گاف سنگزاد
حریف
نظرتان در مورد جملات زیر چیه؟
بطور کلی هر مسئله ای تا زمانی که خلاف آن
ثابت نشده، بعنوان اصل پذیرفته شده، داری اعتبار است .
به قول شاملو گویش مردم مرجعی است برای پذیرش یا رد آن.
چرا که برای عموم شناخته شده، پذیرفته شده و
متعارف است.
·
ما می توانیم اگر حریف فرصت و علاقه داشت، به هماندیشی
اصولی و ثمربخش بپردازیم.
1
·
یعنی کار فکری مشترک بکنیم.
2
·
کار دو جانبه مبتنی بر رابطه برابرحقوق و نه رابطه استاد و شاگرد،
مجتهد و مقلد و معلم و دانش آموز بکنیم.
3
·
ما از شیوه مبتنی بر پرسش و پاسخ نفرتی عمیق داریم.
4
·
ضمنا حریف خود تمامت لیاقت لازم را دارد که به سؤالات
خود بیاندیشند و پاسخ بیابد.
5
·
بعد پاسخ
خود را جسورانه مطرح سازد تا اگر دوستی و نه متظاهر به به گوئی پیدا شد، نظراتش را به چالش کشد و در روند چالش فکری
(هماندیشی) هم خودش وهم احیانا
خواننده ای بیاموزد و بیاندیشد و توسعه یابد.
6
·
نقل قول ها بریده هائی از متون اند.
7
·
بدترین کار همین اشاعه نقل قول های جسته و گریخته و بریده از متون است
8
·
اشاعه نقل قول های بریده از متون و
چالش فکری بر اساس نقل قول های چه بسا سست و بی بنیاد آدمی را به یاد طلاب خرفت
مکتب خانه های قرون وسطی می اندازد:
·
نقل مکانیکی آیه و حدیث و روایت و غیره به جای استدلال
تجربی، منطقی و علمی.
·
این جور کرد و کارها پدیده های قرون وسطائی، اسکولاستیکی و فئودالی ـ روحانی اند.
·
بشدت نامعاصر، عقب مانده و بی ثمرند.
9
·
حریفی بیتی از سعدی منتشر می کند.
·
پس از تحلیل آن بیت می گوید که منظور سعدی چیز دیگری است.
·
چون مثلا بیت قبلی دلالت بر آن دارد.
·
حریف حق دارد، ولی اگر قصد انتقال اندیشه سعدی را داشته، باید تمامت غزل را منتشر کند تا خواننده گمراه و سر در گم نشود.
·
حالا بیایید با هم نظری بر نقل قول شما بیاندازیم:
به قول شاملو گویش مردم مرجعی است برای پذیرش یا رد آن.
چرا که برای عموم شناخته شده، پذیرفته شده و
متعارف است.
·
خوب منظور شاملو از گویش مردم
چیست؟
·
گویش به چه معنی است؟
1
·
گویش یعنی گفتار، کلام و یا سخن.
·
بنظر شاملو حرف مردم مرجع است برای
قبول و رد آن.
·
خوب این یاوه شاملو به چه معنی
است؟
2
به قول شاملو گویش مردم مرجعی است برای پذیرش یا رد آن
·
حرف مردم بالاخره مرجعی برای قبول آن
حرف است و یا برای رد آن؟
·
وقتی گفته می شود که شاملو غیر از
کله اش، همه اعضای اندامش کار می کنند، به همین دلیل است.
·
به دلیل طرف دقت کنیم:
3
چرا که برای عموم شناخته شده، پذیرفته شده و
متعارف است.
·
بی اعتنا به یاوه مبهم و موهوم و
بی معنی قبلی، معیار حقیقت اندیشه ها بنظر حضرت شاملو اعتبار عمومی آنها ست:
·
بنا بر این معیار شاعر الشعرا،
اجنه و شیاطین و سحر و جادو و امداد غیبی و امام غایب و جلسه هفتگی امام حاضر با
حضرت خضر در آسمان هفتم و الی آخر باید بی کمترین تردید واقعیت داشته باشند.
·
از شاملو چه پنهان که دکترها و
مهندسین و فارغ التحصیلان علم الاشیاء کشور گل و بلبل از این لحاظ تفاوت جدی با
پیرمردان و پیر زنان عهد بوق ندارند.
·
همه از دم به همین یاوه ها و خرافه
ها ایمان محکم دارند.
·
اگر کسی شک داشت، می تواند سیری سرسری
در فیسبوک بکند و ببیند که قضیه از چه قرار است.
4
·
نه، از این خبرها نیست.
·
یاوه شاملو پشیزی ارزش و اعتبار
علمی و تجربی ندارد.
·
معیار حقیقت اندیشه ها پراتیک است.
·
از این معیار مطلقا علمی حتی خواجه شیراز خبر داشت.
خوش بود گر محک تجربه
آید به میان
تا سیه روی شود، هر چه
در آن، غش باشد
و یا هر که در او غش
باشد.
·
بنظر خواجه شیراز و مارکس و
انگلس و لنین و هر خردمند واقع بینی، معیار صحت و سقم افکار و نظرات، نه نظر مردم
کذائی، بلکه پراتیک است:
·
برای اثبات صحت این اندیشه که «آب در
فشار جو در صد درجه سانتیگراد می جوشد»، به جای نظر پرسی از عموم (رفراندوم) بهتر
است که آتشی روشن کنیم و آب در کتری بریزیم و بجوشانیم و وقتی جوشید، دمای آب را
اندازه بگیریم.
·
اگر صد درجه بود، پس این حکم درست
است و اگر نبود، نادرست است.
·
پراتیک یعنی همین:
·
تجربه، آزمون و آزمایش، عمل.
·
به قول حریفی، پراتیک قاضی القضات
رشوه نگیر مطمئنی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر