۱۳۹۲ دی ۷, شنبه

نقل قول هائی از این و آن (30)


سرچشمه:
صفحه فیسبوک فریده
گاف سنگزاد  

·        بهتر هم همین است، پروفسور بی خبر از عالم و آدم!
·        از دیالک تیک داد و ستد در هستی طبیعی و اجتماعی گزیر و گریزی امکان پذیر نیست.

1
·        همه جا و همیشه برای هر دادی، ستدی طلب می شود.

2
·        آنهم نه فقط در جامعه بشری میان انسان ها، بلکه حتی در همبود میمون ها و دیگر جانوران
·        وقتی میمونی میوه شیرین آبداری  در دست دارد، میمون های دیگر برای دریافت بخشی از آن شپش های تن میمون میوه دار را می جویند و به نظافت بدترین جاهای اندام آن می پردازند:
·        این بدان معنی است که برای ستد احتمالی و آرزوئی خود دادی می دهند.

3

·        دیالک تیک داد و ستد حتی در میان گیاهان و میان گیاهان و حشرات و جانوران اعتبار عملی دارد.

·        دلیل رنگ و عطر و طعم میوه های درختان و شهد گل های گیاهان نیز در همین دیالک تیک است:
·        نباتات برای حفظ و توسعه نوع خود دادی به جانوران و حشرات و انسان ها می دهند تا ستدی درخور دریافت کنند و به آرزوی خود برسند.

4

·        گزنه گزنده همه خنجرهای خود را غلاف می کند و و حفره های اسیدی خود را مسدود می سازد، بستر گرم و نرمی و سفره رنگینی برای حشرات می گسترد تا گرده های خود را به جنس مخالف خود برساند و تکثیر شود.

5
·        ریشه واژه های «داد» و «بی داد» در همین دیالک تیک هستی شمول است:
·        کسی که به ازای ستدی، دادی ندهد، بر طرف مقابل بیداد می دهد و بنا بر قانون دیالک تیکی داد و ستد، چنین کرد و کاری محکوم است.

6
·        سعدی به طلبکار، توصیه می کند که تشک و لحافش را بر دارد و دم در خانه طرف مقابل (بیدادگر) بخوابد تا به ازای دادش، ستدی درخور بگیرد.  

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر