مهدی اخوان ثالث
(1307 ـ 1369)
صبح
از این اوستا
(1344)
ویرایش و
تحلیل از
ربابه نون
غبار
تیرگی، مثل بخار آب
ز
بشن (سینه، تن) دشت و در برخاست
سپهر
افروخت با شرمی که جاوید است و گاه آید
برآمد عنکبوت زرد
و خیس خسته را پر چشم حسرت کرد
وزید آنگاه و آب نور را با نور آب آمیخت
نسیمی آنچنان، آرام
که مخمل را هم از خواب حریرینش نمی انگیخت
·
معنی تحت اللفظی:
·
از سینه دشت و دره، غبار ظلمت ـ
بسان بخار آب ـ برخاست.
·
آسمان ـ با شرمی که گاهی می آید و
برای همیشه می ماند ـ روشن شد.
·
آنگاه خورشید ـ بسان عنکبوت زرد
رنگی ـ ظاهر شد و جهان خیس خسته را از چشم حسرت پر کرد.
·
بعد نسیمی بی نهایت آرام که حتی حریر
را از خواب حریرینش بیدار نمی ساخت، وزید و آب نور را با نور آب آمیخت.
1
·
این بند شعر اخوان سرشار از تصورات
و تصاویر و استه تیک است.
·
وصف زیبائی های این شعر آسان نیست.
2
از سینه دشت و دره غبار ظلمت ـ بسان بخار آب ـ برخاست.
·
از سینه دشت و دره، غبار تیرگی ـ بسان
بخار آب ـ بر می خیزد.
·
این تشابه و تصور و تصویر اخوان ـ
حتی در مقیاس بین المللی ـ بی نظیر است.
·
به همین دلیل می توان اخوان را
بزرگ ترین شاعر بشریت محسوب داشت.
·
غبار ظلمت شب از سینه دشت و دره،
به همان سان برمی خیزد که بخار آب از تبخیر آب دشت و دریا بر می خیزد.
·
این استنباط اخوان به احتمال قوی
نتیجه تجربه مکرر دمدمه های سحر است.
·
این هنوز چیزی نیست.
3
از سینه دشت و دره غبار ظلمت ـ بسان بخار آب ـ برخاست.
·
اخوان به غبار ظلمت و به بخار آب، سوبژکتیویته
می بخشد.
·
آن سان که ذرات ظلمت و آب بسان
پروانه ها، پرنده ها و هواپیما ها بر می خیزند و اوج می گیرند.
·
از همین تصور و تصویر نیز ناتورالیسم
اصیل اخوان آشکار می گردد.
·
اخوان غبار ظلمت و بخار آب را موجودیت
و سوبژکتیویته می بخشد.
·
اگر کسی ذرات را مورد تجزیه و
تحلیل علم الاشیائی قرار دهد، به صحت و علمیت نظر شاعر پی می برد.
·
هستی مادی، آن نیست که بنظر ساده
لوحان می رسد.
4
آسمان ـ با شرمی که گاهی می آید و برای همیشه می ماند ـ
روشن شد.
·
تعویض رنگ آسمان به هنگام طلوع
خورشید، در آیینه ضمیر شاعر ناتورالیسم به تعویض رنگ رخسار آدمیان در اثر احساس
شرمندگی تشبیه می شود.
·
آسمان در این تصور و تصویر شاعر، هومانیزه
می شود.
·
آسمان به لیاقت شرم کردن مجهز می
شود.
·
لیاقت شرم کردن را همه آدم ها
ندارند.
·
کسی که میلیون ها همنوع خود را در
نهایت بی اعتنائی و بی رحمی استثمار و اعدام می کند، توان شرم کردن ندارد.
·
کسی که همنوعان خود را زجر کش می
کند و در خاوران های بی نام و نشان طعمه ددان درنده تر از خود می سازد، توان شرم
کردن ندارد.
·
به قول حکیم توده های مولد و
زحمتکش ـ کارل مارکس ـ «شرم کردن خصیصه ای انقلابی است.»
5
آسمان ـ با شرمی که گاهی می آید و برای همیشه می ماند ـ
روشن شد.
·
آسمان در قاموس اخوان، به هنگام
طلوع خورشید، به انسانی انقلابی، شباهت پیدا می کند که رخسارش رنگ شرمندگی به خود
می گیرد.
·
انگار آسمان از دوام دیرمان شب شرمنده
است.
6
آنگاه خورشید زرد رنگ ـ بسان عنکبوتی ـ ظاهر شد
و جهان خیس خسته را
از چشم حسرت پر کرد.
·
اخوان خورشید سحرگاهی را به عنکبوت
زرد رنگی تشبیه می کند.
·
تشبیه خورشید زیبا به عنکبوت نیز
دال بر ناتورالیسم اخوان است.
·
عنکبوت در ایده ئولوژی طبقه حاکمه امپریالیستی
به مثابه چیز کریه نفرت انگیزی تصور و تصویر می شود.
·
اخوان چرا و به چه دلیل تجربی ـ
واقعی ـ عینی خورشید را به عنکبوت تشبیه می کند؟
7
آنگاه خورشید زرد رنگ ـ بسان عنکبوتی ـ ظاهر شد
و جهان خیس خسته را
از چشم حسرت پر کرد.
·
دلیل تجربی ـ واقعی ـ عینی اخوان
تارهای نور است.
·
خورشید بسان عنکبوتی میان زمین و آسمان،
تار نور می تند.
·
در نتیجه شبکه تار شکوهمند نور،
جهان خیس و خسته از چشم حسرت پر می شود:
·
میلیاردها جانور و انسان به چشم
حسرت به آسمان زیبا می نگرند.
·
همه این تصورات و تصاویر اخوان هومانیستی
و ناتورالیستی اند.
·
ستایش انگیز اند.
8
بعد نسیمی بی نهایت آرام که
حتی حریر را از
خواب حریرینش بیدار نمی سازد،
وزید
·
اخوان برای تبیین آرامش نسیم از مفهوم
«انگیزش حریر از خواب حریرین آن» بهره بر می گیرد.
·
این نشانه ی کمال آشنائی شاعر
با اشیاء است.
·
دلیل این استکمال معرفتی شاعر، به
احتمال قوی، ناتورالیسم اصیل و عمیق او ست.
·
اشیاء هستی در آیینه ضمیر اخوان به
نحو دیگری منعکس می شوند.
·
آن سان که همه جان می گیرند.
·
این مسئله در ادامه همین بند شعر آشکار
تر می گردد:
9
بعد نسیمی بی نهایت آرام که
حتی حریر را از
خواب حریرینش بیدار نمی سازد،
وزید
و
آب نور را با نور آب
آمیخت.
·
نسیم آرامی که عاجز از برانگیزش
حریر از خواب حریرین بود، آب نور را با نور آب مخلوط می سازد.
·
مفاهیم «آب نور» و «نور آب» بی کمترین تردید از مفاهیم
اخوانیستی اند:
الف
آب نور
·
مفهوم آب نور، بدان معنی است که شاعر،
انوار آفتاب را به شطی از ذرات نور تسبیه می کند.
ب
نور آب
·
با تابش افتاب، جهان خیس خسته
تبخیر می شود و بخار آب به سوی آسمان پر می کشد.
·
اخوان احتمالا بخار منور آب (تحت تأثیر
تابش آفتاب) را به شط نورانی آب تشبیه می
کند.
·
این اگر هنرمندانه و خارق العاده نیست،
چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر