ناصر زرافشان
(زادهٔ ۱۳۲۵)
نویسنده،
مترجم،
حقوقدان،
وکیل دادگستری،
فعال حقوق بشر
ملاحظه ای بر «خشونت» در مبارزه
«مگس و جولان در عرصه سیمرغ»
ناصر زرافشان
تحلیلی
از
میمحا نجار
پیشکش
به
رعنا
ژوزف دومستر
(۱۷۵۳ ـ ۱۸۲۱)
دولتمرد
نویسنده
فیلسوف سیاسی
مدافع اساس رژیم آنشی
در مقابل ایده های روشنگری
و در مقابل نتایج انقلاب فرانسه
از
دشمنان سرسخت روشنگری
به قول ژوزف دو مستر
از
برگ برگ تاریخ بوی گند خون بلند است
و
از
روز اول در این روند پر درد و مصیبت تکامل تاریخ،
قهر
نیز
پا به پای تلاشی
که
مردم برای پیشرفت و احقاق حقوق خود
در برابر زورمندان و حاکمیت ها می کرده اند
حضور و وجود داشته است.
در کنجاوی به عنوان دوم این مطلب
مبنی
بر
«مگس و جولان در عرصه سیمرغ»
«مگس و جولان در عرصه سیمرغ»
متوجه شدیم
که
ناصر زرافشان
این مقاله
را
در
چالش نظری با مجله و یا نشریه ای به نام مهرنامه
در
دفاع
از
صمد بهرنگی و دار و دسته فئودالی ـ فاشیستی فدایی
نوشته است.
ناصر زرافشان
چه آگاهانه و چه ساده لوحانه
از
مرتجع ترین فیگور فئودالی
آیة الله العظمی ژوزف دومستر
برای اثبات تئوری خود
نقل قول آورده است:
۱
به قول ژوزف دو مستر
از
برگ برگ تاریخ بوی گند خون بلند است
و
از
روز اول در این روند پر درد و مصیبت تکامل تاریخ،
قهر
نیز
پا به پای تلاشی
که
مردم برای پیشرفت و احقاق حقوق خود
در برابر زورمندان و حاکمیت ها می کرده اند
حضور و وجود داشته است.
انقلاب بورژوایی و ضد فئودالی ـ ضد روحانی کبیر فرانسه
زیر رهبری انقلابیون بزرگی از قبیل روبسپیر
با
الهام
از
فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان
(کانت و فیشته و هگل و غیره)
تبر بر تار و پود فئودالیسم و روحانیت و کلیسا فرود می آورد،
گردن کلفت مرتجعین فئودالی و روحانی
را
به
گیوتین انقلابی ـ بورژوایی
می سپارد
و
شطی
از
خون آبی اشرافیت انگل فئودالی و روحانی
در کوچه ها و خیابان های پاریس سلحشور
به
راه می اندازد.
همان خونی
که
سید علی
در
تئاتر طویله شوربای اسلامی
به
هنگام عزل گربه نره و نصب خود
بر
زبان می راند.
ولی فقیه
باید
تبار خونی
(نقل به مضمون)
داشته باشد.
من ـ زور سید علی از تبار خونی
همین تعلق طبقاتی به اشرافیت فئودالی است.
https://www.youtube.com/watch?v=3w_VocORRPg
در
این ایام
قابله سید علی
هنوز
خاطرات خود را ننوشته بود و به اطلاع علمای جماران و جمکران نرسانده بود
تا
سید علی
بداند
که
به
هنگام تولد
«یا علی»
گفته است.
تبار خونی
در
مقابل شعار «یا علی»
آنهم
به
هنگام تولد
چه وزنی دارد.
۲
رژیم آنشی
(فرم قبلی حکومت)
یعنی
شرایط قبل از پیروزی انقلاب بورژوایی کبیر فرانسه
یعنی
حکومت مطلقه
پس
از
شکست انقلاب فرانسه
و
رستاوراسیون
یعنی
روی کار آمدن رژیم آنشی
و
اشرافیت فئودالی ـ روحانی
بمباران ایده ئولوژیکی انقلابیون بورژوایی
تحت رهبری روبسپیر
توسط اجامر فئودالی
از
قبیل ژوزف دومستر
شروع می شود
و
قهر انقلابی بورژوازی
به تیغ تیز نقد فئودالی ـ روحانی سپرده می شود.
این جفنگ ژوزف دومستر
در این راستا و با این محتوا ست:
اینجا
قهر انقلابی
مورد انتقاد قرار می گیرد
و
نه
قهر ضد انقلابی.
۳
به قول ژوزف دو مستر
از
برگ برگ تاریخ بوی گند خون بلند است
این دروغ بزرگی است
و
رئیس کانون ریسندگان ایران
حداقل
باید
این را بداند
که
بشریت دهها هزار سال در همبود کمونیستی اغازین
در
صلح و صفا
زیسته است.
به
قول
جوردان
باستانشناس امریکایی
فاز آخر کمونیسم آغازین
بنا
بر
آثار کشف شده و تجزیه و تحلیل شده،
۲۰ تا ۳۰ هزار سال
طول کشیده است.
از
برگ برگ تاریخ جامعه طبقاتی
(جوامع برده داری و فئودالی)
بوی گند خون بلند بوده است.
تاریخ این جامعه طبقاتی کمتر از ۲ هزار سال بوده است.
بر خلاف ادعای ژوزف دومستر مرتجع دروغگو
و
ناصر زرافشان ساده لوح خوشخیال
بورژوازی آغازین
زیر پرچم فلسفه کلاسیک بورژوایی
با
غولانی از قبیل کانت و فیشته و هگل و دیدرو و هلوه تیوس و هولباخ و فویرباخ و غیره
برای برقراری صلح ابدی میان انسان های آزاد و برابر و خواهر و برادر
دست به انقلاب زده اند.
آماج انقلابیون بورژوایی آغازین
استقرار حکومت خرد اندیشنده
بر
ویرانه های خریت و خرافه و مذهب و کنیسه و کلیسا و مسجد و منبر و محراب بوده است.
۴
از
روز اول
در
این روند پر درد و مصیبت تکامل تاریخ،
قهر
نیز
پا به پای تلاشی
که
مردم برای پیشرفت و احقاق حقوق خود
در برابر زورمندان و حاکمیت ها می کرده اند
حضور و وجود داشته است.
ژوزف دومستر
چنان وانمود می کند
که
انگار
بشریت از همان آغاز گذار از عالم حیوانی به عالم انسانی
از
دریای خشم و خشونت و خون
گذشته است.
آخوند مرتجع
تاریخ بشری
را
در
تاریخ جهنم طبقاتی
خلاصه می کند.
خر
گیر آورده
و
به
گوشش
یاسین می خواند.
بهشت برینی
که
در ادیان مختلف وعده داده می شود،
چیزی جز جامعه سرشار از صلح و هارمونی کمونیستی آغازین نیست.
همه
تراژدی های سوزناک یونان باستان
در
اندوه خروج از این بهشت واقعا موجود
تحریر یافته اند.
پیشرفت جامعه بشری
ربط تعیین کننده ای
به
خشم و خشونت و خون
ندارد.
پیشرفت
فقط
در
جامعه طبقاتی
مبتنی بر خشم و خشونت و خون بوده است.
تعمیم دادن قهر
به
تمامت تاریخ بشری
اگر
ناشی از خریت نباشد،
نشانه عوامفریبی است.
اکنون
همه شرایط لازم
برای نفی نفی،
برای احیای مجدد کمونیسم بر باد رفته و از یاد رفته
د
ر پله تکاملی دیگر جامعه بشری
آماده است.
بحران عمومی کنونی سرمایه داری
به
دلیل
تعویق و تأخیر
در
این
گذار فرماسیونی الزامی است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر