۱۳۹۹ اردیبهشت ۳۱, چهارشنبه

هنجار (۲)




 پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان
 شین میم شین

۱
·      هنجار به تعینی برای تنظیم و قاعده مند کردن اعمال انسان ها و یا گروه های اجتماعی در حیات جامعه نیز اطلاق می شود.

۲
·      این معنی مفهوم «هنجار» بیش از دیگر معانی، اهمیت فلسفی و سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) دارد.

۳
·      این گونه هنجارها به اجرا (و یا عدم اجرای) مقررات فکری مربوط به اعمال انسانی مربوط می شوند که بنا بر مصالح اجتماعی به نیات زیر وضع می شوند:

الف
·      برای تنظیم اعمال انسانی

ب
·      برای هدایت و تعیین سمت و سوی اعمال انسانی

ت
·      برای هماهنگ سازی اعمال انسانی

پ
·      برای برقراری و حفظ نظام اجتماعی معینی.

۴
·      هنجارها به تعیین یک و یا چند عمل (و یا شیوه عمل) از انبوهه اعمال (و یا از انبوهه شیوه های عمل) ممکنه می پردازند و مراعات آن را به تکلیف اجتماعی همه اعضای  جامعه مربوطه مبدل می سازند.

۵
·      مقرراتی که به واسطه هنجارها تعیین می شوند، پیوند آماج ـ وسیله ـ شرایط عمل را مطرح می سازند. 

·      (دیالک تیک وسیله – شرایط ـ آماج. مترجم)

۶
·      هنجارها را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:

الف
هنجارهای عملی

·      هنجارهای عملی به آماج های عمل مربوط می شوند.

ب
هنجارهای کردوکاری

·      هنجارهای کردوکاری به طرق، انواع، عواقب و ترکیب عملیات عملی مربوط می شوند.

ت
هنجارهای ابزاری

·      هنجارهای ابزاری به استفاده از وسایل مربوط می شوند.

پ
هنجارهای مشروط

·      هنجارهای مشروط در وابستگی به شرایط معینی تعیین می شوند.

ث
هنجارهای نامشروط

·      هنجارهای نامشروط در عدم وابستگی به شرایط معینی تعیین می شوند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر