جمعبندی
از
مسعود بهبودی
مسعود بهبودی
دیالک تیک حجاب و مینی ژوپ
۱
حجاب و مینی ژوپ دو روی مدال واحدی اند.
۲
فرم اند.
۳
و
به مثابه فرم (قالب، ظرف)
محتوای (مظروف) آنتی فمینیستی واحدی دارند.
۴
طبقه حاکمه انگل
از فرم پوشش
معیار می سازد.
۵
معیار فرمالیستی می سازد.
۶
حجاب و مینی ژوپ عناصر ایده ئولوژیکی شیخ و شاه به نیت عوامفریبی اند.
۷
در هر صورت
زن ستم می بیند.
۸
چیز واره می شود
تا
برای طرز پوششش
دیگران
تصمیم بگیرند.
اندکی اندر باب دیالک تیک ریشه ها ـ شاخه ها و ساقه ها
(زیربنای اقتصادی ـ روبنای ایده ئولوژیکی)
بورژوازی
اثری
از
الوارو سیکوه ئیروز
استبداد اسلامی درست است و نه استبداد فقاهتی
مش مهرداد دارستانی
۱
معلوم مان نشد که
چرا صاحبسخن منبر نشین
به نظرات مستمعین محتشم خود
کم ترین اعتنایی حتی مبذول نمی دارد تا هماندیشی بکن ـ نمیری میسر شود.
۲
مش مهرداد
استبداد و یا دیکتاتوری چیست؟
۳
استبداد در رابطه سه عضوی معنی کسب می کند.
۴
حسن بر حسین استبداد روا می دارد.
مثلا
بر گرده اش می نشیند و به ضرب شلاق او را به حرکت وامی دارد (مش محمود دولت آبادی)
تا خود را به مقصد معلوم برساند.
۵
دیالک تیک حسن ـ استبداد ـ حسین
سوبژکت ـ سواری ـ اوبژکت
فاعل ـ فعل ـ مفعول
(گرامر)
۶
سوبژکت (فاعل) استبداد در طویله جماران کیست؟
۷
اوبژکت (مفعول) استبداد در اسطبل جمکران کیست؟
۸
تو زمانی حق داری از استبداد اسلامی دم بزنی که
اسلام
فاعل و یا سوبژکت استبداد باشد.
مستبد باشد.
۹
اسلام چیست؟
۱۰
اسلام و هر مذهب دیگر
ایده ئولوژی
است.
۱۱
ایده ئولوژی چیست؟
۱۲
ایده ئولوژی چیزی طبقاتی است.
۱۳
مثال
اسلام هم ایده ئولوژی توده های دهقانی است
هم ایده ئولوژی اشرافیت فئودالی ـ روحانی است
هم ایده ئولوژی بورژوازی عیرانی است
و
هم ایده ئولوژی پرولتاریای عقب مانده وطنی است.
۱۴
حالا
نظر بر جفنگ خود بینداز:
استبداد اسلامی
یعنی
استبداد ایده ئولوژی
۱۵
عیرانی جماعت ظاهرا بس کرده اند، بیندیشند.
۱۶
ایده ئولوژی که در قاموس هر طبقه اجتماعی بازتعریف می شود،
چگونه می تواند مستبد باشد؟
۱۷
این حکم
در مورد لیبرالیسم و مارکسیسم هم اعتبار دارد.
۱۸
دیکتاتوری در فرانسه ی انقلاب بزرگ بورژوایی که استبداد لیبرالیسم نبوده است.
چی بوده است؟
۱۹
استبداد بورژوازی بوده است.
۲۰
استبداد بورژوازی بوده است که
گردن های کت و کلفت اشرافیت فئودال و روحانی را
به تیغ تیز گیوتین سپرده است و شطی از خون ممتاز آبی رنگ خوشبوی حضرات را در خیابان ها و بیابان های فرانسه به راه انداخته است.
۲۱
حالا
بیندیش و پیدا کن که استبداد جاری در در طویله جماران
استبداد کدامین طبقه و یا طبقات اجتماعی است؟
از
کلمات بند تنبانی
(خانم و آقا و بانو ..)
تا
کلمات دهقانی
(مش و مشدی و کربلایی و حاجی)
۱
مش و مشدی
همان باری را دارد
که
آقا و سرکار و حضرت و آیة الله و حجة الاسلام و رفیق و خانم و بانو و غیره
دارند.
۲
مش و یا مشدی
احترام واژه است
در میان دهقانان.
۳
واژه باید حاوی معنی باشد.
بی اعتنا به اینکه چه کسی آن را به کار می برد.
۴
به قول سهراب سپهر شعر
واژه باید خود باد
واژه باید خود باران باشد.
۵
یعنی
عکس و تصویر فکری چیزی واقعی مثل باد و باران باشد.
۶
وگرنه جفنگواژه می شود.
۷
برهان
به عنوان مثال معنی دارد.
به همین دلیل واژه است.
۸
بورهان
بی معنی است.
جفنگواژه است.
۹
آدم هیچوقت از یاد گرفتن بی نیاز نمی شود.
۱۰
بهتر هم همین است.
۱۱
شما حوصله کلنجار فکری با همنوع ندارید.
۱۲
خود دانید.
۱۳
فرق آدم با موجودات چهارپا و دوپا و بی پا
این است که آدم حاضر به کلنجار فکری با همنوعش می شود.
۱۴
اگر گاوان و گوسفندان با هم به کلنجار فکری خطر می کردند،
کشتارگاه ها تعطیل می شدند.
۱۵
ما البته هنوز آدم نیستیم.
۱۶
عمری خر بوده ایم و چند سالی است که از خریت مرده ایم و سگ گشته ایم.
۱۷
با پوزش از خر که خر نیست.
۱۸
ما نسبت به نظر خرافی شما ابراز نظر کردیم.
۱۹
نه
به خاطر شما.
۲۰
بلکه به خاطر سگ ها
و قبل از هر سگی
به خاطر خویشتن خویش
۲۱
سگ
«هر آنچه شرط بلاغ است
با تو می گوید.
تو خواه از سخنش پند گیر
خواه ملال. »
مش سعدی
اندکی اندر باب دیالک تیک نان و جان
۱
پیش شرط لازم
برای غصب آزادی و استقلال (اختیار و خودمختاری) کسی
غصب وسایل تولید نان او ست.
۲
بردگی بشریت در این دیالک تیک نان و جان
رقم خورده است:
۳
روحانیت که در معابد وسایل تولید نان را (آتش و خیش و گاوآهن و غیره را)
نگهداری می کردند
همه را از آن خود کردند
۴
اعضای جامعه بر سر دو راهی زیر ایستاد:
الف
یا مرگ از گرسنگی و برهنگی و بی خانگی و بیماری
ب
و
یا
بردگی
۵
فقط در صورت تنزل به درجه بردگان (بی همه چیزان، ابزار کار سخنگو)
استفاده از وسایل تولید غصب شده توسط کاهنان (خمینی و سید علی و جنتی و این و آن)
و تولید نان
برای خود و کاهنان
میسر شد.
۶
ثروت و سرمایه کلان در جهان
عمدتا
نتیجه همین کار مبتنی بر بردگی نیاکان ما ست.
۷
اکنون
دیری است که بشریت بر سر دو راهی جدیدی ایستاده است:
الف
یا سلب مالکیت بر وسایل تولید از سلب مالکیت کنندگان
(روحانیت کثافت و ورثه روحانیت کثافت)
ب
و
یا سقوط به منجلاب توحش و بربریت
۸
به قول مادر شهید ما:
یا
سوسیالیسم
و
یا
بربریت
اندکی اندر باب سر و ته
۱
کمونیسم کارگری در زمان مارکس هم وجود داشته است.
۲
مؤسسش وایتلینگ بوده است.
۳
مارکس با اینها درگیری مدام داشته است.
۴
اینها طرفدار کمونیسم طویله ای اند.
۵
مخالف تفکر و تئوری و فهم و فراست اند.
۶
این اما مانع انتشار اراجیفی با عکس مارکس و منسوب به مارکس توسط این حشرات نمی شود.
۷
جنازه من ـ زور حشمت را بغل جنازه مارکس چال کرده اند.
طنز انگلیسی این است که من ـ زور رو به قبله دیگری (سر به ته) دفن شده است
هی مشد حسن قصه سرای دیرآشنا
۱
فکر نان کن که خربزه آب است.
۲
بدیل بهتری برای جهنم جماران پیدا کن.
۳
بی حجابی
که نان و پناه و سرپناه و بهداشت و فرهنگ و عزت نمیشه
۴
لاشخورهایی ادعا دارند که هیچ انقلابی بدیل از قبل معلوم نداشته است.
۵
منکر عینیت بدیل اند.
تا
فاجعه بحث پس از مرگ شیخ
تکرار شود
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر