نقد مبانی برنامه
اکثریت
کدام چپ؟ کدام سوسیالیسم؟
کدام چپ؟ کدام سوسیالیسم؟
رسول آذرنوش
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
مسعود بهبودی
مالکیت دولتی در سوسیالیسم و مالکیت دولتی در
سرمایه داری ماهیتا باهم متفاوت هستند.
·
این نظر رسول آذرنوش فی نفسه درست است.
·
ولی چرا و به چه دلیل؟
در اولی مالکیت دولتی یک مالکیت اجتماعی است
یعنی بطور واقعی ( و نه آنطور که در اردوگاه سوسیالیستی شاهد بودیم ) تحت هدایت و
کنترل تولیدکنندگان، مصرف کنندگان و کل شهروندان بوده و در خدمت جامعه قرار دارد و
حال آنکه در دومی مالکیت دولتی تحت هدایت بورژوازی بوروکرات بوده و در خدمت منافع
بورژوازی بوروکرات بطور اخص و سیستم سرمایه داری بطور اعم قرار دارد.
·
رسول آذرنوش به سؤال ما بلافاصله پاسخ می دهد:
در اولی مالکیت دولتی یک مالکیت اجتماعی است،
حال آنکه در دومی مالکیت دولتی تحت هدایت بورژوازی بوروکرات بوده است.
·
وقتی کسی نتواند و یا نخواهد که رادیکال بیاندیشد، به
همین روز می افتد که رسول آذرنوش افتاده است:
·
مسائل را بطور نیمبند، مخدوش، سطحی و مبهم توضیح می دهد.
1
·
رسول نمی داند و یا می داند، ولی نمی گوید که دولت ماهیت
طبقاتی دارد:
·
دولت یکی از عناصر روبنائی هر جامعه است و لذا تحت
تابعیت زیربنای جامعه مربوطه است:
·
تحت تابعیت دیالک تیکی مناسبات تولیدی جامعه است.
·
دیالک تیک روبنا و زیربنا
·
دیالک تیک روبنای ایدئولوژیکی و مناسبات تولیدی
2
·
به همین دلیل دولت سوسیالیستی با دولت سرمایه داری تفاوت
و تضاد ماهوی دارد.
3
·
اگر دولت کاپیتالیستی در خدمت بورژوازی به مثابه طبقه
حاکمه است، دولت سوسیالیستی در خدمت طبقه کارگر به مثابه طبقه حاکمه و متحدین طبقه
کارگر، مثلا دهقانان فقیر است.
4
·
دولت فرم است که در فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی متفاوت با محتوای متفاوت پر می شود و در دیالک
تیک فرم و محتوا، یعنی در دیالک تیک دولت و مناسبات تولیدی، نقش تعیین کننده از آن
محتوا (مناسبات تولیدی، زیربنا، ساختار اقتصادی جامعه) است.
5
·
در نظام سوسیالیستی مالکیت دولتی یکی از فرم های بیشمار مالکیت اجتماعی است و در خدمت توده است، ولی در
نظام سرمایه داری مالکیت دولتی در تحلیل نهائی در خدمت بخش خصوصی است و ضمنا حامل نطفه
های نظام سوسیالیستی فردا ست.
6
·
دولت در نظام سرمایه داری مددکار طبقه حاکمه و حامی و ناجی
بخش خصوصی است.
الف
·
وقتی کارخانه ای ورشکست می شود، بخش دولتی از جیب توده
های مالیات پرداز، کارخانه ورشکسته را می خرد و پس از ترمیم و تقویت و نوسازی آن دوباره
به بخش خصوصی واگذار می کند، به اصطلاح می فروشد.
ب
·
بخش دولتی برای حفظ و توسعه و تحکیم گردش سرمایه کالاهای
معینی را، مثلا تسلیحات معینی را به بخش خصوصی سفارش می دهد و برای مصرف آن کالاها،
مثلا به جنگ های ویرانگر مبادرت می ورزد تا ضمنا برای بخش های دیگر سرمایه، مثلا
برای بخش بانکی و مالی، ساختمانی و یا برای بخش های تولید وسایل ساختمانی بازار جدید
فراهم آورد.
ت
·
به عنوان مثال، اسرائیل به بهانه کشته شدن دو سرباز در
مرز اسرائیل و لبنان به جنگ سی روزه
مبادرت ورزید و در این جنگ از بمب های یک و یا چند تنی ـ اگر اشتباه نکنیم ـ با
قیمت کلان، بکرات استفاده کرد.
·
نصف جمعیت لبنان را آواره ساخت، بخش مهمی از لبنان را
تخریب کرد و ضربات مهیبی بر اقتصاد این کشور فقیر وارد آورد، ولی ضمنا به مصرف
کالاهای معینی مبادرت ورزید و آب به آسیاب منافع استراتژیکی طبقه حاکمه ریخت.
·
در حین جنگ میلیاردها دلار اسلحه سفارش داد.
·
البته و صد البته از جیب شهروندان زحمتکش.
9
·
وقتی چاوز می گفت که ریشه همه بدبختی های جهان در نظام سرمایه
داری است، منظورش همین بود.
·
دولت سرمایه داری بخش ارگانیک و اجرائی طبقه حاکمه بین
المللی است.
·
چنین دولتی با دولت سوسیالیستی که ماهیتا نماینده و خادم
خلق است، تفاوت و تضاد ماهوی دارد.
·
ولی بلحاظ فرم هم دولت سرمایه داری و هم دولت سوسیالیستی
دولت اند.
·
فقط بلحاظ فرم.
·
کسی که میان دولت سرمایه داری و دولت سوسیالیستی به هر بهانه،
دستاویز و دلیلی علامت مساوی می گذارد، عملا دست به عوامفریبی می زند.
·
حالا به حکم رسول آذرنوش برمی گردیم:
در اولی مالکیت دولتی یک مالکیت اجتماعی است
یعنی بطور واقعی ( و نه آنطور که در اردوگاه سوسیالیستی شاهد بودیم ) تحت هدایت و
کنترل تولیدکنندگان، مصرف کنندگان و کل شهروندان بوده و در خدمت جامعه قرار دارد و
حال آنکه در دومی مالکیت دولتی تحت هدایت بورژوازی بوروکرات بوده و در خدمت منافع
بورژوازی بوروکرات بطور اخص و سیستم سرمایه داری بطور اعم قرار دارد.
·
در نظام سوسیالیستی مورد نظر رسول آذرنوش، مالکیت دولتی
تحت هدایت و کنترل مولدین، مصرف کننده ها
و کل شهروندان است.
·
اصلی که بزعم رسول در اردوگاه سوسیالیستی زیر پا نهاده شده
است.
·
رسول شاید اصلا از خود نپرسد که مالکیت دولتی کذائی
چگونه می تواند تحت کنترل و هدایت مولدین، مصرف کننده ها و کل شهروندان باشد؟
·
همه شهروندان که نمی توانند از عهده چنین کاری برآیند.
·
اگر دولت توده ای این فونکسیون را به عهده نگیرد، چه کسی
می تواند به عهده گیرد.
·
در این جور استدلالات و فرمولبندی ها ست که نوعی
اوتوپیسم عربده می کشد و «کودکی کمونیسم» را به خاطر خسته خواننده خطور می دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر