پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان
شین
میم شین
۱
· هنجار به تعینی برای تنظیم و قاعده مند کردن اعمال انسان ها و
یا گروه های اجتماعی در حیات جامعه نیز اطلاق می شود.
۲
· این معنی مفهوم «هنجار» بیش از دیگر معانی،
اهمیت فلسفی و سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) دارد.
۳
· این گونه هنجارها به اجرا (و یا عدم اجرای)
مقررات فکری مربوط به اعمال انسانی مربوط می شوند که بنا بر مصالح اجتماعی به نیات
زیر وضع می شوند:
الف
· برای تنظیم اعمال انسانی
ب
· برای هدایت و تعیین سمت و سوی اعمال انسانی
ت
· برای هماهنگ سازی اعمال انسانی
پ
· برای برقراری و حفظ نظام اجتماعی معینی.
۴
· هنجارها به تعیین یک و یا چند عمل (و یا شیوه
عمل) از انبوهه اعمال (و یا از انبوهه شیوه های عمل) ممکنه می پردازند و مراعات آن
را به تکلیف اجتماعی همه اعضای جامعه
مربوطه مبدل می سازند.
۵
· مقرراتی که به واسطه هنجارها تعیین می شوند، پیوند
آماج ـ وسیله ـ شرایط عمل را مطرح می سازند.
· (دیالک تیک وسیله – شرایط ـ آماج. مترجم)
۶
· هنجارها را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:
الف
هنجارهای عملی
·
هنجارهای
عملی به آماج های عمل مربوط می شوند.
ب
هنجارهای کردوکاری
·
هنجارهای
کردوکاری به طرق، انواع، عواقب و ترکیب عملیات عملی مربوط می شوند.
ت
هنجارهای ابزاری
·
هنجارهای
ابزاری به استفاده از وسایل مربوط می شوند.
پ
هنجارهای مشروط
·
هنجارهای مشروط
در وابستگی به شرایط معینی تعیین می شوند.
ث
هنجارهای نامشروط
· هنجارهای نامشروط در عدم وابستگی به شرایط معینی
تعیین می شوند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر