۱۳۹۹ خرداد ۵, دوشنبه

درنگی در شعر سیاوش کسرایی تحت عنوان «هدیه برای خاک» (۴)

 
 
هدیه برای خاک
  سیاوش کسرایی 

ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون 
 
۱
 
- اینجا مزار لاله و سرو است!؟

این سؤال حریف ناشناس راجع به خاوران خونین
است.
 
این تصور و تصویر سنتی در جامعه از شهدا ست:
 
مفاهیم لاله و سرو
از
مفاهیم اخلاقی ـ هنری ـ ادبی فرماسیون های اقتصادی برده داری و فئودالی اند.

چه بسا
منظور خلایق از لاله
شقایق
است
که
سمبل شهادت
است:
«از
خون جوانان وطن
می دمد.»

سرو
در
اتیک برده داری و فئودالی
سمبل آزادگی
است.

۲
- نه

اینجا نهال آرزو و عشق
کاشته ام من.

از نردبان خشم فرا رفته
بر آسمان درد
یک افق خون
نگاشته ام من. 
 
معنی تحت اللفظی:
نه.
اینجا
مزار لاله و سرو نیست.
اینجا
باغستان
است.
 
من
در
اینجا
نهال عشق و آرزو 
کاشته ام.
 
از
نردبان خشم
بالا رفته ام
 و
 بر پرده آسمان درد
افقی از خون
 نقاشی کرده ام.
 
جواب سیاوش به سؤال حریف ناشناس
مبتنی بر سلف سانترالیزاسیون است.
 
سیاوش
خود
را
به
مثابه باغبان و نقاش
تصور و تصویر می کند.
 
سؤال
این
است
که
دلیل این تحول بینشی سیاوش
چیست؟
 
چرا و به چه دلیل
سیاوش
برای خود فونکسیون باغبان و نقاش قایل می شود؟

چرا
شاعر توده
فونکسیون توده
را
به
خود
نسبت می دهد؟

۳
- نه

اینجا نهال آرزو و عشق
کاشته ام من.

از نردبان خشم فرا رفته
بر آسمان درد
یک افق خون
نگاشته ام من. 

دلیل سوسیولوژیکی این تصور سیاوش
احتمالا
فقدان پیوند حزب توده با توده
بوده است.
 
توده
یا
به
دنبال دشمنان خود
 افتاده بوده
و
یا
به
طبقه حاکمه انقلابی ـ بورژوایی سابق
وفادار مانده بوده
و
پاسیو و منفعل
بوده است.
 
فرق و تفاوت و تضاد حزب توده ی پیشا کودتای ۲۸ مرداد
با
حزب توده پسا انقلاب سفید و عنگلاب سیاه
همین بوده است.
 
۴
- نه

اینجا نهال آرزو و عشق
کاشته ام من.

از نردبان خشم فرا رفته
بر آسمان درد
یک افق خون
نگاشته ام من.
 
دلیل پسیکولوژیکی این تصور سیاوش
سرکوب رادیکال و توتال حزب توده توسط طبقه حاکمه فاشیستی ـ فوندامنتالیستی بوده است.

سیاوش
(و سایه)
همه یاران خود
را
در
طرفة العینی
از
دست می دهد.

سیاوش
احساس تنهایی مطلق می کند.
 
 سیاوش
خود
را
سرداری بی سپاه و بی همرزم احساس می کند.

اجامر جماران
سیاوش
(و سایه)
را
آزاد می کنند
و
می گویند:
«حساب همه کسان حزب توده را رسیدیم.
دیگر کسی نمانده است.
برو و رهبر شو.»

۴
- نه

اینجا نهال آرزو و عشق
کاشته ام من.

از نردبان خشم فرا رفته
بر آسمان درد
یک افق خون
نگاشته ام من.
 
اما
محتوای این بند از شعر سیاوش چیست؟
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر