مکثی و بحثی روی کلمات قصار این و آن (126)

انسان موجود عجیبی است:
اگر به او بگویند در آسمان خدا یکصدر میلیارد و نود و نه ستاره وجود دارد، بی چون و چرا می پذیرد.
اما اگر در پارکی ببیند، روی نیمکتی نوشته اند، «رنگی نوشید»،
بیدرنگ انگشت خود را به نیمکت می کشد تا مطمئن شود.

سرچشمه:
صفحه گروه فیسبوک
زن ایرانی

• این یاوه نیچه را ایرانی جماعت مرتب تکثیر و تبلیغ می کنند و فکر می کنند که انتقاد سنجیده ای از بنی بشر به عمل آمده است.
• اما حقیقت از قراری بکلی دیگر است و آن اینکه شناخت تجربی و حسی (انگشت مالیدن به رنگ برای کسب یقین نسبت به صحت و سقم نوشته ی روی نیمکت) پایه و اساس شناخت عقلی و ضمنا شناخت نظری را تشکیل می دهد.
• به قول کانت ـ رسول خرد و روشنگری ـ بدون شناخت تجربی شناختی وجود ندارد.

• مراجعه کنید به دیالک تیک حسی و عقلی، دیالک تیک تجربی ـ نظری در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

• بی خبری از این حقیقت امر معرفتی ـ نظری است که ایرانی جماعت را به دام نیچه ها سوق می دهد.

• هدف همه شیادان و عوامفریبان در تاریخ دراز بشری، حذف همین محک تعیین صحت و سقم ادعاها ست، حذف همین قاضی رشوه ستیز پراتیک (آزمون، آزمایش، عمل، انگشت مالیدن به رنگ) است.

• چرا و برای چه؟

• چون با حذف همین محک عینی برای تعیین حقیقت ادعاها، راه برای قبول هر یاوه خرافی، ضد منطقی و ضد عقلی هموار می شود و بازار خردستیزان (ایراسیونالیست ها) به سرکردگی حضرت نیچه و حواریون بیشمارش، رونق می پذیرد.

• در غیر اینصورت، کسی به آسانی نمی پذیرد که بشریت به اقلیت عالی و اکثریت پست تقسیم شده و اقلیت سرور و ابربشر و ممتاز حق دارد که اکثریت نوکر و پست مادر زاد را تحت استثمار و ستم و قتل و غارت قرار دهد و میلیون ها انسان بی گناه را از زن و مرد و پیر و جوان و کودک پس از کشیدن شیره جانش به بهانه دگراندیشی، راسیسم و تئوری نژادی و دیگر تئوری های من درآوردی، زنده زنده بسوزاند.

پایان