۱۳۹۱ تیر ۱۹, دوشنبه

توضیح مکاتب مهم مربوط به «تئوری شناخت» (45)

کریتیسیسم
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین

• کریتیسیسم عنوانی است که کانت به تئوری شناخت خویش در رابطه با روش کنترل شرط ها، پیش شرط ها، دامنه و حد و مرز شناخت داده است.
• بنظر کانت برای تدوین هر سیستم فلسفی و هر جهان بینی باید آن مورد استفاده قرار گیرد.

• کانت عنوان کریتیسیسم را ـ قبل از همه ـ برای مرزبندی میان تئوری شناخت خویش با به دگماتسم (راسیونالیسم) و اسکپتیسیسم (امپیریسم) مورد استفاده قرار می دهد.


• روش کریتیسیسم تدوین شده از سوی کانت ـ قبل از همه ـ برضد روش های زیر بوده است:

1

• برضد کم بها دادن به مرحله حسی روند شناخت در تشکیل شناخت.

2

• برضد پیشداوری راسیونالیستی که بدون بنیان های حسی و صرفا بکمک مفاهیم (مقوله ها) قصد دست یابی به شناخت را در سر داشت.

3

• و بالاخره برضد این ادعا که گویا مسائل باصطلاح اساسی متافیزیکی (از قبیل خدا، روح، بیمرگی) موضوع شناخت فلسفی اند.

I
قاعده اصلی کریتیسیسم کانت

• قاعده اصلی کریتیسیسم کانت از عناصر زیر تشکیل می یابد:

1

• «بدون حسیت برای ما چیزی وجود پیدا نمی کند و بدون فهم چیزی اندیشیده نمی شود.

2

• اندیشه ها ـ بدون محتوا ـ توخالی اند و استنباطات ـ بدون مفاهیم ـ کورند.

3

• از این رو ضرورت دارد که مفاهیم هر چیزی را حسی کنیم (یعنی هر چیز را در نظر به مفاهیم بیفزاییم) و استنباطات آن چیز را قابل تفهیم سازیم (یعنی به آنها جامه مفهوم بپوشانیم.)

4

• فهم قادر به استنباط هیچ چیزی نیست و حواس قادر به اندیشیدن هیچ چیز نیستند.»
• (کانت، ب 76)

• کریتیسیسم در تاریخ تئوری شناخت، نقطه عطفی و پیشرفتی تلقی می شود، اگرچه آن، راه حل قطعی مسئله شناخت نیست.
• گشتاورهای مثبت کریتیسیسم در تئوری شناخت ماتریالیسم دیالک تیکی حفظ شده اند و نقاط ضعف آن مورد انتقاد قرار گرفته اند.

II
کریتیسیسم کانت در نئو کانتیانیسم

• نئو کانتیانیسم کریتیسیسم کانت را بطرز فوق العاده ایدئالیستی ـ ذهنی ئی چنان تفسیر کرده که «انسان بطور کلی همه چیز را تنها در دستگاه شعور انسانی می شناسد و لذا هر فلسفه ای و کلا همه علوم می توانند تنها در حوزه افکار و تصورات انسانی حرکت کنند و تحت هیچ شرایطی نمی توانند از این حوزه پا فراتر نهند.»
• (لیبمن، اپیگونن، ص 35)

III
کریتیسیسم کانت در نئو کانتیانیسم ریل

• جریان نئوکانتیانیستی کمتر موفق بنیانگذاری شده توسط ریل نیز خود را کریتیسیسم نام داده بود که دارای شاخص های زیر است:

1

• سوبژکتیویسم جریانات نئوکانتیانیستی دیگر را رد می کند.

2

• آموزش چیز در خود را بمثابه بخش ماهوی فلسفه کانت محسوب می دارد.

3

• فلسفه را بمثابه جهان بینی قبول نمی کند.

4

• تنها برای تئوری شناخت به معنای نقد شناخت مشروعیت فلسفی قائل می شود.


مراجعه کنید به نئوکانتیانیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگی
پایان
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر