۱۳۹۶ دی ۲۳, شنبه

سیری در فرمایشات ناصر زر افشان (۱۰)

 
زندان مخوف باستیل
 
ناصر زرافشان
  (زادهٔ ۱۳۲۵) 
نویسنده، 
مترجم،
 حقوقدان، 
وکیل دادگستری، 
فعال حقوق بشر

ملاحظه ای بر «خشونت» در مبارزه
  «مگس و جولان در عرصه سیمرغ»
ناصر زرافشان
تحلیلی
از
میمحا نجار
 
پیشکش
به
 رعنا 
 
۱
بله. 
البته که مردم ترجیح می دهند آرام و بی آنکه از بینی کسی خون آید 
پیشرفت کنند،
اما 
آزادی و پیشرفت 
بدون عدالت اجتماعی 
به دست آمدنی نیست.
 
ناصر زرافشان
در 
این جمله
بی آنکه روحش حتی با خبر باشد،
دیالک تیک وسیله و آماج
را
به شکل دیالک تیک عدالت اجتماعی ـ آزادی و پیشرفت بسط و تعمیم می دهد.
 
عدالت اجتماعی
بدین طریق 
به
وسیله ای برای کسب آزادی و پیشرفت استحاله می یابد.
 
ناصر زرافشان
حتی
معروف ترین شعار جوانان ۱۶ آذر
را
به
خاطر
ندارد:
اتحاد ـ مبارزه ـ آزادی
را
 
جهان و جامعه وارونه
به
همین 
جهان و جامعه
می گویند:
 
قاعدتا
دکتر جهان و جامعه
باید
خردمندتر از جوانان جهان و جامعه باشد.
 
ولی
چه می توان کرد
که
قضیه برعکس است.
 
۲
بله. 
البته که مردم ترجیح می دهند آرام و بی آنکه از بینی کسی خون آید 
پیشرفت کنند،
اما 
آزادی و پیشرفت 
بدون عدالت اجتماعی 
به دست آمدنی نیست
بدبختی
این است
که
ناصر زرافشان
طرفدار هم دارد.
 
یعنی کسانی می توانند
با
طناب تئوری او
به
چاه پراتیک (عمل)
اندر شوند.
 
فاجعه 
هم
درست همین جا ست:
 
بنا بر این رهنمود ناصر زرافشان
پیروان فرمایشات او
برای 
کسب آزادی و نیل به پیشرفت،
باید
پیشاپیش
به
کسب عدالت اجتماعی 
نایل آیند.
 
سؤال ناقابل از ناصر زرافشان این است
که
من ـ زور
از
عدالت اجتماعی و ضمنا آزادی و پیشرفت 
چیست؟
 
مراجعه کنید
به
عدالت اجتماعی، آزادی و پیشرفت
در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 
 
می توان وضو گرفت و به قبر قمر بنی هاشم قسم خورد
که
ناصر زرافشان
همانقدر
از
مفهوم آزادی 
خبر دارد
که
ناصر مکارم شیرازی.

اگر چنین نبود
عدالت اجتماعی
را
وسیله ای و پیش شرطی
برای
کسب آزادی
جا نمی زد.

این
هنوز چیزی نیست.

۳
 
 
ژوزف دومستر
(۱۷۵۳ ـ ۱۸۲۱)
دولتمرد
نویسنده
فیلسوف سیاسی
مدافع اساس رژیم آنشی 
در مقابل ایده های روشنگری 
و در مقابل نتایج انقلاب فرانسه
از 
دشمنان سرسخت روشنگری
 
بله. 
البته که مردم ترجیح می دهند آرام و بی آنکه از بینی کسی خون آید 
پیشرفت کنند،
اما 
آزادی و پیشرفت 
بدون عدالت اجتماعی 
به دست آمدنی نیست
 و 
نتیجه این شده است 
که
 به قول ژوزف دو مستر 
از 
برگ برگ تاریخ بوی گند خون بلند است 
و
 از 
روز اول در این روند پر درد و مصیبت تکامل تاریخ، 
قهر 
نیز
 پا به پای تلاشی 
که 
مردم برای پیشرفت و احقاق حقوق خود 
در برابر زورمندان و حاکمیت ها می کرده اند 
حضور و وجود داشته است.

چیز
این است
که
ناصر زرافشان
برای اثبات خرافه خود
(دیالک تیک عدالت اجتماهی ـ آزادی و پیشرفت)
از
ژوزف دومستر
مرتجع ترین و کثیف ترین شخصیت فئودالی ـ کلیسایی
نقل قول
می آورد.
 
این
 ژوزف دومستر
از
محبوب ترین علمای انجمن های جمارانی و جمکرانی است.
 
فقط کافی است
که
اسم این زباله
به 
گوگل
داده شود
و 
انجمن های باقرالعلوم 
و
غیره
زیارت شود. 


۴
 به قول ژوزف دو مستر 
از 
برگ برگ تاریخ بوی گند خون بلند است 
و
 از 
روز اول در این روند پر درد و مصیبت تکامل تاریخ، 
قهر 
نیز
 پا به پای تلاشی 
که 
مردم برای پیشرفت و احقاق حقوق خود 
در برابر زورمندان و حاکمیت ها می کرده اند 
حضور و وجود داشته است.
ناصر زرافشان
به
احتمال قوی
نه،
ژوزف دومستر
را
می شناسد
و
نه،
منظور او را از این جفنگیات 
فهمیده است.
 
می توان گفت
که
شعور ناصر مکارم شیرازی در این زمینه،
غنی تر و عمیق تر از شعور ناصر زرافشان است:
 
ژوزف دومستر
کثیف ترین و مرتجع ترین کس بوده است:
طرفدار سرسخت رژیم آنشی بوده است:
 
۵

Ancien Régime

رژیم آنشی
(فرم قبلی حکومت)
یعنی
شرایط قبل از پیروزی انقلاب بورژوایی کبیر فرانسه
یعنی 
حکومت مطلقه 

ژوزف دو مستر مرتجع
طرفدار رژیم آنشی بوده است.
یعنی
بسان روحانیت  شیعه اصلا حشری
طرفدار فئودالیسم
و
دشمن سرسخت انقلابات بورژوایی، آزادی ـ برابری ـ برادری، روشنگری و پیشرفت بوده است.
 
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر