال طبقات حاکمه است که اقلیتی انگشت شمار و انگل و استثمارگرند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر