۱۳۹۳ تیر ۱۴, شنبه

جفنگیات اجنه در « جهان» جیم و جاک (20)


صفحه فیسبوک حوریه
گاف سنگزاد 

خوشحال باش
ویلیام شکسپیر

·        خوشحالی به چه معنی است، ویلیام ارجمند؟

1
·        بگذارید سری به ویکی پیدیای فارسی بزنیم:

خوشحالی، خرسندی و یا شادی حالتی روانی است.
نظرسنجی ئی که توسط مؤسسه گالوپ در سال ۲۰۱۳ انجام شده
حاکی از آن است که ایرانیان در غمگینی در درجه دوم در دنیا قرار دارند.
مقام اول را مردم عراق و مقامات بعدی پس از ایران را مردم مصر و یونان و سوریه دارند.

2
خوشحال باش

·        اگر خوشحالی حالتی روانی است، پس نمی توان فرمان شبه نظامی «خوشحال باش» صادر کرد.
·        مگر اینکه آدم ابله باشد و یا بقیه را ابله تصور کند.

·        چرا و به چه دلیل؟

3
·        برای اینکه روندهای روانی (پسیکولوژیکی) ثانوی اند.
·        به عبارت دیگر، پدیده های روانی از قبیل خوشحالی و غمگینی، معلول علل عینی و مادی اند.
·        آخوندهای خیلی خیلی خبره ایران و ماورای ایران از این حقیقت امر خبر دارند.
·        به همین دلیل مردم ایران در زمینه غمگینی گوی سبقت از خلایق دیگر ربوده اند.

·        چرا و به چه دلیل؟

4
·        به این دلیل که آنها بر تئوری غمگینی وقوف عمیق و دقیق دارند و به همین دلیل، روند و روال مربوط بدان را مینیاتوریزه و تکمیل کرده اند.
·        در این زمینه احدی در کره زمین به گرد آنها نمی رسد و از قدیم گفته اند و به طنزی تلخ و تند و تیز گفته اند:
·        «هنر نزد عیرانیان است و بس!»
·        به همین دلیل آخوندها را خیلی ها و حتی خود آنها با صفات درخوری از قبیل «عالم»، «علما»، «حوزه علمیه»، «باهنر» و غیره نام داده اند.    

5
خوشحال باش

·        آخوندها که عقل کل اند، هرگز به حرف قناعت نمی ورزند و نمی گویند:

«غمگین باش!»

·        آنها به دیالک تیک وسیله و آماج، علت و معلول وقوف کامل دارند و به همین دلیل زمینه عینی لازم را برای تخریب روان  جامعه فراهم می آورند، تا کشور زیر سلطه آنها به مقام دوم در جهان برسد.
·        حتما دلت می خواهد بدانی که علمای ملی ما چگونه زمینه عینی غمگینی مردم را فراهم می آورند.

6
·        قبلا که خوانین و سلاطین زمام امور را به دست داشتند، تقسیم کار در این زمینه وجود داشت:
·        آخوندها مرثیه می خواندند و ملت با زنده کردن صحنه های توحش خونین در ذهن خود زار می زدند.
·        خوانین و سلاطین هم به نوبه خود، صحنه های توحش خونین را بازتولید می کردند.
·        مثلا هر نفسکشی را به بهانه های واهی لت و پار می کردند.
·        مثلا شلاق می زدند، بطری خالی پپسی کولا در ماتحت شان فرو می کردند.
·        ناخن می کشیدند و خیلی کارهای دیگر دوران توحش و بربریت را بربرمنشانه جامه عمل می پوشاندند.
·        چه بسا به اعدام کلکتیف خیلی ها هم دست می زندند.

7
·        حالا دیری است که در ایران و دیگر نقاط جهان خوانین و سلاطین سابق چه بسا استعفا داده اند و آخوندها یک تنه یکه تاز میادین جهان شده اند و هر دو وظیفه را به عهده گرفته اند:
·        هم توحش از یاد رفته را بی وقفه احیا می کنند و هم مرثیه می خوانند.
·        بدین طریق است که عراق و ایران و یونان و مصر و شام جهانپهلوان در ورزش غم و اندوه و مصیبت و اعدام و عزا شده اند.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر