کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۱۶۱)

 

میم حجری

 
به عوض جست و جوی مقصر
به
جست و جوی حقیقت خطر کنید.
و
برای کشف حقیقت
به
ماهیت قضیه بیندیشید.



آزادی = درک ضرورت.
هگل.

اختیار = شناخت جبر.
جبر = قوانین و قانونمندی های عینی مربوطه.

آزادی و اخیتار هر کس به اندازه شناخت او از ضرورت و یا جبر است.

گرگ جانور ایدئآل شوپنهاور و فاشیست ها مثلا پان ترکیست ها ست.
اسم دار و دسته شان
گرگ های خاکستری است.

حسن گرگ ها
در صید دسته جمعی است.

سگ های وحشی
اما
به مراتب موفقتر از گرگ ها و حتی شیرها هستند.
درصد موفقیت سگ های وحشی در شکار
۸۵ درصد است.


با شناخت و شعور هنری نمی توان به درک و توضیح جامعه و تاریخ نایل آمد. برای درک و توضیح جامعه و تاریخ رسولان پرولتاریا ماتریالیسم تاریخی را توسعه داده اند و تدوین کرده اند
میدان دیدت را وسعت ببخش.
فرنگی

خوب که چی بشود؟
میدان دید
به مشاهده چیزهای بیشتر منجر می شود.
مهم
اما
فهم مشاهدات است و نه دیدن صرف چیزها.
پیش شرط فهم مشاهدات
کار بر روی آنها ست.
تجزیه و تحلیل و ترکیب انها ست.
پیش شزط تجزیه و تحلیل و ترکیب چیزها
در اختیار داشتن متد و تئوری مارکسیستی است:
در اختیار داشتن متد دیالک تیک ماتریالیستی و جهان بینی مارکسیستی است


چیستایی جهان بستگی به دید (نحوه نگرش) تو دارد.
رومی

عجب خرافه ای.
جهان وجود عینی دارد.
یعنی بود و نبود بنی بشر و بنی خر
در چند و چون آن دخیل نیست.
میلیاردها سال قبل از پیدایش بشر
کاینات وجود داشته اند.
رومی خردستیز و خرپرور است

سگ ها
شرطی نمی شوند.
مشروطیت
واکنش طبیعی ـ غریزی اندامها است.
در مورد آدمیان هم صادق است.
سگ ها
سوسیالیزه شده اند.
رشد کرده اند.
همزیستی با انسان ها
به توسعه شعور سگان منتهی شده است
و
شعور
پیش شرط آزادی است.
آزادی = ترک خریت.


فحاشی چیست و دلیل توسل به فحاشی چیست؟
فحاشی در کشور ما سابقه زیادی دارد.
ایرانیان در فحاشی ید والایی دارند.
فحاشی حتی در عالم هنر مثلا شعر رواج داشته است.
بحش اعظم اشعار شعرا فحش خواهر و همسر و مادر به همدیگر است.
اتفاقا اولین دلیل توسل به فحاشی
دلیلی اخلاقی است.
دلیل دوم توسل به فحاشی فقر مفهومی است.
۹۹ درصد مردم دچار فقر مفهومی اند و به همین دلیل نه توان فهم مطلبی را دارند و نه توان تفکر و تبیین نظر.
دلیل سوم توسل به فحاشی
فقدان بضاعت عقلی و یکه تاز میدان شدن غریزه و احساس و عواطف است.
نو در این میان
توسل زنان به فحاشی نرانه است.
این خود نشانه سقوط شرم انگیز اخلاقی جامعه در این ۴۰ سال است.


چه گوارا:
وقتی قصد داری تسلیم شوی
به کسانی بیندیش
که منتظر ناکامی تو هستند.

خیلی قانع کننده است.
حریف می خواهد زنده بماند و برایش نظر این و آن پشیزی نمی ارزد.
آدم
آدم است و نه آهن.
زندگی ساده ترین حق آدمی است.



آره.
از این تظاهرات
در فرنگستان
مرتب صورت می گیرند
و
خونی از دماغ کسی جاری نمی شود.
بختیاری ما ست
که
گیر مشتی لاشخور شپشو افتاده ایم
و
در نهایت معصومیت و مظلومیت
شقه شقه می شویم.
هیچ کشور متمدنی خاوران ندارد.

آموزش و پرورش
نه نتیجه مطالعه کتاب
بلکه نتیجه تأمل روی مطالب خوانده شده است.
کارل هیلتی

بدون از ان خود کردن تفکر مفهومی نمی توان مطلبی را فهمید
و
بدون فراگیری تعریف مفاهیم
نمی توان از عهده تفکر مفهومی برامد.
یا فراگیری مارکسیسم به هر مشقت
و
یا درجا زدن در خطه خریت



دست هایت
انگشتانت
ناخن هایت
زمختی پوستت
همه و همه
فریاد سوزش و دردیست
به وسعت و درازای تاریخ
آبشار آتش است ،نگاهت
دستانت ،دنیایی نوازش
طلبکار است و کتاب مقدسی ست
که باید بوسید و
بر طاقچه سالن‌های زیبایی دنیا
آویزان کرد
محمود صالحی

لازم نکرده دستانش را ببوسی.
کرم بیار و به دستش بده.



می نویسم
از کبوتر
که مرزی نمی خواهد
برای پرواز .
گیتا منصوری

منظور از مرز چیست؟
کی گفته که پرندگان مرز ناشناس اند؟

هر موجودی دم به دم سرحدات خطه خود را با هزار فوت و فن و طریق و ترفند
نشانه گذاری می کند و به این و ان خط ونشان می کشد.
ادرار حیوانات به هر گوشه ای
نوعی خط کشی و سرحد کشی و هشدار و اخطار به حیوانات دیگر است.
کسانی که بی اعتنا به سرحدت ملی دیگرانند
فاشیستها، فوندامنتالیست ها و اولیگارشیست ها هستند.
رعایت سرحدات ملی همدیگر
جزو اصول اساسی حقوق ملل است.
به بوش و وحوش و پوتین و پالان و عرعردوغان هم بگویید تا بدانند.



انقلاب نه فقط بدین خاطر ضروری است که طبقە ٔٔ حاکم را نمی توان بە گونه ای دیگر سرنگون ساخت ، بلکه بدین دلیل نیز که طبقه ٔ سرنگون کننده ، فقط در یک انقلاب می تواند خود را از همه ٔٔ کثافات عصرها پاک کند و فراخور جامعه ٔ جدید گردد .
ایدئولوژی آلمانی
کارل مارکس - فریدریش انگلس

روی این اندیشه انگلس باید کار کرد.



اگر دست از دروغگویی بر نداری
بزرگ که شدی
می شوی مخبر بی بی ۳۰.
فرنگی

هی فرنگی
بی بی ۳۰
رسانه ای امپریالیستی است
ولی
بهترین رسانه امپریالیستی است



کوفه عنان:
شر تنها چیزی که برای پیروزی لازم دارد، سکوت توده است.

هی کوفه عنان
شر چیست و از کجا می آید و بر کی پیروز می شود؟

سکوت توده در مقابل طبقه حاکمه و به قول عنان شر،
بی دلیل نیست.
سران و سرداران پارسای توده را
پیشایپش
تیرباران می کنند
وحشت می آفرینند
و
بر طویله سکوت گورستانی حکمفرما می سازند.
نازی ها
از آسمان نازل نمی شوند.

نازی ها
در دامن کنسرنها بزرگ می شوند و شر می شوند
نازی ها
از شطی از خون توده می گذرند.



بار اندوه را به تنهایی می توان کشید، اما برای شاد بودن به دو نفر نیاز است...
حریف

سنت حاکم در جنقوری
پذیرش چشم و گوش و هوش بسته هر ادعایی است.
این ادعا یکی از ان ادعاهای سست پایه است:
هم بار اندوه را می توان با همنوع تقسیم کرد و هم گنج شادی را
هم بار اندوه را میتوان به تنهایی کشید و هم گنج شادی را

هی ارنستو
چوپان هرگز به سگ گله لگد نمی زند.
سگ چشم و چراغ چوپان است.
گرگ جانور ایدئآل فاشیست ها ست.
سگان را باید از نو شناخت.

ستارخان
سردار جنبش مشروطه
خود را سگ توده می دانست.

سگان شان
چنین اند
ایرانیان


هی حزب خران
رهبر هست.
فت و فراوان هم است.
مگر عخبار نمی بینید و نمی شنوید.
رسانه های امپریالیستی
مثلا
دختر کوسه
را
به عنوان رهبر
سوهان می زنند و تیز می کنند و به خورد خلایق خران میدهند.


اینها جز ترور راه حلی نمی شناسند.
اینها با ترور می افتند و با ترور برمی خیزند.
سرگذشت و سرنوشت اینها
با ترور گره خورده است.
ترور
شاهکلید بی بدیل اینها ست:
ترور برای اینها
هم
کلید ورود به بهشت
است
و
هم
وسیله تبدیل جهنم به بهشت.
امام زمان شان
هم
هنری و ساز و برگ و راه حلی جز ترور
ندارد.


آماده باش زنان



هدف وسیله دو توجیه میکنه
تلسکوپ
نه.
نه وسیله توجیه گر هدف است و نه هدف توجیه گر وسیله.
میان وسیله و هدف رابطه دیالک تیکی هست.
برای رسیدن به اهداف کثیف
حتما باید از وسایل کثیف بهره برگرفت.
با وسیله کثیف
نمیتوان به هدف خیر رسید.




صاحب الزمان؟
این زباله ها معنی زمان را هم نمی دانند.
راستی زبان و مکان چیستند؟


اینجا ستاره‌ها همه خاموشند
اینجا فرشته‌ها همه گریانند
اینجا شکوفه‌های گل مریم
بیقدرتر ز خار بیابانند
فروغ فرخزاد

هی فروغ
نیستی که ببینی
ستاره ها
شب ها و روزها
در خروشند
و
لرزه بر عندام عمامه داران افکنده اند.
و
گل های مریم
مسلح به تسلیحات خار اند و در تاخت و تازند
و
تحسین جهانیان بر می انگیزند.



آدمیزاد ، یکه و تنها و بی پشت و پناه است و درسرزمین ناسازگار گمنامی زیست می کند که زاد و بوم او نیست .
با هیچکس نمی تواند پیوند و دلبستگی داشته باشد ، خودش هم می داند ، چون از نگاه و وجناتش پیدا است .
می خواهد چیزی را لاپوشانی بکند ، خودش را به زور جا بزند ، گیرم مچش باز می شود ؛ می داند که زیادی است.
حتی در اندیشه و کردار و رفتارش هم آزاد نیست ، از دیگران رودرواسی دارد ، می خواهد خودش را تبرئه بکند.
دلیل می تراشد ، از دلیلی به دلیل دیگر می گریزد ، اما اسیر دلیل خودش است ، چون از خیطی که به دور او کشیده شده نمی تواند پایش را بیرون بگذارد.
پیام_کافکا
صادق هدایت

کافکا و هدایت و بدبخت های مرتجع مشابه
اصلا نمی دانند که آزادی چیست.
نقادان ابتذال
خود مبتذل اند.
آزادی
یعنی شناخت جبر
و
شناخت جبر
یعنی
شناخت قوانین و قانونمندی های عینی مربوطه.
خر
نمی تواند مختار و یا آزاد باشد.




گاهی چنان آرام و آهسته در مرداب ابتذال فرو میروی و آن گنداب چنان عادتت می‌شود که حتی دیگر نه میخواهی و نه می‌توانی فریاد بزنی!
- جلال آل احمد

سرگذشت و سرنوشت مرتجعین جهان
همین است.




چرا نگفتی غم داری؟
من "بغل" داشتم.




عجب اکتشافاتی از عریان فالچی
ما را باش
همه اش فکر می کردیم مغز و قلب هم می توانند زن و نر باشند.
چه خوب شد که عریان فالچی
فال ما عیرانیان را گرفت
و
عرشاد مان و خرشادمان کرد

زنی که می نویسد، قدرتمند است
زنی که می خواند، قدرتمند است
آن که قدرتمند است خیلی ها را می ترساند
پس به چشم دنیا، ما هیولاهای ترسناکی هستیم
گلوریا_آنزالودا

زنان کمترین تفاوتی با نران ندارند
هر دو می توانند
خر و ستمگر باشند.
درد هم همین است.
من که چشمم نخورد اب
از این نر ـ زن ها



کودک سنگ در دست شجاع و خشمگین



شکسپیر
ابله
خود را خردمند می داند
و
خردمند
خود را ابله.

نه.
ابله
بهتر از هر کس
می داند که ابله است
و
خردمند
بهتر از هر کس
می داند که ابله نیست.





در هماندیشی با همنوع
«من» و «او» را باید فراموش کرد
فقط باید به اندیشه اندیشید.
چون صحت و سقم اندیشه
در خود اندیشه است و نه در من و او.



سوال اینه که اگه کسی به خاطر فقر،دزدی،قتل یا تن فروشی کنه مقصر اصلی فساد کیه؟دولت یا اون آدم؟

قبل از دادن پاسخ به این پرسش
باید مفاهیم ماتیلده تعریف شوند:
جامعه چیست؟
دولت چیست؟


جهل بینهایت و دامنگیر واصلا جزیی از وجود آدمی ست پناهگاهی برای رهایی از رنج پرسشگری و دانستن. چرا که در کثرت حکمت،کثرت عذاب وجود دارد، انسان و همه موجودات زنده میل به بیخیالی و ابتذال دارند، چون پرسشگری،دردناک است،
تلسکوپ

نه.
جهان
کل است
و
بشر
جزئی از این کل است.
رابطه انسان با جهان
رابطه دیالک تیکی جزء با کل است.
در این رابطه دیالک تیکی انسان با جهان (طبیعت و جامعه)
نقش تعیین کننده از ان جهان است.
البته انسان هم مؤثر در جهان است.
یعنی تماشاچی و هیچکاره نیست.



یه لیست از لذت های کوچیک بود مثل هوای گلفروشی، خاروندن جای کش جوراب و … به نظرم عمامه پرونیو باید بهش اضافه کرد
سایه

عمامه پرانی
می تواند به مظلوم نمایی روحانیت منجر شود.
یعنی به وارونه شدن دیالک تیک ظالم و مظلوم منجر شود و به مبارزه طبقاتی صدمه زند.
مهم ترین هدف حزب انقلابی باید جلب توده زحمتکش باشد.
چون بدون شرکت فعال توده
انقلاب اجتماعی محال است
و
توده
غریزتا جانبدار مظلومین است.
مبارزه طبقاتی
بازی نیست.
رزمی دشوار است و به حمایت خرد اندیشنده نیاز دارد.



راز سازش
تداعی است.
فرنگی
نه.
راز جاودانگی تداعی است.
یادها
نامیرا هستند.



موفق شده اند: اکنون فرقی بین امریکا و جنقوری اسلامی وجود ندارد.
بایدن و ترامپ فرقی با سیدعلی و جنتی ندارند. پوتین فرقی با نعلین ندارد.



یکی ماشینتو سرقت کنه به در و دیوار میزنید صد جا شکایت میکنید پیگیر میشید ، جوان‌های ملت رو کشتن ، به دختر و پسر تجاوز کردن بدون مجازات بمونن ، خدای نکرده خودتون رو بزارید جای کسی که بچه 16سالشو کشتن انواع بلا رو سرش آوردن حق عزاداری هم بهت ندن ، بگن معتاد بوده خودکشی کرده؟
میم

به کی شکایت می برید؟
جامعه چیست؟
فرق دزد با طبقه حاکمه چیست؟
دلیل سرکوب توده توسط طبقه حاکمه چیست؟
اصلا طبقه حاکمه کیست؟




دارن نسل کشی میکنن
عارفه

مبارزه طبقاتی است
تازه شروع نشده است.
دریاچه قم مملو از اجساد اعضای حزب توده است
سران و سرداران توده خفته در خاورانند.
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است


برای چوپان هیچ چیز شرم‌آورتر از این نیست که سگان خود را، که باید پاسبان گله باشند، چنان بد بار آورد که به علت گرسنگی یا لگام‌گسیختگی گوسفندان را بیازارند، یعنی به جای آنکه سگ باشند خوی گرگی از خود بروز دهند.
افلاطون

هی مشد افلاطون
سگ فرق ماهوی با گرگ ندارد.

سگ گرگ اهلی شده است.

سگ خر نیست.
با پوزش از خر که خر نیست.

سگ با تن در دادن به اهلی شدن
به توسعه و تکثیر نوعی غول آسا رسیده است.

اکنون هزاران نوع سگ وجود دارد
در حالیکه گرگ در معرض خطر نابودی است
گندم و جو و درختان میوه و گلها هم به همانسان اهلی شده اند و نوع شان تکثیر شده است.



اولین جنایتی که آدمی مرتکب شد از این عنوان پلید و جان ستیز آمد انسان اشرف مخلوقات است
تلسکوپ

این اندیشه
فی نفسه
اندیشه ای علمی است.
انسان
اشرف موجودات است:
روزی جزو جمادات بوده
بعد نبات شده
بعد جانور شده
و در روند کار و در اثر کار
انسان شده است.
انسان نتیجه توسعه و تکامل پله به پله ماده در روندی طولانی است



شناسایی مأمور و فراموش کردن آمر
مد شده است

این نوعی وارونه سازی دیالک تیک آمر و مأمور
و
ارسال خلایق به دنبال نخود سیاه است.

مأمور تعیین کننده نیست.

تعیین کننده طبقه حاکمه است
که به مأمور اموزش و دستور و دستمزد و حقوق می دهد.

طبقه حاکمه کجا ست و کیست که آخوندها حتی نماینده اش هستند؟




هدف طبقات حاکمه از سرکوب توده
تداوم و توسعه و تحکیم حاکمیت صاحبان زر و زور است.
طبقات حاکمه همین را لازم دارند و بس.


تاریخ را باید تحلیل راسیونالیستی و رئالیستی کرد . به عوض عوامفریبی باید به دنبال حقیقت گشت.


بالاخره آب به طبقات بالای کشتی هم میرسه
عارفه

نه.
حزب انقلابی را همان روزهای اول عنگلاب اسلامی
شقه شقه کرده اند و به خاوران انداخته اند.
درست به همین دلیل
هراسی ندارند.
توده بدون حزب توده
نمیتواند انقلاب کند.

به بالا رود کار افتادگان
لنینی کند چون در عالم ظهور

هموطن بلوچم فکر نکنی یادتون نیستیم شجاعت شمارو میبینیم و براتون اشک میریزیم
عارفه

تفاوت خلق بلوچ و کرد با خلق های دیگر جنقوری
سنی بودن آنها و تحت ستم ملی بودن شان است.
به همین دلیل
هم مقاومت آنها قوی تر است و هم سرکوب آنها



رنج خاص آدمیانی با اندیشه عمیق است رنج ابلهان برای نازلترین خواسته هاست و رنج دانایان برای والاترین صفات انسانی ست، جاهل مهربان نیست و مهر را در جهل و جاهلی جستجو کردن براه بادیه رفتن است و اوج ناکامی
تلسکوپ

آدمیان را نمی توان و نباید به دلخواه طبقه بندی و تحریف کرد.
اصولا
فرق ماهوی بین بنی بشر وجود ندارد.
تاریخ تولد چارلی چاپلین و هیتلر یکی بود
و
چارلی خدا را شکر می کرد که به روز هیتلر نیفتاده است.
همه چیز تحت تابعیت محیط جامعتی است
و
امکان استحاله همه چیز به هر چیز وجود دارد.





یک حیوان وحشی نمی‌تواند چنان هنرمندانه سنگدل باشد که یک انسان می‌تواند...
داستایوفسکی

جانوران
خصوصیتی نداردند
که
بنی بشر نداشته باشد.
جمادات و نباتات و جانوران نیای ما هستند.
حجة المسیحیت داستایفسکی
فرق بنی بشر با انها
در سوسیالیزاسیون بنی بشر است.
خیلی از پاسداران در تیمارستان های فرنگ به سر می برند تا بلکه به عذاب وجدان غالب آیند.



عمامه اخوندارو پروندیم،بسیجیا دارن میرن عمامه اخوندارو بوس میکنن. خواستم بگم مرحله بعد میخوایم بزنیم تو تخمشون
انجیر

بسیجی ها نان سفره خود را مدیون سرکوب توده اند.
طبیعی است که عمامه و عبا و نعلین ببوسند.
خود اخوندها هم دست و پای طبقات حاکمه را می بوسند.
چون نیک بنگری
همه تزویر می کنند.

میکِشی تیغ که سازی
دل ما را به دو نیم؟
تیغ بگذار که یک غَمزه
تمامست اینجا
جامی

لازم نیست که برای دو شقه کردن دل ما
شمشیر بکشی.
باز و بستن چشمی از سر ناز، کافی است.
جامی



اتفاقا
قرن ۲۱
قرن سیطره لاشخورها ست.
سران طوایل طقاتی
بیشر رهزن اند تا سیاستمدار.
ترامپ و پوتین
در مدت کوتاه ریاست جمهوریتشان ثروت خود و توله ها و دامادهایشان را چندین ده برابر کرده اند.
ثروت خمینی و خامنه ا ی و اذناب شان
چنیدن صد برابر شده است.
کیف دستی نوه خمینی
۲۰ هزار دلار قیمت دارد.
حقوق ماهانه بادی گاردش
از درامد سالانه مهندسی و پزشکی بیشتر است.
شازده پهلوی ثروتمندترین شازده جهان بوده است






ج‌ا مثل سگ از نخوندن سرود ملی و اینجور کارای تیم های ورزشی میترسه
فریمن

مشخصه اصلی جنقوریان
فرمالیسم (ظاهرپرستی) است.
این زباله های بقالی ـ بازاری شیفته ظواهر امورند.
ظاهرپرست باطن ستیزند.
مثلا
همین حجاب و روسری
فرم است که زیر ذره بین تفتیش گذاشته می شود.
اینکه طویله جنده خانه شده، برای شان مهم نیست.
چه بسا خودشان ج. کشی میکنند تا خرمن دلار درو کنند.
فرمالیسم
نتیجه خریت است.
خر فقط ظاهر چیزها را می بیند
ولی
از ذات چیزها خبر ندارد




تحلیل شعار زن زندگی آزادی را در همین پروفایل منتشر کرده ایم.
فقط عکس اوجلان را پیدا کنید و بخوانید.
ما مارکسیست هستیم
نه سطل ننه ات طلب.

ولی انقلاب سفید تنها انقلابی بوده که در کشور ما پیروز شده است.
اتفاقا همه
چه راست و چه چپ
همین نظر ضدعلمی و خرافی شما را دارند.
چون نمید انند که تعریف انقلاب چیست؟
انقلاب
صعود جامعه از پله نازل به عالی تر است
و
نه برگشت به صد اسلام برده داری.

اکنون
که برای جنقوری اسلامی
بدیلی ندارند.
درست به همین دلیل شعار خرکی اوجلان وطنگیر شده است.


جایگزین سازی تاج (کاپیتالیسم مدرن) با عمامه (فئودالیسم، فوندامنتالیسم و کاپیتالیسم سنتی)
نه گامی به جلو، بلکه چندین گام به عقب بود.
اکنون
اصلا
معلوم نیست که جایگزین خلایق برای عمامه چیست.
خدا کند به ازای اینهمه خون و رنج و زجر
حداقل گشت عرشاد تعطیل شود تا خلایق اندکی فرشاد شوند



روز همگی تون به خیر. ما همه خوبیم فقط دچار خنده های مصنوعی شده ایم
هوتانی

اینجا
شب است و ما
شب زدگانی که چشم شان
صبحی ندیده است



هرچند کافرم به خیالِ تمام شهر
گاهی برای آمدنت نذر میکنم
پرستو

بی خیال «خیال شهر» برای آمدنش نذر بکن تا رستگار شوی
ما نذر نکردیم و نیامد
و
در بدر دیار بیگاتگان شدیم.»


چقد خوبه همه ی اقوام ایران با هم متحد شدیم
ماری

آره.
توهم توانگر کند فرد را
اقوام
هرگز متحد نمی شوند
نمی توانند هم متحد شوند
متحد هم شوند
شق القمر نمی کنند.

پرولتاریا و دهقانان و زنان و زحمتکشان و روشنفکران انقلابی باید متحد شوند تا شق القمر شود.
ضمنا
بدترین دشمن ایرانیان
ایرانیا اند.
ایرانیان به دشمن خارجی نیازی ندارند.




من زنم
من یک زنم ، نه کشتزار تو نه موجودی برای امتحان دیندارییت من نه بمب گناهم ، نه ریحانه و لطیف من قبل از زن بودن انسانم صاحب اختیار و انتخاب
حریف

منظور از آنها کیست؟
طبقه حاکمه
اصلا دیده نمی شود تا بدانیم که حالش چگونه است.
مزدوران طبقه حاکمه هم کم و کسری ندارند.
اعضای خانواده شان و حتی نوه های شان در فرنگستانند و پول پارو می کنند.
کیف دستی نوه خمینی ۴۰۰۰ دلار قیمت دارد.
تو خود حدیث مجلل بخوان از این مجمل

نفهم سه دسته
 
ضمنا چرا بحث کردن با نفهم های کذایی باید ممنوع باشد؟
بحث کردن که برای این و آن نیست.
بحث کردن قبل از همه برای خود فرد است.
فرد در روند بحث است که می اندیشد و می تواند بیندیشد.






منشأ تفکر شما را نمی دانم
اما منشأ تفکر من اسلام است ،
دینی استوار بر منطق و عقل که منکر ستايش زندگی نیست و زندگی را نعمتی بزرگی از طرف خداوند می داند و مرگ را بالاتر از آن که انسان به جاویدانگی میرسد
حریف

تفکر چیست؟
تفکر = کار فکری.
فکر چیست؟
مثال:
سیب میوه ای است.
این یک فکر است؟
منشاء این فکر چیست؟
اسلام و مسیحیت و یهودیت که نمی توانند منشاء این فکر باشند.
فکر حسن و حسین که وجود ندارد.



با شعور و شناخت هنری
نمی توان جامعه بشری را درک کرد و توضیح داد
.برای درک و توضیح و تغییر جامعه بشری
به
شناخت فلسفی
نیاز است.
به
ماتریالیسم تاریخی
نیاز است.
هیچ طبقه حاکمه ای
در این چند هزار سال
داوطلبانه
از حاکمیت طبقاتی اش صرفنظر نکرده است.

با تظاهرات خشک و خالی
نمی توان
طبقه حاکمه را به زیر کشید
و
در زیرش نماند.



شعار زن زندگی آزادی اوجلان

این شعار اوجلان
شعاری اجامر پسند است.
حتی خود سیدعلی
می تواند این شعار را سر جاده ها بنویسد و به ریش خلایق بخندد.
.



تقلید از جنقوری
این نشانه سقوط فکری ترحم انگیز مردم عراق است.
مرجع تقلید قرار دادن سکنه جنقوری
از علائم سقوط است و نه از علائم صعود.
خلق عراق
از باشعورترین همسایگان ما بوده است و به این روز فلاکت بار افتاده است.
نفرین
به باد باد
نفرین
بر انکه رسم ستم را نهاد
باد




راهی برای رسیدن به خوشبختی وجود ندارد.
خوشبختی
خودش راه است.
بودا

هی مش بودا
راه
در
دیالک تیک سه عضوی رهرو و راه و مقصد وجود دارد.
راه
فقط می تواند راه باشد.
راه نمی تواند مقصد باشد.
مثلا خوشبختی باشد.
دیالک تیک بیاموز
تا
ترک خریت کنی و خوشبخت شوی.
خر
بیشک
نمی تواند خوشبخت باشد.



شناسایی مأمور و مزدور
هنر نیست.
هنر
شناساسی و شناساندن آمر و مدیر و امیر است.
راستی این بدبخت ها مأمور و مزدور کیستند؟



دخترک و عروسک
یکی از قوی ترین و عمیق ترین و و دقیق ترین عکس‌های دنیا!
دخترک از دیدن چیزی ترسیده، اما دست خود را بر روی چشمان عروسکش گذاشته، تا او نترسد!


دقیقا سالهاست که همه نسل ها مبارزه کردن..... ولی این دیگه مبارزه علنیه.
استار

مبارزه طبقاتی فرم های گونه گون دارد.
مبارزه طبقاتی
عمدتا
از بالا ست
و
هرازگاهی
از پایین است.
تشکیل گشت عرشاد و گرانتر کردن مایحتاج عمومی و جنگ و کشتار هم فرمی از مبارزه طبقاتی از بالا هستند.
مبارزه برای لغو حجاب
فرمی از مبارزه طبقاتی از پایین است


 برای آنانکه از مرگ چیزی نمیدونن مرگ فاجعه
وایبل

مرگ
چیزی برای دانستن ندارد
مرگ فاجعه است
ستایشگران شهادت و مرگ
کثیف ترین طبقات اجتماعی اند.
طرفداران فاشیسم و فوندامنتالیسم و اولیگارشیسم و آنارشیسم و نیهلیسم
منزجر از زندگی
و
ستایشگران و عاشقان مرگند
بالاتر از زندگی نعمتی وجود ندارد.
زندگی نعمتی بی بازگشت و بی جایگزین است.


توطئه ـ تئوریسین و خواننده آلمانی:
«افزایش ارتفاع آب دریاها
دال بر این است
که
زمین
نه کره ای شکل
بلکه مسطح است.
چون اگر کره ای شکل بود
آب از هر طرف فرو می ریخت و ارتفاع آب دریاها بالاتر نمی رفت.»


آره. هر کسی نمی تواند شاعر شود.آنهم شاعری از طراز بهاره مهاجر. ۹۹ درصد شعرا معرا هستند. عرعر می سرایند و نه شعر
 


نه
می بخشیم
و
نه
فراموش می کنیم.
به یاد قتل عام یهودیان توسط نازی ها



مبارزه با اراجیفِ مذهب به‌مراتب و هولناک‌تر از مبارزه با سایر خرافات است. این است مرجعیتِ «متفرعنانه» و «متعصبانه» و «متبخترانه» و «متصلبانه» و ««متعبّدانه» و «متوهمانه‌ی» مذهب .
حریف

مبارزه با هر چیز مادی و فکری
باید
همراه با آلترناتیو و بدیل و جایگزین بهتر برای آن باشد.
با فحاشی و تحقیر مذهب و خرافه
نمی توان موفق شد.
به همین دلیل
برای روشنگری علمی و انقلابی پیگیر
آلترناتیو و بدیلی وجود ندارد.
بدون از آن خود کردن خرد اندیشنده
نمی توان
خرافه را مغلوب ساخت


فضای مفرحی شده.کاری کردن که دیگه کسی بگه وای حسین کشته شد هم خنده مون بگیره
سایه

رسوا شده اند.
محک تجربه
دست هر شیادی را روی می کند.
حافظ هم می دانست:
خوش بود گر محک تجربه اید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد




بغض من زمانی ترکید
که
عرزشی ها
بخاطر پوششمون
خواهرمو کشتن
برادرمو دار زدن
رو صورت دخترامون اسید پاشیدن ،
زمانی که نوزاد و گذاشتن تو زباله ،
زمانی که هواپیمای اوکراینی زدن.
تو اگه بخاطر عمامه بابات ناراحتی
پس گمشو از اینجا برو
حریف

عرزشی ها؟
این طرز تفکر و طرز نگرش فاقد علمیت و حقیقت است.

اخلاق بند تنبانی حاکم در جنقوری
نه اخلاق مشتی بدبخت چماق کش و اسید پاش و لات و لاشخور
بلکه اخلاق طبقه حاکمه است
و
برای غلبه بر این اخلاق بند تنبانی عهد بوقی
طبقه حاکمه باید تعویض شود.
حاکمیت کارگران، زنان و زحمتکشان باید استقرار یابد
حزب توده باید روی کار آید.


خوشبختی
در خروج از خریت و کسب لیاقت خود اندیشی است.
خر نمی تواند خوشبخت باشد.

خوشبختی
را
با سه سلاح اعجازگر کار و پیکار و همبستگی می سازند.
طبری





کسی که تفنگی بر دوش دارد
بی آنکه اندیشه ای در سر داشته باشد
روزی به رهزن گردنه گیری مبدل می شود.
چه گوارا


گذشت ان دوره چه گوارا
امروزه
تفنگ به دستان
چه بسا
به امیری، ولی فقیهی، رئیس جنقوری مبدل میشوند
به ترامپی، بادینی، پوتینی، پالانی، چکمه ونعلین و ماکرون و ملونی مبدل میشوند


شعر، نیکو فهمیدن از تمرین کردن است.
ما دهها سال است که صدها هزار بیت شعر را معنی و تحلیل می کنیم.
ما هم قبلا نمی فهمیدیم.
تمرین کرده ایم و رشد کرده ایم.
ما می توانیم همین شعر او را
معنی و تحلیل کنیم.
اگر کسی مایل به خواندن و فهمیدن و رشد کردن باشد.
درد و دریغ از این است
که
خلایق
هنری جز قربان ـ صدقه عکس رفتن ندارند.
بت پرستانند و بیعاران و بیماران.



دست دادن به آیة الکرسی
خود آزاری است
و
نه آزادی.
آزادی = خروج از طویله و ترک خریت.

بختیاری ما درست همین جا ست:
فرار مشقت بار از طویله
و
ترک مشقت بار از خریت.




درنگی در دیالک تیک منفرد (خاص) و عام

دیالک تیک منفر (خاص) و عام از دیالک تیک های بسیار مهم است.
مثال:
سیب
به عنوان مفهوم عام
از تجرید سیب لبنان و غزه و غیره تشکیل می یابد.

مفهوم میوه
اما عام تر از مفهوم سیب است.
چون مفهوم میوه
هم شامل سیب می شود و هم شامل انگور و گلابی و انار و غیره.

مفهوم فوندامنتالیسم
هم
(مثل مفهوم میوه)
هم شامل تروریسم می شود و هم شامل ایراسیونالیسم و ایرئالیسم و نیهلیسم و غیره



دلیل اینکه اکثر افراد معترض در خیابان دهه ی ۸۰ یا به عبارتی افراد جوانتر هستند چیست؟
بهروز

دهه ۸۰؟

دهه ها ست که کارگران و بازنشستگان و زنان در کارخانجات و خانه ها و خیابان ها
در فرم های مختلف
مبارزه می کنند.
دهه ۸۰ اقشار بینابینی
به طرفداری از جناح دیگر هیئت حاکمه (میرحسین و مش زهرا و مش کروب)
برای اصلاحات روبنایی به خیابان امدند.
فقط جوانان نبودند.
جوانان
مخاطره جو هستند و دوراندیشی و اختیاط پیران را ندارند.
خیزش ها
نتیجه افشاگری های تدریجی پیگیر سازمان های زنان و زحمتکشان اند.
تغییرات کمی تدریجی پس از رسیدن به نقطه معینی (حد عینی) به طرز جهشی و جرقه سا به تحولات کیفی منجر می شوند.
دیگ روح و روان توده
ناگهان
به جوش میآاید.

ضمنا
طبقه حاکمه جن قوری
در همان اوایل عنگلاب
پیران پرولتاریا را
لب رحمانه
آش و لاش و لاشه کرده است.





داس چرخ می خورد
در روز های سربی
در روز های انفجار فریاد.
حنجره های باز
پرندگان را فراری داده اند.
این مشت است
که سقف آسمان را می درد
و شب از هم می درد
در مشت ها، در گلوله ها
در روز های سربی.
در خانه ایمن مباش
از هجوم پرندگان سربی
کنار پنجره ات منشین
زیرا که روز ها داغ اند
داغ
داغی چون داغ دل
داغی که پرندگان سربی را
می تاراند.
ر.ب

ویرایش:
این مشت است
که سقف آسمان را می درد
و رنگ از رخسار شب می برد.



رابطه پهلوی با روحانیت
همیشه همان نبوده است:

۱
در کودتای ۲۸ مرداد
دربار
متحد روحانیت بود.

۲
در انقلاب سفید
دربار
روحانیت را از حاکمیت و حکومت طرد کرد
اما
ضمنا
حمایت و جلب کرد.
مثلا به چرندی به نام فیلسوفنماها از ناصر مکارم جایزه سلطنتی داد.

پرچم ایده ئولوژیکی دربار و امپریالیسم
آنتی کمونیسم بود.
شاه
برای مبارزه با حزب توده
به روحانیت نیاز داشت.

پایان