۱۳۹۵ شهریور ۳, چهارشنبه

جهان و جهان بینی هوشنگ ابتهاج (54)

کمونارها

امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)
(اسفند 1306)
 تحلیلی از
شین میم شین

دريغ، جان فرورفتگان اين دريا
كه رفت در سر سوداي صيد مرواريد

·        معنی تحت اللفظی:
·        حیف، جان فرو رفتگان در این دریا که بر سر سودای صید مروارید فدا شد.

·        برای درک بهتر محتوای این بیت شعر سایه، بهتر است که  مفاهیم آن نخست استخراج شوند و بعد مورد تأمل قرار گیرند:  

دریا
فرو رفتگان در دریا
سودای صید مروارید

1
دريغ، جان فرورفتگان اين دريا
كه رفت در سر سوداي صيد مرواريد

·        دریا در قاموس شعرای توده به معانی مثبت زیر بکار می رود:
·        به معنی جامعه، توده، خلق
  
·        منظور سایه از مفهوم دریا در این بیت، جامعه بشری بطور کلی است.

2
دريغ، جان فرورفتگان اين دريا
كه رفت در سر سوداي صيد مرواريد

·        فرو رفتگان در دریا، غواصان اند که به سودای صید مروارید به اعماق دریا فرو می روند.
·        خصوصیت بارز فرو روندگان در دریا به سودای صید مروارید، علم به خطرات مربوطه است.
·        این بخش از مولدین زحمتکش، دنبال گنج می روند و به خطر اژدهای خفته بر سر گنج، واقف اند.
·        با سودای صید مروارید، همیشه خطر مرگ همراه است.
·        این بدان معنی است که صیاد مروراید، باید علاوه بر تسلط به فوت و فن  صید، متهور و شجاع باشد.

3
دريغ، جان فرورفتگان اين دريا
كه رفت در سر سوداي صيد مرواريد

·        برای درک منظور مشخص شاعر باید البسه سمبولیکی را از اندام واژه های او برون آورد:

الف
دریا

·        دریا سمبل جامعه بشری است.  

ب
مروارید
·        کمونیسم است.

پ
فرو رفتگان در دریا

·        مبارزان سلحشور کمونیسم اند.

4
دريغ، جان فرورفتگان اين دريا
كه رفت در سر سوداي صيد مرواريد

·        درد و دریغ شاعر توده پس از شکست و فروپاشی سوسیالیسم واقعا موجود، خونی است که از اندام بشریت مولد و زحمتکش رفته است.
·        بهائی است که بشریت مولد و زحمتکش برای رهایش اجتماعی پرداخته است.

5
نبود در صدفي آن گهر كه مي‌ جستيم
صفاي اشك تو باد، اي خراب گنج اميد

·        معنی تحت اللفظی:
·        مرواریدی که می جستیم در صدفی که یافتیم، نبود.
·        درود بر زلالی و پاکی سرشک تو، ای ویرانه گنج امید.

·        این بیت شعر را باید با توجه به بیت قبلی درک کرد:  

دريغ، جان فرورفتگان اين دريا
كه رفت در سر سوداي صيد مرواريد

·        فرو رفتگان در دریا که سودای صید مروارید در دل  داشتند، از دید شاعر، صدفی صید کرده اند که حاوی مروارید مطلوب و ایدئال نبوده است.

6
نبود در صدفي آن گهر كه مي‌ جستيم
صفاي اشك تو باد، اي خراب گنج اميد

·        تفاوت سوبژکتیو این بیت شعر با بیت قبلی این است که شاعر نه راوی بیرون از گود، بلکه سوبژکت صید مروارید است.
·        شاعر توده در سنت توده سخن می گوید و نه در سنت نخبه.

·        خود شاعر یکی از فرو رفتگان در دریا ست.
·        عمر سایه در مبارزه برای رهایش اجتماعی سپری شده است.

·        درد و دریغ سایه از شکست سوسیالیسم ضمنا درد و دریغ شخصی و اوتوبیوگرافیکی است.

·        این همان درد و دریغی است که فیدل کاسترو ـ شرزه شیر کوبا ـ را یکشبه پیر کرده است.

7
نبود در صدفي آن گهر كه مي‌ جستيم
صفاي اشك تو باد، اي خراب گنج اميد

·        ایراد بینشی سایه در این بیت شعر، فقر فلسفی او ست.

·        فقر فلسفی درد بزرگی است که دور از ما باد.

·        شم طبقاتی ـ توده ای سایه اما سبب می شود که سایه در روند سرایش این شعر، به این ضعف بینشی غالب آید و خطای خود را تصحیح کند.
·        خواهیم دید.

8
نبود در صدفي آن گهر كه مي‌ جستيم
صفاي اشك تو باد، اي خراب گنج اميد

·        سایه در این بیت شعر، دیالک تیک فرم و محتوا را به شکل دیالک تیک صدف و گوهر بسط و تعمیم می دهد تا بگوید که فرم با محتوا همخوان و متناسب نبوده است.
·        صدف حاوی در های خرده ریز بوده است و نه حاوی در تکدانه ی ایدئال و آرزوئی.

9
نبود در صدفي آن گهر كه مي‌ جستيم
صفاي اشك تو باد، اي خراب گنج اميد

·        آنچه باعث این خطای بینشی شاعر توده شده، بیگانگی او و نه فقط او، با متد دیالک تیکی است.
·        چه دیالک تیک ایدئالیستی و چه دیالک تیک ماتریالیستی.

·        روشنفکریت ایران ـ در بهترین حالت ـ با متد دیالک تیکی بطور کلی (چه دیالک تیک ایدئالیستی و چه دیالک تیک ماتریالیستی)  بیگانه است و در بدترین حالت، مخالف عملی سرسخت متد دیالک تیکی و طرفدار پر و پا قرص متد متافیزیکی و دوئالیستی است.

·        پخمه های طرفدار استالینیسم در سنت ادوراد برنشتین ـ مؤسس رویزیوینسم ـ  علنا دیالک تیک را بدترین مزاحم می دانند و بی سوادان تروتسکیستی دیالک تیک را به سخره می گیرند.

10
نبود در صدفي آن گهر كه مي‌ جستيم
صفاي اشك تو باد، اي خراب گنج اميد

·        اگر سایه با متد دیالک تیکی بطور کلی آشنا بود، می دانست که ایدئال در دیالک تیک ایدئال و رئال وجود دارد و نه به تنهائی.

·        به ایدئال فقط می توان جامه رئال پوشاند.

·        ایدئال انتزاعی (مجرد)  در رئال، تشخص (مشخصیت)  کسب می کند.

·        ایدئال بی عیب و نقص فقط در ذهن آدمیان وجود دارد.

·        ایدئال رئالگشته، با خود ایدئال از زمین تا آسمان تفاوت دارد.

·        گوهر ایدئال، فقط به صورت گوهر رئال کسب واقعیت، مادیت و شیئیت می کند.

11

کمون پاریس (18 مارس 1871 ـ 28 ماه مه 1871)
اولین انقلاب پرولتری
اعضای کمون را کمونار می نامیدند.
کمون پاریس الگو و سرمشق دموکراسی شورائی محسوب می شود. 

نبود در صدفي آن گهر كه مي‌ جستيم
صفاي اشك تو باد، اي خراب گنج اميد

·        اولین صدفی که فرو رفتگان در این دریا صید کردند، گوهری به نام کمون پاریس داشت که 70 روز درخشید و محو شد، تا دومین صدف، گوهری به نام انقلاب اکتبر داشته باشد که 70 سال بدرخشد و محو شود.

·        دریا (جامعه بشری) اما پس از صید اصداف دوگانه، دیگر دریای سابق نبود:
·        اگر وضع زندگی پرولتاریای اروپا، امروز بهتر از دیروز است، اگر جمهوری خلق چین ره صد ساله می رود و نزدیک به 2 میلیارد نفر گام به گام بر ذلت چیره می شود، نتیجه صید اصداف دوگانه است.

·        گوهر های اصداف دوگانه گرانبهاتر از آن بوده اند که سایه تصور می کند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر