۱۴۰۱ آبان ۲۶, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (پ) پایان پذیر و پایان ناپذیر (باپایان وبی پایان) (۶)


پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

 

 

۹۸

·    چون مفهوم به انعکاس پایان ناپذیری عینی مبادرت نمی ورزد، می توان آن را اصل تنظیمی خرد تلقی کرد.

 

۹۹

·    به قول کانت، به مثابه «قانون اساسی پیوست و گسترش تجربه که بنا بر آن نباید هیچ مرز تجربی در مورد مرز مطلق صادق باشد، که به مثابه قاعده فرض می کند که باید توسط ما در جریان (پسرونده) اتفاق افتد و لذا از هر آنچه که در اوبژکت قبل از هر جریان (پس رونده) موجود است، خبر نمی دهد.»

·    (کانت، ب. ص ۳۵۵ ـ ۳۵۷)

 

۱۰۰

·    هگل در نقد نظر کانت راجع به جریان پایان ناپذیر (که هگل آنرا «پایان ناپذیری کریه» می نامد) بر وحدت دیالک تیکی پایان پذیر و پایان ناپذیر تأکید می ورزد:

·    پایان پذیر، پایان ناپذیر را در بطن خود دارد و پایان ناپذیر خود را تنها در پایان پذیر تحقق می بخشد.

 

۱۰۱

·    به نظر هگل، پایان ناپذیر به طور کلی نفی پایان پذیر نیست.

 

۱۰۲

·    «پایان ناپذیری حقیقی» قبل از همه نفی «پایان ناپذیری کریه» است.

·    نفی جریان (پیشرونده) پایان ناپذیر است.

 

۱۰۳

·    به عبارت دیگر، «پایان ناپذیری حقیقی» نه تنها پایان پذیر است، بلکه همچنین به کمال رسیده درخود و مشخص است. 

 

۱۰۴

·    هگل جریان (پیشرونده) پایان ناپذیر را به خطی مستقیم تشبیه می کند که «در هر دو انتهای آن فقط پایان ناپذیری قرار دارد» و تصویر «پایان ناپذیری حقیقی» را بر عکس، به دایره در خود خمیده تشبیه می کند:

·    «به خط به خود رسیده، بسته و کاملا حاضر که نه نقطه آغازین دارد و نه نقطه پایانی.» 

·    (هگل، «منطق»، ۱. ص ۱۳۸)  

 

۱۰۵

·    اهمیت بزرگ درک هگلی از پایان ناپذیری قبل از همه در تأکید بر وحدت دیالک تیکی پایان پذیر و پایان ناپذیر بوده است.

 

۱۰۶

·    البته منظور او از مفهوم «پایان ناپذیری حقیقی» ماهیتا «پایان ناپذیری بالفعل» است.

·    هگل پایان ناپذیری را نه به مثابه روند، بلکه به مثابه کل بسته و خودکفا می انگارد.

 

۱۰۷

·    علاوه بر این اندیشه های دیالک تیکی گرانبهای هگل تحت تأثیر منفی جهان بینی ایدئالیستی او قرار دارند:

·    پایان پذیر فقط به مثابه تجلی مجدد ایده مطلق پایان ناپذیر حقیقی است. 

 

۱۰۸

·    مفهوم پایان ناپذیری ماتریالیسم دیالک تیکی هم با «پایان ناپذیری بالفعل»، هم با «پایان ناپذیری کریه» و هم با «پایان ناپذیری حقیقی» هگل تفاوت دارد.

 

۱۰۹

·    پایان ناپذیری عبارت است از فراتر گذشتن از مرز پایان پذیر، نفی این مرز.

 

۱۱۰

·    پایان ناپذیر، نفی انتزاعی مرز هر پایان پذیر است.

·    البته فقط پایان ناپذیر انتزاعی.

 

۱۱۱

·    پایان ناپذیر انتزاعی به طور کلی بی حد و مرز است و لذا تعین کمی صرف است.

 

۱۱۲

·    پایان ناپذیری مشخص و واقعی برعکس، در نفی مرز یک پایان پذیر معین است و این مرز را می توان هم کمی و هم کیفی تلقی کرد.

 

۱۱۳

·    در مفهوم «پایان ناپذیری بالفعل» پایان ناپذیری یک کیفیت موجود مطلق می شود و پایان ناپذیری در فرم  یک کیفیت همیشه همان، در فرم یک کیفیت برای همیشه موجود مطرح می شد.  

 

۱۱۴

·    درمفهوم «پایان ناپذیری بالقوه» به طور یکجانبه پایان ناپذیری کمی یک کیفیت موجود عمده می شود.

 

۱۱۵

·    درمفهوم «پایان ناپذیری بالفعل» گشتاور مثبت پایان ناپذیری به مثابه یک عام و به لحاظ کیفی معین عمده می شود.

 

۱۱۶

·    مفهوم «پایان ناپذیری بالقوه» حاکی از تعین منفی پایان ناپذیر به مثابه نامحدود کمی و یا پایان ناپذیری است.

 

۱۱۷

·    در هر دو مورد، اگرچه پایان ناپذیر به مثابه نفی یک پایان پذیر مطرح می شود، ولی همواره به یک پایان پذیر طبیعتا کاملا معین، یعنی به یک کیفیت واحد نسبت داده می شود.

 

۱۱۸

·    این امر در مورد «پایان ناپذیری حقیقی» هگل نیز صادق است که در آن وحدت پایان پذیر و پایان ناپذیر به این معنی است که پایان ناپذیر در درون پایان پذیر کیفیتا معینی وجود دارد و در پیوند با آن است.

 

۱۱۹

·    در مفهوم «پایان ناپذیری واقعی» ـ آنسان که در فلسفه مارکسیستی مورد استفاده قرار می گیرد ـ وحدت دیالک تیکی از تعین های یکجانبه «پایان ناپذیری بالقوه» و «پایان ناپذیری بالفعل» و «پایان ناپذیری کریه» و «پایان ناپذیری حقیقی» وجود دارد.

 

۱۲۰

·    «پایان ناپذیری واقعی» هم نفی مرز کمی و هم نفی مرز کیفی یک پایان پذیر است.

 

۱۲۱

·    «پایان ناپذیری واقعی» نه فقط به معنی فراتر رفتن از حد و مرزکمی یک پایان پذیر کیفی همیشه همان، بلکه در عین حال به معنی فراتر رفتن از حد و مرز کیفی آن، به معنی گذار به پایان پذیر کیفی دیگر است.

 

۱۲۲

·    «پایان ناپذیری واقعی» بر خلاف «پایان ناپذیری بالفعل» دارای خصلت ایستا نیست، بلکه یک روند پویا ست.

 

۱۲۳

·    اما خصلت پروسه ای «پایان ناپذیری واقعی» به طور بنیادی از جریان (پیشرونده) بی پایان «پایان ناپذیری بالقوه» متفاوت است.

·    زیرا در «پایان ناپذیری واقعی» تغییرات کمی به طور بی حد و مرز اتفاق نمی افتند، بلکه پس از رسیدن به حد معینی به تغییرات کیفی منجر می شوند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر