اسقف سوریه
زبان ستمدیدگان سوری
جمعبندی از
مسعود بهبودی
وای از این مردم فریبی
داد از این درد غریبی
حیرت انگیز است ولی واقعیت دارد:
1
پس از سلطنت طلب های بی سواد
نوبت به سر ـ تنت طلب های کیقباد رسیده است
2
پس از پان عیرانیست ها
نوبت به پان اسلامیست ها
رسیده است
که «از بد حادثه»
به هارت و پورت پناه برند
و
سنگ حراست از زبان پارسی به سینه بزنند.
3
سر ـ تنت طلب هائی که
99 در صد حرف های شان
عربی است.
4
هر موعظه ی هر آخوندی
با خطبه ای عربی شروع می شود
که معنی اش را چه بسا خود خطبه خوان نمی داند.
در این نظر سرشته به نگرش «پسیکولوژییستی»
ذراتی از حقیقت وجود دارد
این نظر ولی دقیق و درست نیست.
1
اولا جامعه مذهبی نداریم
جامعه طبقاتی داریم.
2
مذهب می تواند یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی جوامع بشری باشد.
3
مثلا مذهب
می تواند از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی هم جامعه برده داری (صدر اسلام) باشد
4
هم جامعه فئودالی (قرون وسطی مسیحیت و دوره غزنویان و دوره قاجار و رضاخان و غیره) باشد
5
هم جامعه سرمایه داری (جمهوری جماران و جمکران) باشد
6
به همین دلیل
با تغییر زیربنای اقتصادی
محتوای مذهب مرتب تغییر می کند.
7
پوسته مذهب فقط حفظ می شود.
فریبائی مذهب در همین مسئله است.
8
مذهب مسیحیت قرون وسطی کجا
مذهب مسیحیت امپریالیسم کجا؟
9
علاوه بر این و به همین دلیل
مذهب طبقات اجتماعی متفاوت
و حتی متضاد است.
10
مذهب دهقانان
با مذهب اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی
فقط بظاهر یکسان است.
11
تعاریف مقولات مذهبی
از خدا تا پیامبر و امامان و بهشت و دوزخ و حساب و کتاب الهی
برای طبقات اجتماعی متفاوت،
متفاوت و حتی متضاد است.
12
در مذهب دهقانان فقیر
بهشت زیر پای زحمتکشان است
نه زیر پای خرپولان و ثروتمندان
در این زمینه
بهتر است که
دیالک تیک غریزه و عقل
را به خدمت گیریم.
هر چه عقل آدمی قوی تر باشد
غریزه بیشتر تحت کنترل آدم است.
این خود بحث شورانگیزی است
وای از این مرده ستائی
داد از این زنده ستیزی
1
چرا این حرف ها را قبل از مرگ این آدم
کسی نمی زد؟
2
زنده ها مگر قابل ستایش و یا نکوهش نیستند؟
3
رختشوی و رفتگر و حفار و نجار و کفاش و دهقان و خیاط و عمله و بنا و معلم و مهندس و غیره
چه کم از فیلمبردار دارند
که احدی از زنده و مرده بودن شان خبر ندارد؟
ویرایش:
ناقوس نیلوفر
فریدون مشیری
کودک زیبای زرین موی صبح
شیر می نوشد ز پستان سحر
تا نگین ماه را آرد به چنگ
می کشد از سینه ی گهواره سر
شعله ی رنگین کمان آفتاب
در غبار ابرها افتاده است
کودک بازی پرست زندگی
دل بدین رؤیای رنگین داده است
باغ را غوغای گنجشکان مست
نرم نرمک برمی انگیزد ز خواب
مست از پیمانه ی باران شب
می سپارد تن به دست آفتاب
کودک همسایه، خندان روی بام
دختران لاله، خندان روی دشت
جوجکان کبک، خندان روی کوه
کودک من لخته ای خون روی طشت
باد، عطر غم پراکند و گذشت
مرغ بوی خون شنید و پر گرفت
آسمان و کوه و باغ و دشت را
نعره ی ناقوس نیلوفر گرفت
روح من از درد
ـ چون ابر بهار ـ
عقده های اشک حسرت، باز کرد
روح او
ـ چون آرزو های محال ـ
روی بال ابرها، پرواز کرد
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
خیال می کنی
مشد عباس
1
ندانستن چیزی
دلیل بر فقدان آن چیز نیست.
2
در کل کاینات
حتی
برگی از برگی تکان نمی خورد
که دلیلی بر تکانش نباشد.
3
دیالک تیک علت و معلول
و
دیالک تیک دلیل و مدلول
یونیورسال اند.
ما مخاطب، لازم نداریم
ای فریبای فریبا.
1
تو به جای اندرز دادن به ما
تمامی زورت را بزن
و ایرادات دیگر این زباله بهرنگ خر تر از خر و بی رحم تر از شمر
را
کشف کن و اثبات کن
تا ما مخاطب فریبا شویم
و برایش هلهله و هورا کشیم.
2
انرژی همیشه مثبت است.
3
انرژی منفی نداریم.
4
ضمنا به رفیقی نیاز داریم که
سطح فکری مان را بالاتر برد و
ما را از منجلاب خریت بیرون کشد
5
تو که هنوز ایرادات عرعر این الاغ را نگفته ای
6
اول بگو
بعد اعلام کن که
فی سبیل الله بوده و هورا نمی خواهی
7
غرض رفتن است نه رسیدن.
زندگی کلاف سردرگمی است، به هیچ جا راه نمی برد،
اما نباید ایستاد.
با این که می دانیم نخواهیم رسید، نباید ایستاد.
وقتی هم که مُردیم، مُردیم به درَک.
از نامه های صمد بهرنگی
ما اصلا نمی دانستیم که این زباله از صمد بهرنگی است.
بعد از ابراز نظر متوجه شدیم.
1
صمد کثیف ترین زباله در این زباله دانی بوده است.
2
طبقه حاکمه فئودالی ـ فوندامنتالیستی
از او سرمشق ساخته است.
3
کار بدون هدف پیش اندیشیده
اصلا کار نیست.
4
توطئه و ترفند صمد و لاشخورهای دیگر
این است که کسی نپرسد که پس از سرنگونی شاه
چه نظامی تشکیل خواهد شد.
5
معنی این جفنگ بهرنگ
شعار معروف
«بحث پس از مرگ شاه»
است.
6
همین شعار صمد را مجاهدین خلق
اجرا کرده اند و کماکان اجرا می کنند.
7
کسی نمی داند که
جنگ اینها با آنها بر سر چیست؟
8
رجوی چه نظامی را در مد نظر دارد؟
9
آنچه مطلق می شود
عملیات عنگلابی است.
10
آنچه ستوده می شود،
عمل برای عمل
است.
11
عمل عنگلابی بدون داشتن هدف و آماج روشن از قبل.
بدون بحث روی آماج.
12
بدین طریق
صمد و لاشخورهای دیگر
دیالک تیک وسیله و آماج را تخریب می کنند.
الف
آماج را دور می اندازند و وسیله را مطلق و ایدئالیزه می کنند.
ب
وسیله را به عرش اعلی می برند.
پ
این یعنی ابزارگرائی
اینسترومنتالیسم
که یکی از شعبه های پراگماتیسم است
این یکی از مکاتب امپریالیستی است.
13
این جرثومه های کثیف
از وسیله
مثلا از ترور
از «جنگ مسلحانه» کذائی
بت می سازند
14
بعد در پیشگاه بت خودساخته می ایستند
و برای بت توخالی سر می برند و هورا می کشند.
ادامه دارد.
ممنون ازنحلیل لابل فهم برای بسیاری نا آ گاهان منتظر بقیه ویمانیم بادرودبرشما
پاسخحذفدرود بر دوست یگانه ما ناهید ناهیدآسا
پاسخحذفعمر ناهید زمینی و آسمانی دراز باد