سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
(1345)
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
(1345)
· ستمی آوردند
·
سخت، ای دوست به چشم من و تو
·
که ز آئینه بسی نقش پذیراتر بود
·
چشم بندی کردند
·
آسمان را به زمین آوردند
·
و زمین را چون مرغ
·
به هوا پر دادند
·
چشم بندی کردند
·
و در این معرکه، ما
·
هر چه را دیگرچیزی دیدیم
·
هر چه را دیگرچیزی خواندیم
·
راست گفتیم، ولی راست نیامد به درست
·
از سراشیبی این گردنه ی لغزنده
·
کور رهیاب که از دست و دل خویش مدد می گیرد
·
به سلامت بگذشت
·
و تو و من، ای جان
·
اندر امید آن آتش افروختنی بر سر کوه
·
در تک تاریک دره هول
·
بینواتر ماندیم
·
شب جادو را دیدی به سمندش که از این خطه گذشت
·
و گیاه و گل این واحه به نعلش کوبید
·
خیز و اکنون که به دشت
·
صبح شبنم زده ای می دمد، از دورادور
·
بار دیگر با من
·
این جهان را بر چشم اندازی شسته ببین
·
و ببین
·
این گل تازه که در پنجره ام می شکفد، خواب آلود
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر