۱۳۹۹ خرداد ۱۲, دوشنبه

درنگی در چیستایی حزب توده (۷)


بس نقش ها زدند 
ولی
 روز آزمون 

یک از هزارشان 
نشد 
آن بی نظیر ما
 
درنگی
از
میمحا نجار
 
 ژاله ادیب
 

آقای نوید،
من 

 به
 نام خلق دربند ایران 
و 
به
عنوان یک انقلابی و کمونیست 
با 
خشمی بی پایان 
 انگشتم را به سوی شما نشانه می گیرم
 و 
شما 
را 
با 
قاطعیت تمام
 به
خاطر این روش کهنه، زشت و شعارگونه توده ای 
به 
شدت 
محکوم می کنم!
 

ما 
شما و حزب توده 
را 
ضد انقلابی، ضد مردمی و ضد دمکراتیک 
می دانیم. 
چون 

خلخالی جلاد، 
و
 اکنون 
سایر دژخیمان رژیم اسلامی 
که 
همواره 
می خواهند هر مبارزی را قبل از اعدام وادار به توبه (انتقاد از خود) بکنند،
 شما مانند استادان تان 
یعنی
 دژخیمان توده ای رژیم اسلامی
 می خواهید 
من و رفقای من 
"از خود انتقاد کنیم". 
خوشبختانه از نظر من و بدبختانه از نظر شما 
من و رفقای من در چنگ رژیم اسلامی و دژخیمانش قرار نداریم.
شما این آرزو را با خود به گور خواهید برد!
مرگ بر رهبران خائن و مزدور حزب توده

مرگ بر رژیم مذهبی - فاشیستی
 دشمن اصلی مردم ایران
 زنده باد آزادی
 
ژاله ادیب
ظاهرا
از
اعضای دار و دسته ای به نام «آزادی یا مرگ»
است.
 
ما
هم
برای شناخت این دار و دسته
و
هم
برای تمرین تفکر مفهومی
لاطائلات ژاله ژاژخا
را
مورد تأمل و تحلیل قرار می دهیم:

۱آقای نوید،
من 

 به
 نام خلق دربند ایران 
و 
به
عنوان یک انقلابی و کمونیست 
با 
خشمی بی پایان 
 انگشتم را به سوی شما نشانه می گیرم
 
از این جمله ژاله ژاژخا،
معلوم می شود
که
او و دار و دسته اش
هم
نماینده خلق دربند ایران
است،
هم
انقلابی
است
و
هم
کمونیست
است.
 
من ـ زور ژاله ژاژخا
 از
 واژه های خلق در بند ایران و انقلابی و کمونیست
چیست؟
 
ژاله ژاژخا
در
این واژه ها
اصلا
معلوم نیست
 که 
چه زباله ای
تپانده است.
 
۲
من
شما 
را 
با 
قاطعیت تمام
 به
خاطر این روش کهنه، زشت و شعارگونه توده ای 
به 
شدت 
محکوم می کنم! 
 
روش
در
قاموس ژاله ژاژخا،
به
سه دسته تقسیم بندی می شود:
کهنه و نو
زشت و زیبا
شعارگونه توده ای و کردوکارگونه ضدتوده ای
 
حالا
محتوا و معنای  واژه های نماینده خلق در بند ایران و انقلابی و کمونیست
آشکار می گردد.
 
نماینده خلق در بند ایران و انقلابی و کمونیست
عاجز از تعریف مفهوم روش
است.
یعنی
از سر تا پایش،
خریت می تراود.
 
۳ ما 
شما و حزب توده 
را 
ضد انقلابی، ضد مردمی و ضد دمکراتیک 
می دانیم. 
 
آره.
ولی
من - زور ژاله ژاژخا 
از
مفاهیم ضد انقلابی، ضد مردمی و ضد دمکراتیک 
چیست؟
   
چرا
نوید
ضد انقلابی، ضد مردمی و ضد دمکراتیک 
است؟

نوید
دارای چه خصایصی است
که
ژاله ژاژخا 
او
را
ضد انقلابی، ضد مردمی و ضد دمکراتیک 
تشخیص می دهد؟

ژاله ژاژخا 
به
این سؤال ما
درجا
جواب می دهد:

۴
چون 
خلخالی جلاد، 
و
 اکنون 
سایر دژخیمان رژیم اسلامی 
که 
همواره 
می خواهند هر مبارزی را قبل از اعدام وادار به توبه (انتقاد از خود) بکنند
 
نوید و حزب توده
شبیه صادق خلخال مغفور و دژخیمان رژیم اسلامی محشور
اند:
صادق خلخال مغفور و دژخیمان رژیم اسلامی محشور
خلایق
را
وادار به توبه
می کردند
و
نوید و حزب توده
خلایق 
را
به
انتقاد از خود
وامی دارند.

این بدان معنی است
که
در
قاموس دار و دسته «آزادی یا مرگ» و ژاله ژاژخای نماینده خلق در بند و انقلابی و کمونیست،
انتقاد از خود = توبه 

راستی
فرق اندیشه با عرعر چیست؟
 
به
 قول شاعر
به
کجای این طویله می توان آویخت
پالان
را؟

۵
 شما 
مانند استادان تان 
یعنی
 دژخیمان توده ای رژیم اسلامی
 می خواهید 
من و رفقای من 
"از خود انتقاد کنیم".

این جفنگجمله  ژاله ژاژخای نماینده خلق در بند و انقلابی و کمونیست،
 حاوی اطلاعات درجه اول زیر
است:
اولا
دژخیمان رژیم اسلامی
توده ای اند.

حتی
به
مراتب
بدتر:
اساتید نوید و حزب توده اند.


اثری 
از
حسین رزاقی
 
مثلا
پروفسور سید علی خامنه ای و کوسه رفسنجانی، حاج قاسم سلیمانی و اسد الله لاجوردی
استادان نورالدین کیانوری، جودت و جوانشیر و احسان طبری
بوده اند.
استادانی
که
دانشجویان خود
را
آش و لاش و لاشه کرده اند.

چنینن
اساتید
در 
عیران زمین.

همانطور که اساتید 
خلایق 
را
به
توبه
وامی داشتند،
نوید 
هم
دار و دسته «آزادی یا مرگ» و ژاله ژاژخای نماینده خلق در بند و انقلابی و کمونیست
را
به
انتقاد از خود 
دعوت می کند.

سؤال فقط این است
که
این
نمایندگان خلق در بند و انقلابی و کمونیست
در
کدام طویله تربیت یافته اند.

اصلا
این
دار و دسته «آزادی یا مرگ» 
چیست و کیست؟

۶
خوشبختانه 
از
 نظر من 
و
 بدبختانه 
از 
نظر شما 
من و رفقای من در چنگ رژیم اسلامی و دژخیمانش قرار نداریم.
شما این آرزو را با خود به گور خواهید برد!
مرگ بر رهبران خائن و مزدور حزب توده
مرگ بر رژیم مذهبی - فاشیستی
 دشمن اصلی مردم ایران
 زنده باد آزادی

ژاله ژاژخا 
ظاهرا
از
تاریخ همین چند سال اخیر
هم
بی خبر
است.

یعنی
از
فرط خریت
حتی
از
خاوران
خبر ندارد.

به
همین دلیل
شعار «مرگ بر رهبران خائن و مزدور حزب توده»
  را
عربده می کشد.

از
ژاله ژاژخا 
چه پنهان
که
 رهبران حزب توده
چه بسا
توسط اساتید جماران
شقه شقه شده اند
و
طعمه ددان درنده خاوران
گشته اند.

یعنی
حتی
گوری ندارند
تا
حریفی
گلی
بر آن نهد.

آخر این چه روند و روالی
است
که
نمایندگان خلق در بند و انقلابی و کمونیست
خرتر از خرترین خران جهانند!

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر