۱۳۹۶ فروردین ۹, چهارشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۴۲۱)

 
برگردان
مسعود بهبودی
 
پیشکش به 
محمد زهری
 
 
در گذر از توفان
سرت را بالا بگیر
و از ظلمت مترس
 
پس از توفان
آسمانی زرین خواهد بود
و آواز سیمین و شیرین چکاوک ها
 
بگذر از باد ها
بگذر از باران ها
اگر 
ـ حتی ـ
رؤیا هایت تار و مار شوند و هدر روند
 
تو دیگر هرگز تنهارو نخواهی بود
تو دیگر هرگز تنهارو نخواهی بود 
 
با چراغ امید در دل 
بگذر و بگذر
 
تو دیگر هرکز تنهارو نخواهی بود.
تو دیگر هرکز تنهارو نخواهی بود.
 
پایان
 
ادامه دارد.   


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر