۱۳۹۵ مرداد ۲۹, جمعه

سیری در شعر «ای مرز پر گهر» از فروغ فرخزاد (17)


ای مرز پر گهر
فروغ فرخزاد
(1313 ـ 1345)
(1934 ـ 1966)
ویرایش و تحلیل از
 شین میم شین

من می توانم از فردا
با اعتماد کامل
خود را برای ششصد و هفتاد و هشت  دوره
به یک دستگاه مسند مخمل پوش
در مجلس تجمع و تأمین آتیه
یا مجلس سپاس و ثنا، میهمان کنم
زیرا که من تمام مندرجات مجله ی «هنر و دانش  و تملق و کرنش» را می خوانم
و شیوه ی «درست نوشتن» را می دانم

·        در این بند شعر طرز و طریق و ترفند ترفیع مقام به چالش کشیده می شود.
·        برای تحلیل این بند شعر باید  مفاهیم مهم آن را نخست تجزیه و بعد تحلیل کرد: 

«ششصد و هفتاد و هشت  دوره»
«یک دستگاه مسند مخمل پوش»
«در مجلس تجمع و تأمین آتیه»
«یا مجلس سپاس و ثنا» 
«خواندن تمام مندرجات مجله ی «هنر و دانش  و تملق و کرنش»»   
«دانستن شیوه ی «درست نوشتن»»

1
«ششصد و هفتاد و هشت  دوره»

·        منظور فروغ از این مفهوم، دوره های انتخابات برای مجالس و نهادهای (مؤسسات)  مختلف است. 

2
«یک دستگاه مسند مخمل پوش»

·        هدف و آماج شرکت در انتخابات از دید فروغ، رسیدن به مقام معین و نشستن بر مسند نرم و گرمی است.
·        این ظاهرا به معنی انتقاد از اگوئیسم اعضای هیئت حاکمه است.
·        این به معنی انتقاد از روشنفکریت جامعه است که در منجلاب خود خواهی و بی اعتنائی به جامعه غوطه ور است.
·        این ولی فقط ظاهر و نمود ماجرا ست.

·        در ورای این ظاهر و نمود اگوئیستی و ایندیویدوئالیستی، خدمت به طبقه حاکمه خرناسه می کشد.
·        این بدان معنی است که در هر جامعه، سینه زدن در زیر پرچم اگوئیسم و ایندیویدوئالیسم ماهیتا به معنی سینه زدن در زیر پرچم طبقه حاکمه است.

3
«در مجلس تجمع و تأمین آتیه»

·        فروغ اکنون محل دستگاه مسند مخمل پوش را تعیین می کند و اسم آن را مجلس تجمع و تأمین آتیه می گذارد.
·        فروغ می توانست اسم آن را مجلس شورای ملی و یا اسلامی بگذارد.
·        ولی عمدا و آگاهانه نلم آن را مجلس تجمع و تأمین آتیه می گذارد.

·        چرا و به چه دلیل؟ 

4
·        برای دادن پاسخ به این پرسش باید به این بند شعر دقت دو چندان کرد: 

من می توانم از فردا
با اعتماد کامل
خود را برای ششصد و هفتاد و هشت  دوره
به یک دستگاه مسند مخمل پوش
در مجلس تجمع و تأمین آتیه
یا مجلس سپاس و ثنا، میهمان کنم

·        فروغ تریاد (تثلیث) ماده ـ زمان ـ مکان را در این بند شعر، به شکل تریاد «من» ـ 678 دوره ـ مجلس تجمع و تأمین آتیه و یا مجلس سپاس و ثنا بسط و تعمیم می دهد.
·        طرز تفکر دیالک تیکی احتمالا خودپوی فروغ واقعا تحسین برانگیز است.
·        اکنون می توان انتقاد رادیکال فروغ از معرکه انتخابات را بهتر درک کرد:  

5
خود را برای ششصد و هفتاد و هشت  دوره میهمان کردن

·        این مفهوم نتیجه تجرید «انتخابات» فرمال و حتی فرمالیته در همه نهادها و در همه سطوح جامعه طبقاتی است:
·        نشستن بر مسند مخمل پوش، همان و چسبیدن مادام العمر بر مسند، همان.

·        اکنون بویژه در جوامع سرمایه داری امپریالیستی بهتر می توان این نظر فروغ را به محک تجربه زنده ی زندگی زد و صحت آن را اثبات کرد.

·        اکنون مرزهای موجود میان اقتصاد و علم و فرهنگ و ارتش و سازمان اطلاعات و سیاست و غیره فوق العاده سیال شده اند.

·        خیلی از سیاستمداران در صورت افشا به اقتصاد منتقل می شوند و یا به نهادهای سیاسی و نظامی و علمی و فرهنگی و غیره دیگر.

6

·        خدمت به طبقه حاکمه اکنون بیمه عمر گشته است.
·        خادمین طبقه حاکمه ضربه ناپذیر شده اند.
·        رسوا ترین مهره های سیاسی و نظامی طبقه حاکمه امپریالیستی مثلا پینوچه مورد حمایت علنی و عملی بانوی آهنین ـ تاچر ـ قرار می گیرد و با معالجه در بهترین بیمارستان های بریتانیای کبیر طول عمر نجومی کسب می کند.

·        منظور فروغ هم ـ در تحلیل نهائی ـ از «678 دوره» انتخاباتی همین است.

·        انتخاب مکرر به مسند مخمل پوش تا نفس باقی است.

7
خود را برای ششصد و هفتاد و هشت  دوره میهمان کردن

·        یکی از دلایل تخریب سوسیالیسم در شوروی از بالا احتمالا همین تفاوت میان اعضای هیئت حاکمه شوروی با اعضای هیئت حاکمه جوامع امپریالیستی بوده است:

الف
·        اعضای هیئت حاکمه در جوامع امپریالیستی مأمور بوده اند.
·        مأمور طبقه حاکمه (توده های مولد و زحمتکش) بوده اند.
·        می بایستی از قبل دستمزد (حقوق) خود امرار معاش کنند و نمی توانستند پست و مقام خود را به میراث نهند.

ب
·        اعضای هیئت حاکمه در جوامع امپریالیستی اما با طبقه حاکمه گره خورده اند.
·        آن سان که چه بسا ـ بسان خانواده بوش ـ هم عضو طبقه حاکمه اند و هم عضو هیئت حاکمه اند و یا در زیر چتر حمایت طبقه حاکمه اند.

8

·        یلسین، شیواد نادزه، گربه چف و پوتین و غیره در مناسبات تولیدی سوسیالیستی نمی توانستند قصر 13 میلیون یوروئی در آلمان بخرند.
·        میلیاردها یورو به ورثه خود به میراث نهند.
·        با دخترکان 40 سال جوانتر از خود ازدواج کنند.

·        دموکراسی به این معنا در جوامع سوسیالیستی وجود نداشت.

·        هر کس پا از گلیمش بیرون می نهاد، در طرفة العینی به مجرم قانون شکنی مبدل می شد و سلب پست و مقام می گشت.

9
من می توانم از فردا
با اعتماد کامل
خود را برای ششصد و هفتاد و هشت  دوره
به یک دستگاه مسند مخمل پوش
در مجلس تجمع و تأمین آتیه
یا مجلس سپاس و ثنا، میهمان کنم

·        فروغ در  مفاهیم این بند شعر، بارها و بارها دیالک تیک فرم و محتوا را در مد نظر دارد.
·        ولی در سنت شیخ شیراز ـ شاعر محبوب فروغ ـ فرم و یا صورت قضیه را ناگفته می گذارد و محتوا و یا سیرت آن را مطرح می سازد:

الف
«یک دستگاه، مسند مخمل پوش»

·        فروغ با این مفهوم، محتوا را به نقد می کشد.
·        اما فرم و یا فرم های متنوع را ناگفته می گذارد.

·        مسند مخمل پوش می تواند با شهردار شدن، استاندار شدن، وزیر آموزش و پرورش شدن و غیره تأمین شود.
·        پست فرم است و از دید سعدی و پیرو سعدی (فروغ) تعیین کننده نیست:  

صورت زیبای ظاهر
هیچ نیست
تا توانی
سیرت زیبا بیار

·        فروغ بانقش تعیین کننده قایل شدن به محتوا، فاتحه ی بلندی بر فرمالیسم می خواند.
·        رادیکالیته بینشی فروغ به همین دلیل است.

·        فرق فروغ با روشنفکران عامی و عوام فریب طبقه حاکمه همین است.
·        فروغ محتوا و ماهیت چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای اجتماعی را به نقد می کشد.
·        فروغ دست به ریشه قضایا می برد.
·        به همین دلیل، رادیکال اندیش است و نه ظاهر بین ظاهر پرست ظاهر ستا و یا ظاهر ستیز.

ب
«در مجلس تجمع و تأمین آتیه»

·        در این مفهوم نیز محتوا و ماهیت مجلس به چالش کشیده می شود و نه فرم و نمود و نام آن.
·        محتوای کاندید و انتخاب شدن به مجلس تأمین آتیه است.
·        تأمین منافع شخصی است.

·        خود مجلس و عنوان و نام آن تعیین کننده نیست.
·        چون فرم است.
·        چون در دیالک تیک فرم و محتوا، در دیالک تیک مجلس فلان  و تأمین آتیه، نقش تعیین کننده از آن محتوا (تأمین آتیه) است.

ت
«مجلس سپاس و ثنا» 

·        منظور فروغ از مجلس سپاس و ثنا احتمالا مجلس سنا ست.
·        ولی در این مفهوم نیز از نام و اسم و رسم آن سخنی در بین نیست.
·        برای فروغ چیزهای فرمال و نمودین تعیین کننده نیستند.
·        مهم و تعیین کننده محتوا و ماهیت آنها ست.
·        محتوای خیلی از مجالس ـ چه مجلس سنا و چه مجالس جشن و تعزیه و موعظه ـ سپاس و ثنای این و آن زمینی و یا آسمانی است.

·        فروغ هم همین محتوا و ماهیت طبقاتی و ایده ئولوژیکی مجالس را به نقد می کشد و نه فرم و نام آنها را.

7
زیرا که من تمام مندرجات مجله ی «هنر و دانش  و تملق و کرنش» را می خوانم
و شیوه ی «درست نوشتن» را می دانم

·        فروغ در این جمله شعر، شرط لازم برای ترقی مقام را به خمپاره ی خنده و ریشخند و طعنه و طنز می بندد:

·        پیش شرط نشستن بر دستگاه مسند مخمل پوش در مجالس فوق الذکر، حفظ مزخرفات مجلات دانش و هنر و آموزش رسم و روال تملق و کرنش و شیوه درست نوشتن است.
·        فروغ از سطح فکری فوق العاده نازل اعضای هیئت حاکمه پرده برمی دارد.

·        اکنون البته به درست خواندن و نوشتن هم دیگر نیازی نیست.
·        جمارانیان و جمکرانیان بی سواد ترین اعضای جهنم جامعه اند.
·        مخربان بی حیای زبان و فکر و فرهنگ جامعه اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر