۱۴۰۱ آبان ۲۴, سه‌شنبه

درنگی در گشت ارشاد (۹)

 

میم حجری

 

تقابل مردم و گشت ارشاد در تاریخ؛
نفرت از گشت ارشاد در اشعار شاعران ایرانی
فاطمه کاملی
دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران باستان

 
 
جالب اینجاست که بیهودگی اقدامات محتسبان 

صدها سال قبل نیز برای مردم آشکار بوده است.
خواجوی کرمانی می‌گوید

 محتسبان مردم را از چیزی منع می‌کنند که امروز همه اهلش هستند:


محتسبِ بیهُده‌گو منع مکن رندان را
که آنک با شاهد و مِی نیست کدامست امروز

 

۱
 
جالب اینجاست که بیهودگی اقدامات محتسبان 

صدها سال قبل نیز برای مردم آشکار بوده است

 

فاطمه کاملی 

خیال می کند که کردوکار گشت ارشاد، بیهوده است.

این ادعای فاطمه بدان معنی است که طبقه حاکمه خر است 

و 

به عبث 

به محتسبان مستمری و حقوق می دهد.

اگر طبقه حاکمه خر بود، نمی توانست هزاران سال سوار مردم شود.

راستی فلسفه گشت ارشاد چیست؟

گشت ارشاد

برخلاف تصور ساده لوحانه رایج،

خاص جنقوری اسلامی و یا عربستان سعودی نیست.

هر طبقه حاکمه ای در جهان

اخلاق طبقاتی خاص خود 

را

به توده دیکته و تحمیل می کند و برای این کار، 

گشت ارشاد خود را در فرم های مختلف به خدمت می گیرد.

مثال:

رعایت اکید چراغ راهنمایی در راه ها و چهار راه ها در آلمان، 

نه تنها توسط گشت ارشاد (پلیس راه و راهنمایی) کنترل می شود،

بلکه حتی توسط سکنه آلمان رعایت و تخطی و تخلف از آن با واکنش منفی مواجه می شود.

کنترل

امروزه

چه بسا

به صور فنی و دیجیتال صورت می گیرد

 و 

متخطی و متخلف مجازات مالی و غیره می شود.

مثلا

 گواهینامه رانندگی اش

برای مدتی ضبط می شود.

جنقوری اسلامی هم اگر دارای ساز و برگ هوش مصنوعی پیشرفته بود،

می توانست حجاب و عرق خوری و قماربازی و غیره را بدون گشت ارشاد، با استفاده از هوش مصنوعی کنترل کند و متخلفین را جریمه و توبیخ و تنبیه کند.

۲
خواجوی کرمانی می‌گوید

 محتسبان مردم را از چیزی منع می‌کنند که امروز همه اهلش هستند:


محتسبِ بیهُده‌گو منع مکن رندان را
که آنک با شاهد و مِی نیست کدامست امروز

معنی تحت اللفظی:

علیرغم کنترل دولتی،

کسی موازین اخلاقی طبقه حاکمه را مراعات نمی کند.

 

تفاوت رندان با بقیه به نظر خواجوی کرمانی این است که رندان آشکارا موازین اخلاقی طبقه حاکمه را زیر پا می گذارند و بقیه مخفیانه.


همین مثال فاطمه را اگر زیر ذره بین تحلیل بگذاریم،

متوجه قضیه می شویم:

خواجوی کرمانی 

در این بیت شعرش مبالغه می کند.

مبالغه ای که در شعر ایرادی ندارد:

 بنا بر ادعای او، همه بچه باز و میخوارند.

اولا

چنین نیست.

ثانیا

کسی که بچه بازی و می خوارگی پیشه می کند،

قانون اخلاقی طبقه حاکمه را زیر پا می گذارد و در صورت کشف و افشاء مجازات می شود.

کنترل بچه بازی و میخوارگی

در هر صورت این نوع قانون شکنی را دشوار می سازد 

و 

جامعه را از سقوط به غرقاب فساد و سیفلیس و سل و سکته قلبی و غیره

حتی الامکان

مصون می دارد.

 

جامعه ای که گشت ارشاد نداشته باشد،

وجود ندارد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر