رومن رولان و ماکسیم گورکی
درنگی
از
یدالله سلطانپور
رومن رولان
خوراک این جهان اندکی حقیقت است و بسیاری دروغ.
روح آدمی ناتوان است و تاب حقیقت ندارد.
دین او
اخلاق او
سیاست او
شاعران و هنرمندان او
باید
شاعران و هنرمندان او
باید
آن
را
در
لفافه ای از دروغ بپوشانند و پیش او بگذارند.
چون روح آدمی ناتوان است و تاب تحمل حقیقت را ندارد،
انبیاء، معلمین اخلاق، سیاستمداران، شعرا و هنرمندان دیگر
باید
آن
(خوراک جهان)
را
در
لفافه ای از دروغ
به
خوردش دهند.
آنچه که رئالیستی، راسیونالیستی، انتقادی ـ اجتماعی و هومانیستی ـ انقلابی
نمودار می گردد،
خرافه ضد علمی و غیرتاریخی ئی بیش نیست.
برای اثبات این استنباط
بهتر است
که
این جملات رومن رولان
را
مورد بررسی قرار دهیم:
۱
روح آدمی ناتوان است و تاب حقیقت ندارد.
رومن رولان
روح آدمی
را
به
مثابه چیزی غیر تاریخی
تصور و تصویر می کند.
روح آدمی
در
قاموس رومن رولان
چیزی ثابت و ساکن و لایتغیر و همیشه همان و ضمنا زباله است.
روح ترحم انگیز آدمی
همان
رابطه را با حقیقت دارد
که
روغن داغ با آب یخ دارد.
سؤال این بود
که
حقیقت چیست
که
روح ضعیف و نحیف آدمی
تاب تحملش
را
ندارد.
ما فکر نمی کنیم
که
رومن رولان
معنی حقیقت
را
بداند.
رومن رولان
همان تصور را از حقیقت دارد که عوام الناس دارند.
مثلا
محمود احمدی نجات دارد
که
مرتب می گوید:
«بگویم؟
می گویم، ها.
دهن سگم را باز نکنید.»
ما
مقوله فلسفی بسیار مهم حقیقت
را
به
کرات
و
به
تفصیل
تشریح کرده ایم.
حالا
به
مثالی قناعت می کنیم تا از بحث خارج نشویم:
آب تحت فشار جو در ۱۰۰ درجه سانتیگراد می جوشد.
این یک حقیقت فیزیکی است.
معیار عینی تعیین حقیقت و تمیز حقیقت از دروغ
تجربه
(پراتیک)
است.
به
قول خواجه شیراز و کارل مارکس
تجربه محک مطمئنی برای تعیین حقیقت و برای تمیز حقیقت از دروغ
است.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر چه (و یا هر که ) در آن (و یا در او) غش باشد.
همین بیت شعر خواجه
هم
حقیقت دیگری است.
تجربه
حقیقتا
محک مطمئنی برای تمیز حقیقت از دروغ است.
حالا باید از رومن رولان پرسید:
آیا روح ضعیف و نحیف آدمی تاب تحمل این و یا آن حقیقت را ندارد؟
آیا
روح آدمی با شنیدن احکام حقیقی فوق الذکر
(آب تحت فشار جو در ۱۰۰ درجه سانتیگراد می جوشد.
و
خوش بود گر محک تجربه اید به میان
تا سیه روی شود هر چه (و یا هر که ) در آن (و یا در او) غش باشد.)
منفجر می شود؟
می ترکد؟
۲
دین او
باید
باید
آن
را
در
لفافه ای از دروغ بپوشانند و پیش او بگذارند.
این بدان معنی است
که
۹۹ درصد تعالیم دینی، دروغ و یک درصد آنها حقیقت
است.
وقتی از برخورد غیرتاریخی رومن رولان به قضایا سخن می رود،
به
همین دلایل است.
تعالیم دینی
(تئولوژی)
فرمی از شناخت و شعور
است
و
در
پله توسعه هزاران سال قبل جامعه بشری
خیلی هم علمی و حقیقی بوده اند.
سطح توسعه نیروهای مولده (علم و فن و دانش تجربی) در آن زمان
امکان توضیح بهتر چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم های هستی
را
مجاز نمی داشت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر