دکتر مجید سمیعی در آیینه این و آن
مجید سمیعی
(۱۳۱۶ )
ویرایش و تحلیل
از
میم حجری
۱
برو
سعی کن
به عنوان یک آدم عادی
حتی
در حال مرگ
وقت بگیری.
بعد متوجه میشی
دنیا دست کیه
و
چرا این قسم و سوگند های پزشکی
کشکه
و
منافع آقای دکتر
حد و اندازه هومانیسم آن
را
تعیین می کند.
ایراد دوم این طرز تفکر،
موضع معرفتی سوبژکتیویستی حریف محترم است.
در
تئوری شناخت (معرفت) حریف،
هومانیسم پزشکی
نه
در
خود پزشکی،
نه
در
کشف علل امراض،
نه
در
تحقیق و تولید داروی مناسب
نه
در
تشکیل مطب و مریضخانه و قرنطینه و غیره،
بلکه
در
دفاع اطبا از منافع شخصی
و
در
بهترین حالت
منافع صنفی
و
یا
حتی
منافع طبقاتی شناخت
است.
مشخصه مهم موضع معرفتی سوبژکتیویستی
سلب عینیت از موضوع شناخت است.
در اثر بی اعتنایی به اوبژکت اوبژکتیو (موضوع عینی) شناخت
است
که
حریف
فاتحه ای
بر
هومانیسم پزشکان
می خواند.
موضع معرفتی سوبژکتیویستی
با
موضع معرفتی مارکسیستی ـ لنینیستی (ماتریالیستی ـ دیالک تیکی)
بیگانه است.
موضع معرفتی مارکسیستی ـ لنینیستی
(ماتریالیستی ـ دیالک تیکی)،
هم
با
سوبژکتیویسم معرفتی
در
تضاد آشکار است
و
هم
با
اوبژکتیویسم معرفتی.
طبقه حاکمه امپریالیستی
در
مبارزه طبقاتی از بالا
گاه
اولی
را
جار می زند
و
گه
دومی
را.
هومانیسم پزشکی
بسان هومانیسم نانوایی و کفاشی و عطاری و قصابی و حمالی و رختشویی و رفتگری و کشاورزی و چاهکنی و قنات سازی و باغسازی و تجارت و تولید و غیره
در
خود پزشکی
است
و
نه
در
دادن و ندادن ترمین به این و آن.
ایراد بینشی دیگر حریف محترم هم همین جا ست:
۲
برو
سعی کن
به عنوان یک آدم عادی
حتی
در حال مرگ
وقت بگیری.
بعد متوجه میشی
دنیا دست کیه
و
چرا این قسم و سوگند های پزشکی
کشکه
و
منافع آقای دکتر
حد و اندازه هومانیسم آن
را
تعیین می کند.
حریف محترم
مهره ای
را
در
شطرنج جامعه
مثلا
پزشکی
را
از
دهها هزار پزشک
از
قشر روشنفکر
از
طبقات اجتماعی
از
سیستم اجتماعی ـ اقتصادی حاکم
از
ایده ئولوژی طبقه حاکمه
و
حتی
از
اتیک (مورال، اخلاق) طبقه حاکمه
ایزوله می کند
برجسته می کند
و
مورد انتقاد قرار می دهد.
این طرز تفکر و اسلوب فکری
هم
با طرز تفکر و متدیک مارکسیستی ـ لنینیستی
منافات دارد.
حتی
با
درک ماتریالیستی تاریخ (جامعه بشری)
در تضاد است.
۳
در دیالک تیک جزء و کل
عضو و طبقه
مهره و شطرنج
عنصر و سیستم
زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی (مثلا اتیک)
نقش تعیین کننده
از آن کل (طبقه، شطرنج، سیستم و زیربنای اقتصادی)
است.
طبقه حاکمه
فقط
به
غصب مهم ترین وسایل تولید جامعه و جهان بسنده نمی کند.
طبقه حاکمه
چه بسا
قبل از غصب مهم ترین وسایل تولید
و
یا
همزمان با غصب آنها
مهم ترین وسایل فکری توده
را
تحت مالکیت خصوصی خود در می آورد.
به همین دلیل و طریق است
که
حتی
پزشکی از خانواده توده ای
سلب هومانیته و سوسیالیته و ناتورالیته می شود.
خنگ و منگ می شود.
آسوسیال
می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر