۱۳۹۵ اسفند ۲۶, پنجشنبه

حیدر مهرگان و «حماسه» گلسرخی (۲۷)


ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور
 
خسرو گفته بود:
«تو جانبازی های انقلابی را تخطئه می کنی؟»


رفیق توده ای جواب داده بود:
«آنچه باید تخطئه شود جانبازی انقلابی نیست، ایده آلیسم انقلابی است.»

و توضیح داده بود:
«خطرناکترین پرتگاهی که پرشورترین مبارزان را تهدید می کند،

 ذهن گرائی است. 
ذهن گرا موجود یک بعدی و خشک اندیشی است 
که خواست ها، ایده آل ها و تجربیات پراکنده و محدود خود را 
بر واقعیات جامعه و طبیعت مقدم می شمارد.
 تنها معیار و محور او احکام ذهنی جامدی است که
 رابطه زنده و فعال خود را با دنیای خارج از دست داده اند 
و پلاسیده و بی اثر شده اند. 
این موجود یک بعدی 
منظره عام قوانین طبیعت و جامعه را نمی بیند 
و یا اگر می بیند، نمی فهمد، 
ساخته ذهنش را جانشین واقعیت عینی می کند، 
ذهنش مستقل از عین فتوی می دهد 
و یا آنکه ممکن است خودش را ماتریالیست بداند 
و به جهان بینی پرولتاریائی یقین داشته باشد، 
درعمل در برابر آن می ایستد و احکام آنرا لگد مال می کند. 
او با مقدم شمردن ذهن بر عین 
در ورطه ایده آلیسم می غلتد. 
تا وقتی پرولتاریا مستقیمأ قدم در میدان نگذاشته و درفش نبرد را بدوش نگرفته
 و دفاع از ایدئولوژی خود را فعالانه عهده دار نشده، 
اینگونه کج فکری ها و انحرافات مجال خواهند یافت، 
چرا که ذهن گرائی بیشتر یک بیماری خرده بورژوائی و روشنفکرانه است 
و روشنفکر تا وقتی پرولتاریائی نشود 
میکروب این بیماری مسری را با خود حمل می کند.
ما اینک در مرحله تدارک انقلابیم. 

 قشرهای پائینی بورژوازی ملی و خرده بورژوازی ما 
در برابر خود میدان وسیعی می بینند. 
در این مرحله اید آلیسم انقلابی به اشکال متنوع و متفاوت ظهور می کند.
 چریک یکی از این شکل ها ست. »
 
ما برای آشنایی با جهان بینی حیدر، این بند از چالش فکری او را تجزیه و تحلیل می کنیم:
 
۱ 
و توضیح داده بود:
«خطرناکترین پرتگاهی که پرشورترین مبارزان را تهدید می کند،
 ذهن گرائی است. 

به نظر حیدر، سوبژکتیویسم پرتگاهی است که پرشورترین مبارزان در خطر سقوط در آن قرار دارند.

قبل از شنیدن تعریف حیدر از سوبژکتیویسم، بهتر است همین جمله او را مورد تأمل قرار دهیم:

الف
حیدر سوبژکتیویسم را نه خطرناک ترین پرتگاه برای ابنای بشر به طور کلی، بلکه فقط برای مبارزان می داند.
خواننده این موعظه حیدر، خواه و ناخواه به این نتیجه می رسد که افرادی که مبارزه نمی کنند، می توانند با چشم بسته از کنار پرتگاه سوبژکتیویسم بگذرند، بی آنکه در آن سقوط کنند.
یعنی نسبت به میکروب سوبژکتیویسم، مصون اند.
ضد ضربه اند.  

ب
حیدر ضمنا سوبژکتیویسم را نه خطرناک ترین پرتگاه، برای همه مبارزان، بلکه فقط  برای پرشورترین آنها می داند.

پ
می توان گفت که حیدر برای سوبژکتیویسم، دو دلیل عرضه می دارد:

۱
دلیل سوبژکتیو 

دلیل اول افتادن در پرتگاه سوبژکتیویسم، دلیلی سوبژکتیو است.
یعنی به کردوکار سوبژکت مربوط است.
یعنی به شرکت او در مبارزه (مبارزه با چه محتوایی؟) وابسته است.

۲
دلیل پسیکولوژیکی

دلیل دوم افتادن در پرتگاه سوبژکتیویسم، پرشور بودن فرد است.
اگر کسی خونسرد و بی حال و بی شوق و شور باشد، به زعم حیدر، می تواند با چشم بسته  از کنار پرتگاه سوبژکتیویسم بگذرد و حتی خمی به ابرو نیاورد.

ت
هر دو دلیل حیدر اما دال بر آنند که خود حیدر در اعماق پرتگاه سوبژکتیویسم پرسه می زند.

۲
و توضیح داده بود:
«خطرناکترین پرتگاهی که پرشورترین مبارزان را تهدید می کند،

 ذهن گرائی است. 
ذهن گرا موجود یک بعدی و خشک اندیشی است 
که خواست ها، ایده آل ها و تجربیات پراکنده و محدود خود را 
بر واقعیات جامعه و طبیعت مقدم می شمارد.

حیدر اکنون به تعریف سوبژکتیویسم می پردازد.
نماینده سوبژکتیویسم از دید حیدر دارای مشخصات زیر است:


الف
ذهن گرا موجود یک بعدی و خشک اندیشی است 
که خواست ها، ایده آل ها و تجربیات پراکنده و محدود خود را 
بر واقعیات جامعه و طبیعت مقدم می شمارد.

موجودی تک بعدی است.

ب
 موجودی خشک اندیش است.

پ
حیدر ولی نمی داند که نماینده اوبژکتیویسم (عینگرایی) هم می تواند موجودی تک بعدی و خشک اندیش باشد.
حیدر ظاهرا ضد دیالک تیکی سوبژکتیویسم را نمی شناسد.
حیدر خیال می کند که ضد دیالک تیکی سوبژکتیویسم، ماتریالیسم است. 
خواهیم دید. 

ت
ذهن گرا موجود یک بعدی و خشک اندیشی است 
که خواست ها، ایده آل ها و تجربیات پراکنده و محدود خود را 
بر واقعیات جامعه و طبیعت مقدم می شمارد.

مشخصه دیگر نماینده سوبژکتیویسم مقدم دانستن خواست (اراده) خود بر واقعیت عینی است.
این به معنی وولونتاریسم (اراده گرایی) است که یکی از فرم های بسط و تعمیم سوبژکتیویسم است.
چون اراده نیز چیز سوبژکتیوی است.
نظر حیدر نادرست نیست.
هر اراده گرایی در تحلیل نهایی، نماینده سوبژکتیویسم نیز است.

مراجعه کنید به سوبژکتیویسم، وولونتاریسم (ولونتاریسم، اراده گرایی)، اوبژکتیویسم، ماتریالیسم، ایدئالیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ث
ذهن گرا موجود یک بعدی و خشک اندیشی است 
که خواست ها، ایده آل ها و تجربیات پراکنده و محدود خود را 
بر واقعیات جامعه و طبیعت مقدم می شمارد.

مشخصه دیگر نماینده سوبژکتیویسم مقدم دانستن ایدئال (آرمان) خود بر واقعیت عینی است.
در مفهوم ایدئال (فکری)، آرزو و علاقه و آرمان و رؤیا و غیره تجرید می یابند.
ضد دیالک تیکی ایدئال، رئال (واقعی) است.
نظر حیدر نادرست نیست.
چون آرزو علاقه و آرمان و غیره نیز چیزهای سوبژکتیو اند.

ج
مشخصه دیگر نماینده سوبژکتیویسم مقدم دانستن تجربیات خود بر واقعیت عینی است.
حیدر معنی تجربه (پراتیک) را نمی داند که یکی از مهمترین کشفیات مارکس است.
به همین دلیل حیدر تجربیات را به صفات قبیحه پراکنده و محدود ملوث می سازد و بر کشف خارق العاده مارکس آفتابه برمی دارد.

منظور حیدر نه تجربه، بلکه دانش تجربی (ارفارونگ) است که نتیجه کار فکری عرقریز بر روی تجربه است.
منظور حیدر درس عبرت خاقانی است.


هان، ای دل عبرت بین
از دیده نظر کن هان
ایوان مداین را آیینه عبرت دادن

معنی تحت اللفظی:
ای دل (ضمیر) درس آموز، از منفذ چشم بنگر و ایوان ویران مداین را آیینه عبرت آموزی محسوب دارد.

خاقانی در این بیت شعر معروفش، دیالک تیک حسی ـ عقلی و دیالک تیک تجربی ـ نظری را به شکل دیالک تیک دیده و دل و دیالک تیک آیینه و عبرت بسط و تعمیم می دهد:
آنچه دیده می بیند و سیگنال حسی مربوطه را به کارگاه مغز می فرستد، در تحیل نهایی تجربه است.
دل و یا مغز روی سیگنال های حسی و تجربی کار می کند.
در نتیجه این کار فکری، حسی به عقلی استحاله می یابد و تجربه به دانش تجربی (نظری، تئوریکی) تبدیل می شود.

ح
ذهن گرا موجود یک بعدی و خشک اندیشی است 
که خواست ها، ایده آل ها و تجربیات پراکنده و محدود خود را 
بر واقعیات جامعه و طبیعت مقدم می شمارد.

فقر فلسفی حیدر از مفهوم تق و لق «واقعیات جامعه و طبیعت» نعره می کشد.

حیدر با مقوله متعالی فلسفی موسوم به ماده (وجود، واقعیت عینی) آشنا نیست.

منظور حیدر واقعیات امور است.
منظور حیدر واقعیات امور اجتماعی و طبیعی است.

هر واقعیت امر فرم جمله دارد.
زمین سیاره ای است.
این یک واقعیت امر است.

واقعیت عینی و یا ماده و یا وجود اما عالی ترین مفهوم فلسفی است.
یعنی مقوله فلسفی است.
مقوله فلسفی ماده و یا وجود و یا واقعیت عینی، ضد دیالک تیکی عالی ترین مفهوم فلسفی یعنی مقوله فلسفی موسوم به روح و یا شعور است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر