۱۳۹۹ خرداد ۵, دوشنبه

سیری در غزلی از خواجه شیراز (۱)


خواجه شمس الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی
(۷۲۴ ـ ۷۹۲ میلادی)
 
تحلیلی
از
شین میم شین

خوش کرد یاوری، فلک ات 
روز داوری
تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری

آن کس که اوفتاد خدایش گرفت، دست
گو بر تو باد تا غم افتادگان خوری

در
 کوی عشق 
شوکت شاهی نمی‌خرند
اقرار بندگی کن و اظهار چاکری

ساقی 
به 
مژدگانی عیش 
از 
درم 
درآی
تا یک دم از دلم 
غم دنیا به در بری

در 
شاهراه جاه و بزرگی 
خطر
 بسی 
است
آن به کز این گریوه (گردنه) سبکبار بگذری

سلطان 
و 
فکر لشکر
 و 
سودای تاج و گنج
درویش 
و 
امن خاطر 
و 
کنج قلندری

یک حرف صوفیانه بگویم 
اجازت است:
«ای نور دیده
 صلح به از جنگ و داوری»

نیل مراد بر حسب فکر و همت است
از
 شاه
 نذر خیر 
و
 ز 
توفیق 
یاوری

حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوی
کاین خاک بهتر از عمل کیمیاگری

پایان
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر