۱۳۹۹ خرداد ۲۸, چهارشنبه

از شاملوئیسم تا شاملوچیسم (فرهاد شهباز) (۸)


  تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
 
فرهاد شهباز
 ضمن اینکه 
یک قدرت متمرکز 
متشکل از خبرگان و متخصصان و دانشمندان
حتما 
 باید 
از 
قوه ی قهریه 
برای تثبیت سیاستهای مدون خودش
 برخوردار باشد 
و 
با شدت هم از آن استفاده کند
 البته اعمال قوه ی قهریه با رعایت شئونات انسانی و انساندوستانه
 اما 
با 
شدت تمام!
 
اکنون
دست فرهاد شهباز
رو می شود:
جای دیکتاتوری پرولتاریا 
را
یعنی
جای دولت توده های مولد و زحمتکش
را
یعنی
جای حاکمیت و حکومت اکثریت قریب به اتفاق جامعه
را
حاکمیت و حکومت خبرگان سیاسی و نظامی و علمی و فنی و فرهنگی
می گیرد
که
باندهای مسلح برای ترور هر دگراندیشی
را
تربیت کرده است:
قوه ی قهریه 
برای تثبیت سیاستهای مدون نخبگان
که
با شدت هم از آن استفاده می کند
 البته اعمال قوه ی قهریه با رعایت شئونات انسانی و انساندوستانه
 اما 
با 
شدت تمام!

این الترناتیو شهباز برای دولت اکثریت زحمتکش جامعه 
همان
حکومت فاشیستی، میلیتاریستی و فوندامنتالیستی
است.

۱
یک قدرت متمرکز 
متشکل از خبرگان و متخصصان و دانشمندان
 
دولت مورد نظر فرهاد شهباز
دولت نخبگان
است.
 
جامعه ایدئال شهباز
طویله بی طبقه توحیدی فاشیستی و فوندامنتالیستی
است
و
قدرت متمرکز آن
بر فراز جامعه و طبقات اجتماعی شناور است
و
مقوله انسان
را
از
نو
تحریف می کند
و
بر پیشانی هر عضو زحمتکش و شریف جامعه
مهر «یهودی»، «کولی» و «کمونیست» می زند 
و
پس از اسثتمار بربرمنشانه
به
اجاق های آدمسوزی 
می سپارد:
با توسل 
به
قوه ی قهریه 
برای تثبیت سیاستهای مدون نخبگان
با رعایت شئونات انسانی و انساندوستانه
 اما 
با 
شدت تمام!
سرکوب و نیست و نابود می سازد
و
بقیه اعضای طویله
را
آدمیت زدایی و بربریزه می کند 
و
 روانه دوزخ جنگ های ماجراجویانه می کند.
 
۲
مرگ بر امریکا و اسراییل!
 
 این یک نظر کلی است 
و
 ربطی به ایران یا دیگر کشورها ندارد
و 
به همین دلیل
 - بدون شک ـ
 دانشمندان 
بخوبی می دانند
 که
 امریکا
یک نیروی بازدارنده است
و 
باید با او بمانند یک نیروی بازدارنده رفتار کرد
و 
این موضوعی علمی است 
نه 
عقیدتی و ایدئولوژیک!
 
محتوای فاشیستی ـ فوندامنتالیستی شعار «مرگ بر اسرائیل» شهباز
اظهر من الشمس است.

محتوای فاشیستی ـ فوندامنتالیستی شعار«مرگ بر امریکا»ی او
از
موضع طبقاتی ضد سوسیالیستی - ضد پرولتری اش
معلوم می گردد.
 
امپریالیسم 
را
هم
از
موضع پرولتری
می توان نقد کرد
و
هم
از
مواضع فئودالی و فاشیستی و فوندامنتالیستی.
 
از آنجا که شاملوئیسم و شاملوچیسم
فرمی از فاشیسم وطنی
است،
محتوای طبقاتی انتی کاپیتالیسم و انتی امپریالیسم روندگان این راه
فقط می تواند فاشیستی باشد.
 
این بدان معنی است
که
امپریالیسم
مترقی تر از فئودالیسم، فاشیسم و فوندامنتالیسم
است.
 
ادامه دارد. 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر