۲۱
·
به قول مارکس، «کار تولید مادی تنها تحت شرایط زیر می
تواند این خصلت خود را حفظ کند:
الف
·
به شرط اینکه به عنوان کار
اجتماعی باشد.
ب
·
به شرط اینکه خصلت علمی داشته باشد.
ت
·
به شرط اینکه در عین حال، کار به معنی عام آن باشد، یعنی نه به معنی جد و جهد انسان
بمثابه نیروی طبیعی تربیت شده، بلکه بمثابه سوبژکت باشد، که در روند تولید نه در فرم طبیعی محض و نه در
فرم خودپوی آن، بلکه بمثابه کرد و کار تنظیمگر همه قوای طبیعی جلوه کند.»
·
(مارکس «گروندریسه»، ص ۵۰۵)
۲۲
·
در سوسیالیسم و کمونیسم در هدفمندی و اشتراط (مشروطیت) مادی
کار تغییری صورت نمی گیرد، اما اهداف روند کار،
دیگر «ضرورت طبیعی ـ خارجی محض» نیستند.
·
مراجعه کنید به روند کار در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
الف
·
در سوسیالیسم و کمونیسم، کار فقط وسیله تحصیل مواد حیاتی
لازم نیست.
ب
·
حوایجی که در سوسیالیسم و کمونیسم، بواسطه کار مرتفع می
شوند، فقط نیازهای طبیعی ضرور انسانی نیستند، بلکه این نیازها بلحاظ تاریخی ـ
اجتماعی تغییر می یابند.
پ
·
در سوسیالیسم و کمونیسم، ضرورت طبیعی چسبیده به کار رایج
در جوامع طبقاتی، در فرم بی واسطه اش محو می شود و حوایج تاریخا و اجتماعا (بطور
تاریخی و اجتماعی) ایجاد شده جای آنها را می گیرد، تا کار ـ قبل از همه ـ برآورنده
حوایج بیش از حد لازم گردد، تا انسان قوا، استعدادها و مهارت های خود را توسعه
بیشتر بخشد و تسلط جامعه را بر طبیعت خارج و خود جامعه گسترش دهد.
ت
·
در سوسیالیسم و کمونیسم کرد و کار خلاق انسان ها در کار
به نیاز فردی بدل می شود.
ث
·
در سوسیالیسم و کمونیسم کار به «خودکارآوری» و«خود تأییدگری»
انسان ها بدل می گردد.
ج
·
در سوسیالیسم و کمونیسم رابطه و استنباط نوین انسان ها
از کار، خود را در انضباط کاری آزادانه و آگاهانه و در اتیک کاری متعالی تر نمایان
می سازد.
·
مراجعه کنید به اتیک (اخلاق) در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
ح
·
بر بنیان مناسبات تولیدی جدید، فرم های متنوعی از کار کلکتیو
(دسته جمعی) پدید می آیند.
خ
·
انقلاب علمی ـ فنی به تسریع تغییر خصلت کار در سوسیالیسم و کمونیسم کمک می کند.
د
·
ببرکت اوتوماسیون،
انسان کارگر از روند تولید بیواسطه (به عبارت دقیقتر، ازبخش تولیدی ـ تکنیکی روند کلی تولید) خارج می شود و بمثابه ناظم و ناظر
تولید عمل می کند.
ذ
·
کار بطور دم افزون به عرصه های زیر منتقل می شود:
۱
·
به عرصه پژوهش علمی
۲
·
به عرصه توسعه و ترقی
۳
·
به عرصه بازسازی
۴
·
به عرصه برنامه ریزی
۵
·
به عرصه تنظیم
۶
·
به عرصه سازماندهی
۷
·
به عرصه اداره تولید
۸
·
به عرصه تعمیر
ر
·
کار سنگین جسمی بطور دم افزون به سیستم های ماشینی و
دستگاه ها محول می شود و سهم کار فکری (روحی) و اهمیت آن افزایش می یابد و کار
جسمی و فکری در هم ذوب می شوند.
ز
·
بدین طریق، کار در وحدت
انقلاب سوسیالیستی و انقلاب علمی ـ فنی جنبه های مضمونی (محتوائی)
نوینی کسب می کند.
·
کار خلاق کارگران برابرحقوق و تحصیلکرده، اولین نشانه
کاری است که در کمونیسم به نیاز حیاتی
انسان ها بدل می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر