۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۹, دوشنبه

درنگی در اندرزهای احسان طبری (۴)

 
احسان طبری
در بارۀ شیوۀ درستِ رفتارِ مبارزان با یکدیگر
[بحثی در بابِ اِتیکِ مارکسیستی]

منبع: سایت نوید نو
 
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
۵


رفتارِ صحیح 
مبتنی بر تفکرِ عینی و منشِ جمعی، 
این فضا را پیوسته مصفّا، نشاط ‌آور و شفاف نگاه‌ می دارد.
رفتار غلط 
مبتنی بر تفکرِ ذهنی و منشِ فردی، 

آن را از تناقضاتِ مضر، هوای مسموم و کدر انباشته می کند، 

رگه‌های نفاق و افتراق را ژرف میکند 

و

 بسط می دهد، 

موجدِ بحران‌های شدید درونی می‌شود، 

نشاطِ مبارزه را زائل می سازد

 و 

لذا بدیهی است 

که

 کار 

را 

احیاناً به شکست ها، فروریختگی‌ها و حتی زوال می‌کشاند.

ما این جملات طبری
را
تجزیه و تحلیل می کنیم:

۱
رفتارِ صحیح 
مبتنی بر تفکرِ عینی و منشِ جمعی
رفتار غلط 
مبتنی بر تفکرِ ذهنی و منشِ فردی
است. 
 
طبری
با
مفهومی فلسفی و سوسیولوژیکی رفتار
اصلا
آشنا نیست.

منظور طبری
از
رفتار
بیشتر
اخلاق 
است.
روش نشست و برخاست و گفتار
است.

مراجعه کنید 
به 
رفتار
در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
  طبری
رفتار اعضای جامعه
را
بسان معملین اخلاق فئودالی و بورژوایی
به
رفتار صحیح و رفتار غلط
طبقه بندی می کند.

۹۹ درصد مدعیان طرفداری از حزب توده
همه بدون استثناء
معلم و مدافع و مبلغ رفتار (اخلاق) صحیح اند.

به
همین دلیل
یکی از حضرات
این
جزوه طبری
را
به
ما
فرستاده است
تا
بخوانیم و خوش رفتار و خوش اخلاق شویم.
 
ولی
احدی از این جماعت خوش اخلاق
قادر به تعریف اخلاق نیست.

اخلاق چیست؟

اگر طبری تعریف مارکسیستی اخلاق
را
می دانست
این مزخرفات
را
سر هم بندی نمی کرد.

۲
اخلاق چیست؟

اخلاق و یا اتیک
یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه است.

این 
اما
به چه معنی است؟

این بدان معنی است
که
اخلاق
به
مثابه یکی از اجزاء و عناصر روبنای ایده ئولوژیکی،
تابع زیربنای اقتصادی
است.

یعنی
اخلاق حاکم در هر جامعه
(بسان دیگر عناصر و اجزاء روبنای ایده ئولوژیکی)،
اخلاق طبقه حاکمه
است.

یعنی
تعیین کننده معاییر، موازین و سجایا و فضایل اخلاقی در هر جامعه،
طبقه حاکمه
است
که
همه اهرم های اقتصادی و سیاسی و آموزشی و پرورشی و فکری و فرهنگی جامعه
را
در
انحصار و اختیار خود دارد.

مربی اصلی اعضای هر جامعه
از خرد تا کلان 
و
نسل در پی نسل
نه
ننه ها و بابا ها
بلکه
طبقات حاکمه
اند.

خلایق
نمی دانند
که
ادب و اخلاق حاکم و معتبر و مطلوب در هر جامعه
اصلا
اخلاق طبقاتی خود آنها نیست.

بلکه
اخلاق طبقه اجتماعی معینی است که مالک وسایل اساسی تولید است.

۳
اخلاق چیست؟

این 
ثانیا
بدان معنی است
که
ادب و اخلاق و روش و رویه و رفتار
چیزی طبقاتی 
است
و
نه
چیزی انتزاعی و ماورای طبقاتی.

اگر
تحقیر واژه ها و تجلیل واژه های رایج در هر جامعه
تحلیل شوند،
محتوا و ماهیت طبقاتی اخلاق حاکم در آن جامعه
روشن می گردد.

اینکه
نیمه دیگر جامعه
ناقص العقل 
قلمداد می شود،
در
ملأ عام
مورد ضرب و شتم قرار می گیرد،
اینکه
سرو 
آزاد
و
اسب 
نجیب
و
درختان میوه
برده
و
خر
نفهم
و
اجامر و اراذل فئودال و روحانی و بورژوا
  شریف و بزرگ
و
توده های مولد و زحمتکش،
دهاتی و خر
قلمداد می شوند،
نشانه بارز ادب و اخلاق فئودالی و بورژوایی
است.

۴
رفتارِ صحیح 
مبتنی بر تفکرِ عینی و منشِ جمعی،
رفتار غلط 
مبتنی بر تفکرِ ذهنی و منشِ فردی

به
همین دلیل
رفتار
را
نمی توان
به
طرز سوبژکتیو (دلبخواهی، بسته به میل و هوس)
به
رفتار صحیح و غلط
طبقه بندی کرد
و
عوام فریبی نکرد.

اگر 
طبری
توان تفکر مارکسیستی می داشت،
به
تحلیل طبقاتی رفتار اعضای جامعه و اعضای حزب
خطر می کرد
و
نه
به
تحریف آخوندیستی آن.

۵
رفتارِ صحیح 
مبتنی بر تفکرِ عینی و منشِ جمعی،
رفتار غلط 
مبتنی بر تفکرِ ذهنی و منشِ فردی 
«تعریف» طبری از رفتار
شنیدنی است:
رفتار صحیح و غلط
در
قاموس طبری
تعریف ندارد.

طبری
بیگانه با مفاهیم فلسفی و جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی
و
ناتوان از تفکر مفهومی است.
 اگر 
طبری
توان تفکر مفهومی می داشت،
به
عوض عوام فریبی
به
تعریف رفتار صحیح و غلط خطر می کرد.
 
طبری
ولی
به
عوض تعریف رفتار صحیح و غلط،
اعلام می دارد
که
رفتار صحیح و رفتار غلط
مبتنی (بنا شده) بر چه چیزی است.

۶
رفتارِ صحیح 
مبتنی بر تفکرِ عینی و منشِ جمعی،
رفتار غلط 
مبتنی بر تفکرِ ذهنی و منشِ فردی
است.
رفتار
به
طور کلی
در
قاموس طبری
مبتنی بر تفکر است.

رفتار صحیح
مبتنی بر تفکر عینی و منش جمعی
است
و
رفتار غلط
مبتنی بر تفکر ذهنی و منش فردی
است.

خود این ادعای طبری
مملو از ایرادات متنوع است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر