۱۳۹۹ خرداد ۵, دوشنبه

درنگی در چیستایی حزب توده (۱)


بس نقش ها زدند 
ولی
 روز آزمون 

یک از هزارشان 
نشد 
آن بی نظیر ما
 
درنگی
از
میمحا نجار

نوید
 
 چرا 
حریف
 هویت خود 
را
 در
 حمله به حزب توده 
جستجو می کند؟

او

حزب توده
 را
 محروم از پایگاه توده ای 
و
 خود
را 
نماینده توده 
 تصور و تصویر می کند.

سوال
 این
است 
که 
چرا 
هرگز
 به 
انتقاد از خود
تن در نمی دهد
و
فقط
به
انتقاد از حزب توده 
می پردازد؟
 
ما
 این سؤالات نوید و جواب های مخالفین او
را
مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم.
 
۱
 چرا 
حریف
 هویت خود 
را
 در
 حمله به حزب توده 
جستجو می کند؟
 
منظور نوید از هویت،
هویت 
نیست.
 چیست؟
 
خود همین گیر دادن به حزب توده و لجنمالی کردن آن توسط حریف
دال
بر
به
رسمیت شناسی هم هویت خود و هم هویت حزب توده
است.
 
چرا و به چه دلیل؟
 
۲
هویت
همیشه
 در
دیالک تیک هویت و تفاوت
وجود دارد.

حریف
 با 
گیر دادن به حزب توده
عملا
میان خویشتن و حزب توده
تفاوت می گذارد.

یعنی
هم
هویت حزب توده
را
به
رسمیت می شناسد
و
هم
هویت خود
را.
 
یعنی
هویت چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم ها (مثلا آدم ها)
چیزی عینی
است.
 
هدف حریف
هم
از
حمله به حزب توده،
جست و جوی هویت خویش
نیست.
 
سؤال این است
که
هویت حریف
و
هدفش از حمله به حزب توده 
چیست؟
 
۳
 چرا 
فلانی
 هویت خود 
را
 در
 حمله به حزب توده 
جستجو می کند؟

فیسبوک و امثالهم
اصولا
عکسخانه اند.
 
عکس های فیسبوک و امثالهم
نیز
چه بسا
ماسک
اند
و
نه
عکس.
 
ما 
در
فیسبوک و امثالهم
با
دیالک تیک خودفریبی و همنوع فریبی
در
مقیاس گلوبال
سر و کار داریم.

کسی 
اصالتی
ندارد.

حسن و عیب فیسبوک و امثالهم
هم
همین اختفا و استتار هویت کاربران
است.

هدف طبقه حاکمه از تشکیل فیسبوک و امثالهم
اتلاف اوقات گرانبهای سکنه جهان،
علاف سازی و عیاش سازی آنها
و
اشاعه خریت و خردستیزی
است.
 
یکی از مهم ترین استانداردهای فیسبوک
ممنوعیت اعتنا حتی به اندیشه ها ست.
انتقاد از اندیشه ها 
(و حتی چش نگریستن به عندیشه ها و عرعرها)
ممنوع
است.
 
به
همین دلیل
ما
را
دهها بار بلاک کرده اند.
 
گوگول مغول
۲۰ هزار مطلب ما
را
حذف کرده است.

فیسبوک
به
ما
چه بسا
ماه ها
حتی
اجازه لایک زدن به اندیشه ای را نمی دهد.

۴
 چرا 
فلانی
 هویت خود 
را
 در
 حمله به حزب توده 
جستجو می کند؟

سبک کار فیسبوک  و امثالهم
شبیه سبک کار استالین و ساواک و سرمایه داران امپریالیستی 
است:
 
مثال:
 
استالین 
به
ژنرال های ارتش سرخ
مأموریت تهیه نقشه مقاومت در مقابل فاشیسم
را
داده بود.
 
وقتی
 ژنرال ها  
نتیجه زحمات خود
را
عرضه می دارند،
پس از نگاهی سرسری به آنها،
همه
را
در
اجاق طویله خود
می اندازد.
 
ژنرال ها
می بایستی
مجددا
و
ضمنا
از
صفر
شروع به کار کنند.
 
  ساواک
هم
کتابی
را
که
نامطلوب
می یافت،
در
سنت استالین
روانه اجاق می کرد.
 
اصلا
نمی گفت که عیبش چیست، تا نویسنده بینوا تصحیح کند.
 
نتیجه این سبک «کار»
بیمار روانی سازی خلایق و رواج خودسانسوری
است.
 
شاه
قرار بود 
از 
کارخانه سیمان صوفیان بازدید کند.
 
رادیوی طویله
قصد گزارش دادن از این بازدید
را
داشت.
 
ولی
از
فرط ترس
فقط
بیتی از رودکی
را
مرتب تکرار می کرد:
 
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
 
فیسبوک و امثالهم
هم
از
ذکر دلیل حذف و بلاک کردن 
اکیدا
پرهیز می ورزند
تا
کاربر بینوا
را
روانی کنند
و
به
خود سانسورسازی
وادارند.
 
۴
 چرا 
فلانی
 هویت خود 
را
 در
 حمله به حزب توده 
جستجو می کند؟
 
روی این سؤال نوید
باید کار کرد.
 
مسئله
به
این سادگی ها
نیست.
 
ادامه دارد.

۲ نظر:

  1. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف
  2. ویرایش:
    انتقاد از اندیشه ها
    (و حتی چپ نگریستن به عندیشه ها و عرعرها)
    ممنوع
    است.

    پاسخحذف