۱۳۹۹ خرداد ۱, پنجشنبه

درنگی در شعر سیاوش کسرایی تحت عنوان «سگ رامی شده ایم، گرگ هاری باید.» (۱)

 
سیاوش کسرائی  (۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۴)  (اصفهان ـ وین)  
 
ویرایش و درنگ
از
ربابه نون 
استخوان هایی از سفره ی رنگارنگش که 
به سوی ما پرتاب شده با وفا مان کرده است: چاپلوسانه به دور و بر پاهای کسی می پوییم  که 
اتو دارد 
شلوار سفیدش 
هر روز برق دارد 
کفشش و 
به 
دستان پر انگشتری او ست 
مدام  بافته ی شلاقی چرمین و دسته طلا.
خیز می گیریم،  
گهگاه 
 و 
به
 او
 حمله کنان پارس بر می داریم  ما ولی خشمش را هیچ نمی انگیزیم.
راست این است 
که 
ما 
خانگی او
 شده ایم لوس و شکلک ساز و دست آموز  و 
در 
این خیل 
که 
در 
مطبخ او 
می لولند  جان آزادی با خوی بیابانی نیست
سگ رامی شده ایم  گرگ هاری باید.
پایان
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر