۱۳۹۹ خرداد ۸, پنجشنبه

درنگی در اندرزهای احسان طبری (۱۵)

 
احسان طبری
در بارۀ شیوۀ درستِ رفتارِ مبارزان با یکدیگر
[بحثی در بابِ اِتیکِ مارکسیستی]

منبع: 
سایت نوید نو
 
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
 
۱
ولی هرگاه حزب
 به دلیلی از دلایل، 
از 
تماس با واقعیت و شرکت در مبارزاتِ وسیع و نظارتِ مؤثرِ توده‌ها 
محروم گردد 
(و این دلایل میتواند متعدد باشد)،
 ناقلینِ اندیشه و روش‌های ناسالم 
میدانِ عمل می‌یابند 
و 
حتی 
موفق می شوند 
فضای آن را به حد جدّی بیالایند
 و 
روش های خود 
را 
به
 نوعی معیارِ عمل
 مبدّل گردانند و به کرسی بنشانند.
 
منظور طبری از مفاهیم زیر چیست؟
تماس حزب با واقعیت
شرکت در مبارزات وسیع مردم
نظارت مؤثر توده ها بر حزب
اندیشه ها و روش های ناسالم ناقلین 
 
۱
تماس حزب با واقعیت
 
اولا
بدون تماس با واقعیت  عینی
حزب 
که
سهل است،
حتی حشره نمی تواند وجود داشته باشد.
 
منظور طبری
از
واقعیت،
واقعیت اجتماعی
است.
 
منظور طبری 
از
حزب
نیز
کمیته مرکزی حزب
است.
 
به
نظر طبری
اگر
اعضای کمیته مرکزی حزب
زندانی و یا تبعید شوند،
 ناقلینِ اندیشه ها و روش‌های ناسالم 
میدانِ عمل می‌یابند.
 
این استنباط طبری
نشانه چیست؟
 
۲
تماس حزب با واقعیت
 
این 
اولا
نشانه ذلت تئوریکی ـ تربیتی حزب
است.
 
این
نشانه بارز آن است
که
حزب
کار تئوریکی ـ تربیتی
نکرده است.
 
مثلا
تعریف مفاهیم فلسفی و سوسیولوژیکی و اکونومیکی ـ پولیتیکی (اقتصادی ـ سیاسی)
را
و
فوت و فن کاربست آنها
را
به
اعضای حزب از بالا تا پایین
آموزش نداده است.
 
فلاکت احزاب استالینیستی
طویله وارگی آنها
از
سویی
و
ساختار گله ای  ـ چوپانی آنها 
از
سوی دیگر
است.

حزب در این صورت
فاقد اندام زنده و بالنده است.


حزب در این صورت
اداره ای مرده
است
و
نه
حزبی زنده و بالنده.

فقط در این صورت
غیاب رئیس
به
تعطیل اداره 
منجر می شود.

چنین هم شده است.
پس از دستگیری سران حزب توده
حزب
فروپاشیده است.

چون
اولا
خط مشی خرکی حزب
به
محک تجربه خورده است
و
خرافی بودن آن
اثبات شده است.
 
ثانیا
طویله بودن آن ثابت شده است.
 
گله بی شعور
در
غیاب چوپان
سرگردان می ماند و طعمه گرگ بیابان می شود.
 
هنوز هم که هنوز است،
کسی 
تحلیل علمی از جامعه و جهان ندارد.
 
تفاوت دکاکین توده ای
جدی نیست.
 
۳
تماس حزب با واقعیت

ثانیا
حبس و تبعید رهبری حزب
چرا
باید
به
معنی قطع تماس آن با واقعیت اجتماعی باشد؟

مگر کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم
در
زندان و تبعید 
نبوده اند؟
 
 لنین
بخش اعظم آثار خود
را
در
شرایط ذلت بار زندان نوشته است
و
بضاعت تئوریکی اش
را
در
شرایط دشوار تبعید
فراهم آورده است
و
ضمنا
حزب بلشویک 
را
رهبری کرده است.

تماس حزب با جامعه 
که
حتما
نباید 
مکانیکی
 باشد.

اتفاقا
زندگی در اروپا
می تواند از هر نظر
نعمت بزرگی باشد.

در
اروپا
گنجینه تئوریکی عظیمی
وجود دارد
و
ضمنا
امنیت و آرامش لازم
برای تحقیق و تحلیل و تفکر و توسعه از هر لحاظ.

در
همین آلمان دموکراتیک
دریایی از علم
در
همه زمینه ها 
تولید شده است
که
برای ترجمه جرعه ای آز آن
دهها سال وقت لازم است.

۴
شرکت در مبارزات وسیع مردم
 
منظور طبری از شرکت در مبارزه نیز شرکت مکانیکی است.
 
طبری
از
اعجاز تئوری 
بی خبر مانده است.
 
حزب توده
بی اعتنا و بی ایمان
به
مبارزه ایده ئولوژیکی
بوده است.
 
احزاب استالینیستی
احزاب بند بازی اند 
و
فقط
به 
درد خر پروری
می خورند.
 
فکر و ذکر و هم و غم سران حزب توده
جبهه سازی الکی و  خرکی و دل خوش کنکی
بوده است.
 
شعار حزب توده
تفاوت در عندیشه و وحدت در عرعر بوده است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر