۱۳۹۹ اردیبهشت ۳۰, سه‌شنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۳۳۲)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی 
 
اینجا نشسته بر سر هر راهی
دیو دروغ و ننگ و ریاکاری
 
در آسمان تیره نمی بینم
نوری ز صبح روشن بیداری

۱
آره
آرزو بر جوانان
عار نیست.

۲
توله ها
به
تنها چیزی که نمی اندیشند
مادر و پدر خویش است

۳
مگر
وقتی که خود مادر و پدر توله های خود گردند

۴
و 
حنا
به حنای پس از پایان عروسی
مبدل شود.
 
وقتی گفته می شود که فوندامنتالیسم کثیف تر از فاشیسم است
به همین دلایل است.

این زباله ها روی هیتلرها و موسولینی ها و پینوچه ها و فرانکوها
را
سفید کرده اند.

 
سرهنگ رحیم شمسی پس از سال ۱۳۵۷ به حزب توده ایران پیوست و در بهمن ۱۳۶۱ دستگیر شد. دادگاهِ سرهنگ رحیم شمس در آذر ماه سال ۱۳۶۲ در تهران تشکیل و او را به علت عضویت در حزب توده ایران به حبس ابد محکوم کردند، اما در شهریور ۱۳۶۷ جنایت پیشگان، رای دادگاه خودشان به طور کاملا غیر قانونی زیر پا گذاشته در جریان اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷) در زندان اوین به دار آویخته شد.
 
برشت
برگردان
الف میم کاوه مهر

درباره نام‌گذاری مهاجران

همواره اشتباه دانسته‌ام،

این نامی را که بر ما نهاده‌اند: مهاجران

مهاجران به معنای کوچندگان است.

اما ما کوچ نکردیم

به خواست و انتخاب خود به کشوری دیگر.

ما مهاجرت نکردیم تا در کشوری برای همیشه بمانیم،

بلکه ما گریختیم.

ما رانده‌ شدگانیم، تبعیدی‌ها.

و نه خانه،که تبعیدگاه، سرزمینی است، که ما را پذیرفت.


ناآرام، هر چه نزدیک‌تر به مرز به سر می بریم

در انتظار روز بازگشت،

کوچک‌ترین دگرگونی را درآنسوی مرز

می‌پاییم،

از هر تازه واردی

کنجکاوانه می‌پرسیم

تا هیچ چیز فراموش نشود

از یاد نرود

و همچنین بخشوده نشود.

آن چه رخ داد، نباید بخشیده شود!

آه، حتی آرامش تنگه ـ راه‌های آب نیز، ما رانمی‌فریبد.

ما فریاد را

از اردوگاه‌های آنان تا این جا می‌شنویم.


ما نیز خود کم و بیش همانند خبرهای تبهکاری‌ها‌یی هستیم

که از اردوگاه‌ها برآمدند و از مرزها برگذشتند.

هر یک از ما که با کفش‌های پاره از میان جمع می‌گذرد

گواهی می‌دهد

بر ننگی که اینک، کشور ما را لکه‌دار کرده است.


اما هیچ یک از ما

این جا نخواهد ماند.

واپسین سخن هنوز، رانده نشده است.

پایان

هی مش برشت

۱
ما
در دوره ای به مراتب تیره تر از دوره تو به سر می بریم.

۲
فوندامنتالیسم
کثیفتر و تهوع انگیزتر و وحشی تر و موحش تر از فاشیسم است.

۳
فوندامنتالیسم
عقب مانده تر
و
ایراسیونال تر
از
فاشیسم
است.

۴
ما
اصلا
حال و حوصله شنیدن عرعریات لاشخورهای طویله جماران
را
نداریم.

۵
ضمنا
ذره ای امید به بهبود
هم
نداریم
چه رسد
به
تصور برگشت به طویله
 
دریغا دریغ
 که
خرد
مرغی پر وبال بسته است.
چون حیات و ممات خرد
هم
 به
 آب ودانه
 وابسته است.

۱
منظور حریف از این این هشدار این است که طرز تهیه نان می تواند
به
پوزار بر دهان
منجر شود:

۲
کسی که نات را بدهد
خواه و ناخواه
افسار افکار و گفتارت
را
به
دست
می گیرد.

۳
اینجا ولی تأمل در شعری
بی اعتنا به رزاق و مرزوق
مطرح است
و
هراسی نیست.
 
ویرایش:

جواد شیردل

هواپیما و کشتی را بزن
اصلا
خیالی نیست
چهل سالش گذشته کدخدا،
دیگر مجالی نیست

بزن ما را بکش
ای شیخ
ما سیریم از این جان
که جز دوری از آن حوری که میگفتی
ملالی نیست

کفن دوزان و غسالان ما
بازارشان داغ است
به جز این طرح ها دیگر امید اشتغالی نیست

یقینا مردم این سرزمین خسته میدانند
که در این خاک،
تدبیر و امید و اعتدالی نیست

پریشب شیخ
کج
میرفت راه
و
گفت در گوشم
نزن روغن ْبنفشه!
من زدم با پنبه مالی نیست

تعجب میکنم در سرزمین کاوه و آرش
امیدی،
کورسویی،
شیر مرد لیبرالی
نیست

هوا،
دریا،
زمین
هر جای این ویرانه نا امن است
به جز رنج و غم و اندوه
دیگر شرح حالی نیست

پایان
 
اندکی اندر باب تحلیل

۱
تحلیل اثار هنری
(شاید هم هر عرصه دیگر)
هرگز آخرین تحلیل نیست.

۲
چرا و به چه دلیل؟

۳
به همین دلیل
باید
هر تحلیلی
(هر آنالیزی)
متا آنالیزه شود.

۴
یعنی به نوبه خود مورد تحلیل قرار گیرد.

۵
کار ما
هم تقریبا همین است.

۶
بگذارید کار همنوعان ما
هم همین باشد
تا
رشد کنیم
و
رشد کنند
و جامعه
درجا نزند
نگندد
و
پیشرفت کند.
 
ابوالفضل قدیانی
"حقیقت این است که در انتخاب میان جان و سلامت انسان‌ها و پول و اقتصاد،
علی خامنه‌ای پول را بر جان و سلامت و حیثیت و آبروی انسان‌ها ترجیح می‌دهد. "

۱
حقیقت این نیست.
ای سایت عوامفریب کلمه و جمله و کتاب و هارت و پورت

۲
حقیقت چیست؟

۳
حقیقت این است
که
سید علی و تمساح یزدی و جنتی جذامی و لاشخورهای دیگر
سرسپردگان طبقه حاکمه طویله اند.

۴
یعنی
مأموران معذورند.

۵
این از الفبای مارکسیسم است
و
هرکس نداند
و
نخواهد که بداند
یا
خر است و یا خر رنگ کن

۶
یا
عامی و بیسواد و ساده لوح است
و
یا
عوامفریب و حتی خودفریب

تازه
اگر لاشخور نباشد.

۷
طبقه حاکمه
اگر بخواهد و لازم بداند
تک تک این جنازه های جماران را به چاه جمکران می اندازد.

۸
روزی هم خواهد انداخت.
دیر و زود دارد
سوخت و سوز ندارد.
به قول طبری تواب

۹
حقیقت این است که بخش دیگر همین طبقه حاکمه
را
مثلث موسوی و مش زهرا و کروبی یعنی همین دار و دسته کثافت کلمه
و
بخش دیگرش 
را
شازده رضا پهلوی قمارباز و عیاش
و
زباله های دیگر
نمایندگی می کنند.

۱۰
توده
بی پناه و بی کس و یار است.

۱۱
توده نماینده ندارد.

۱۲
حقیقت
از قضا
در انحصار توده و نماینده توده است

۱۳
حقیقت در انحصار حزب طراز نوین توده است.

۱۴
طبقه حاکمه
در
غیاب حزب طراز نوین توده و توده متشکل در حزب توده
از دو سفره زیر تغذیه می کند و روز به روز چاق تر و چله تر و قوی تر و غنی تر و قدر قدرت تر می شود.

الف
از سفره طبیعت
از
نعمات طبیعی
از
نفت و گاز و مواد معدنی

اکنون
به برکت نعمت الهی کرونا
نفت و گاز
حتی
به
قیمت گوز
خرید و فروش نمی شود.

جاوید باد کرونا و خدا

نعمت الهی کرونا
شده سمی مهلک برای آیات خدا

ب
از سفره خالی توده مولد و زحمتکش

۱۵
به قول حضرت علی
انباشت ثروت و نعمت در قطبی
در سایه انباشت ذلت و ریاضت در قطب دیگر
میسر است.

یادش به یاد باد
سردار انقلابی فرماسیون اقتصادی برده داری
 
فروغ فرخ‌زاد

آیا دوباره گیسوانم را در باد شانه خواهم زد؟
آیا دوباره باغچه‌ها را بنفشه خواهم کاشت؟
و شمعدانی‌ها را
در آسمان پشت پنجره خواهم گذاشت؟
آیا دوباره روی لیوان‌ها خواهم رقصید؟
آیا دوباره زنگ ِ در ، مرا بسوی انتظار صدا خواهد برد؟
به مادرم گفتم: «دیگر تمام شد»
گفتم:" همیشه پیش از آنکه فکر کنی اتفاق می‌افتد
باید برای روزنامه تسلیتی بفرستیم"‌

۱
انتظار صدا
چرا؟
 
بهش برین 
را
چه
حاجت
به
کارگر؟

۱
کار
مال خره
(امام خران)

۲
خدا کارگره
(امام خران)

۳
پس نتیجه می گیریم که خدا خره

۴
سؤال این است
که
مؤمن به خدای خر
چیست؟

۵
طویله جماران
همان بهشت برین
در
پهنه زمین است.

۶
در بهشت برین
چیزی تولید نمی شود.

۷
همه چیز
بنا بر حکم
کن ـ فیکون
برای ابد هست.

۸
خدا
برف و باران را در آسمان ها
انبار کرده است

۹
بنده خدا هم در پهنه زمین
انباردار است.

۱۰
در
طویله همه چی به وفر هست:
یونجه و کاه و علوفه
تا دل خر می خواد.

۱۱
بهشت برین در پهنه زمین
جای کار و کارگر نیست.

۱۲
جای جماعت انگل و علاف و عیاش است.

۱۳
الله اکبر
مرگ بر کارگر
 
۱
مکانمندی
برای آثار هنری
مفهوم درست و دقیق و بجایی نیست.

۲
هنر
اگرچه تحت تأثیر عوامل مکانی (جغرافیایی، محیط زیستی، فرهنگی) است
ولی
پدیده ای انسانی است.

۳
در آثار هنری
حوایج روحی و روانی انسان به طور کلی
تماتیزه می شوند.

۴
این تماتیزاسیون در دیالک تیک مکانی ـ جهانی
صورت می گیرد.

۵
مثلا شعر شعرای شیراز
ضمن حفظ عناصر مکانی خاص فارس
حاوی عناصر جهانی است که از سرحدات جغرافیایی فراتر می روند.
مثلا حاوی همین عشق کذایی است که معلوم مان نشد که چیست.


مرد مردان

برتولت برشت
در نمایشنامه‌­ی «ننه دلاور و فرزندان او» می‌نویسد:­­
تا وقتی فساد هست،
امید هم هست.

رشوه
بهترین شانس انسان است

تا وقتی قضات رشوه می‌گیرند
احتمال دادگستری
وجود دارد.

۱
خوب منظور پیر پرولتاریا از این ایده چیست؟
ای مرد مردان
از
شمیران
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر