• عاطفه در روانشناسی به شیوه واکنش سوبژکتیف کلی هر فرد (که وابسته به ساختار شخصیتی او ست) نسبت به محتوای تجارب شخصی خود (یعنی نسبت به محتوای ادراکات، تصورات و افکار) اطلاق می شود.
2
عاطفه در تئوری شناخت
عاطفه در تئوری شناخت
• «عاطفه» و یا «مرحله عاطفی شناخت» اما در تئوری شناخت ـ برعکس روانشناسی ـ همیشه در فرم تبیینی نادقیقی به اجزائی از روند انعکاس اطلاق می شود که نه بر مفاهیم، احکام و استنتاجات نهائی، بلکه بر احس های حسی مبتنی اند.
مراجعه کنید به احساس روحی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر