پروفسور
دکتر الفرد کوزینگ
برگردان شین میم شین
1
شناخت از دید
افلاطون
افلاطون (447 ـ 347 ق. م.)
فیلسوف یونان باستان و از شاگردان سقراط
·
شناخت به نظر افلاطون، تماشای ایده های ابدی و
تغییرناپذیر توسط روح غیرمادی و ابدی است.
·
به عبارت دقیقتر، شناخت یاد اوری ایده هائی است که روح روزی روزگاری تماشا کرده
است.
·
بنابرین، شناخت یک کنش (اکت) روحی است.
·
شناخت تداعی و یادآوری است.
·
(افلاطون، «فدون»، ص 20،
25، 27)
·
مفهوم شناخت افلاطونی هنوز هم فلسفه ایدئالیستی معاصر
(بولزانو، هاسرل، وایت هد) را تحت تأثیر خود دارد.
2
شناخت از دید
جورج برکلی
جورج برکلی (1685 ـ 1753)
اسقف، تئولوگ (فقیه)، امپیریست و فیلسوف ایرلندی ـ انگلیسی
مؤسس ایدئالیسم ذهنی
·
به نظر برکلی شناخت عبارت از نظم بخشیدن به مضامین شعور
است:
·
بنظر او، ببرکت شناخت، آدمی به کشف تشابهات، هماهنگی ها
و انطباق ها نایل می آید.
·
(برکلی، راجع به اصول
شناخت بشری، س، 5)
3
شناخت از دید
هیوم
دیوید هیوم (1711 ـ 1776)
فیلسوف، اقتصاددان و تاریخدان
از نمایندگان برجسته روشنگری انگلستان
از اقتصاددانان ما قبل اقتصاد کلاسیک
معلم کانت و از دوستان و همفکران آدام اسمیث
·
به نظر هیوم شناخت
عبارت از بهم پیوستن تصورات است.
·
(هیوم، «بررسی فهم بشری»،
ص 7)
·
این نظریه هیوم مهمترین
منبع مفهوم شناخت را
در امپیریوکریتیسیسم تشکیل می دهد:
·
شناخت عبارت است از نظم بخشیدن به احساس ها، نام بردن عناصر
جهانی، مراحل حیاتی، گیگونوم ها و به عبارت ساده تر هر آنچه که هست.
4
شناخت
از دید نئو پوزیتیویسم
موریتس اشلیک (1882 ـ 1936)
فیزیکدان، فیلسوف و مؤسس محفل وین
·
نئو پوزیتیویسم (بویژه اشلیک)
به پیروی از نظرات هیوم اعلام می دارد که شناخت
به معنی علامتگذاری ادراکات و تنظیم آنها ست.
·
(اشلیک، «آموزش
شناخت عمومی»، فصل اول، ص 11)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر