۱۳۹۱ مرداد ۹, دوشنبه

سیری در داستان تکاندهنده ی کوتاهی (1)

اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!

زمانيكه مردي در حال پوليش كردن اتوموبيل جديدش بود كودك 7 ساله اش تكه سنگي را برداشت و بر روي بدنه اتومبيل خط انداخت.
مرد آنچنان عصباني شد كه دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محكم پشت دست او زد، بدون اینكه به دليل خشم متوجه شده باشد كه با آچار پسرش را تنبيه کرده است.
در بيمارستان به سبب شكستگي هاي فراوان چهار انگشت دست پسر قطع شد.
وقتي كه پسر چشمان اندوهناك پدرش را ديد، از او پرسيد:
"پدر كي انگشت هاي من در خواهند آمد؟"
مرد آنقدر مغموم بود كه هیچي نتوانست بگويد.
به سمت اتوبيل برگشت وچندين باربا لگد بدان زد.

حيران و سرگردان از عمل خويش رو به روي اتومبيل نشسته بود و به خطي كه پسرش روي آن انداخته بود، نگاه مي كرد.
پسرک نوشته بود:

«دوستت دارم پدر!»

مرد ـ روز بعد ـ دست به خودكشي زد.

خشم و عشق حد و مرزي ندارند.
عشق را انتخاب كنيد، تا زندگي دوست
داشتني باشد و اين را به ياد داشته باشيد كه
اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!

امروزه اما، انسان ها برای استفاده اند و اشياء برای دوست داشتن!

فراموش مکن، هرگز در تمامت عمرت که

اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!

مراقب افكارتان باشيد كه تبديل به گفتارتان مي شوند!
مراقب گفتارتان باشيد كه تبديل به رفتار تان مي شود!
مراقب رفتار تان باشيدكه تبديل به عادت مي شود!
مراقب عادات خود باشيد که شخصيت شما را می سازند!
مراقب شخصيت خود باشيد كه سرنوشت شما را رقم می زند!


پایان
ویرایش متن از تارنمای دایرة المعارف روشنگری


سرچشمه:
صفحه فیس بوک
نیما خسروی


تحلیل واره ای از میم حجری

• اولین قصه کوتاه خارق العاده ای که خوانده ایم، قصه ای بود که تحت عنوان «سگ ها و آدم ها» منتشر کرده ایم و باید روزی تحلیلی بر آن بنویسیم.

• گاهی قصه کوتاهی تأثیر نیرومندتر و پابرجاتری بر ضمیر و روان آدمی می نهد، تا رمانی بزرگ!

• این داستان که نیما خسروی ارزانی هر رهگذر کرده اند، نیز قصه ای از این دست است:
• قصه ای است که ذره ذره ضمیر و روان آدمی را به آشوب می کشد و سنگی بر سنگی که سهل است، سنگریزه ای بر سنگریزه ای آرام نمی ماند.

• تحلیل قصه غول آسائی از این دست، آسان نیست.

• چرا؟

• شاید به این دلیل که احساس و عاطفه دیوانه وار اسب می تازد و بر خرد اندیشنده راه می بندد و بدون خرد اندیشنده نمی توان به تحلیل چیزی نشست.

ادامه دارد

۱ نظر:

  1. من صاحب احساس وعاطفه ام که د یوانه وار اسب میتازد بنظر اطرافیان کمی خرد دار م ولی بر ا ستی تحلیلم ناقص ناقص است انچه میگویم ومینویسم از روی احساس ست و عاطفه

    پاسخحذف