۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۹, جمعه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۳۲۰)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی 
 
به کجای این طویله می توان آویخت پالان را؟

دفاع عکس بازانه ی الکی و خر رنگ کنکی از سقوط فاشیسم
ضمن دفاع بی شرمانه از فوندامنتالیسم کثیفتر از فاشیسم


اجامر جماران
متحد ارگانیک عزرائیل و اوباشهم هستند.


این زباله ها
از
مرگ سرود می سازند

سرودی
پر طبل تر ز رعد
پر شورتر ز شر



یاوه به توان ۲

هم مفهوم من در آوردی «مارکسیسم هومانیسم»
یاوه است
و
هم
عنوان ایرئال و ایراسیونال (ضد واقعی و ضد عقلی) این مقاله:
«مارکسیسم در برابر هومانیسم»

چرا و به چه دلیل؟
 
زوربای یونانی
شاهکاری
در
فرم رمان
از
کازنتزاکیس
و
در
فرم موزیک
از
تئودوراکیس
 
فروغ

من
آن شکوفه اندوهم
کز شاخه های یاد تو
می رویم

شب ها
تو
را
به
گوشه تنهایی

در
یاد آشنای تو
می جویم
 
گلستان کیه.
 فروغ فیلسوف بوده است.
 آنهم از سنین نوجوانی. 
ما شاید ۲۰۰۰ صفحه تحلیل از اشعار فروغ منتشر کرده باشیم. 
اجنه خوانده اند و کیف جن کرده اند
 
یار ارمنی
مستم
عاشق رُخَت هستم

یا
بیا مسلمان شو
یا
مرا نصارا کن

کاسه ی سرم
کشتی
آب ِ دیده ام
دریا

جای ناخدا بنشین،
سیر ِ موج دریا کن

پایان
 
کاسه ی سرم
کشتی
آب ِ دیده ام

دریا 
 
 این اندیشه نه تنها عیب و ایرادی ندارد، 
بلکه دیالک تیکی است. 
کدام دیالک تیک در این اندیشه به خدمت گرفته شده است؟  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر