بس نقش ها زدند
ولی
روز آزمون
یک از هزارشان
نشد
آن بی نظیر ما
درنگی
از
میمحا نجار
"انقلاب اسلامی" یا «انقلاب دمکراتیک» یک فریب بزرگ تاریخی!
بهرام دانش
ولی
روز آزمون
یک از هزارشان
نشد
آن بی نظیر ما
درنگی
از
میمحا نجار
"انقلاب اسلامی" یا «انقلاب دمکراتیک» یک فریب بزرگ تاریخی!
بهرام دانش
۱
"انقلاب اسلامی"
آینه تمام
نمای عقب افتادگی، غفلت، در ماندگی و ذلت بی اندازه یک ملت ۳۷ میلیونی است
که
چگونه با آغوش باز به استقبال و پیشواز این بزرگترین ننگ و سقوط تاریخی
رفتند.
بهرام دانش محروم از دانش،
جای خالی تحلیل علمی
را
با
تقبیح خرکی ـ خررنگ کنکی
پر می کند.
بهرام دانش
حتی
در
زمینه پیروزی عنگلاب اسلامی
نظر روشنی
ندارد.
گاهی
عنگلاب اسلامی
را
تقصیر روشنفکران چپ و راست
می داند
و
گه
تقصیر ملت محروم از نعمت تفکر.
۲
آری
ما
باید پایه ها و ارکان تفکری
که
"انقلاب اسلامی"
را
یک انقلاب
دمکراتیک و مردمی میداند
درهم فروریزیم.
خوب.
حرف بس است
عمل کن
و
در هم بریز.
ضمنا
بگو
منظور از مفاهیم ملی و دموکراتیک
چیست؟
۳ملت آلمان ۷۱ سال پس از جنگ
جهانی دوم هنوز که هنوز است
از
حمایتش از آلمان نازی و فاشیسم
شرمسار و سرافکنده است
و
هرگز نخواسته است
گذشته تاریک خود را کتمان کند،
بلکه با کمال قاطعیت و شهامت به این گذشته سیاه بر خورد کرده
و
با
تاریخ
تصفیه حساب نموده است.
از
حمایتش از آلمان نازی و فاشیسم
شرمسار و سرافکنده است
و
هرگز نخواسته است
گذشته تاریک خود را کتمان کند،
بلکه با کمال قاطعیت و شهامت به این گذشته سیاه بر خورد کرده
و
با
تاریخ
تصفیه حساب نموده است.
این تصور بهرام دانش از ملت آلمان
فاقد ارزش علمی و تجربی است.
اولا
ملت آلمان
همه از دم
طرفدار فاشیسم
نبوده اند.
میلیون ها تن از ملت آلمان
به
بهانه یهودی، کمونیست و کولی و غیره بودن،
اعدام و یا دربدر شده اند
و
پس از شکست فاشیسم
رژیمی آنتی فاشیستی
از
وحدت احزاب کمونیست و سوسیال ـ دموکرات و لیبرال آلمان
تشکیل شده است.
ثانیا
ایده ئولوژی فاشیستی
همچنان و هنوز
در
ضمیر توده های عقب مانده و اعضای طبقه حاکمه
وجود دارد
و
چندین حزب نئوفاشیستی
در
آلمان
برو بیا دارند
و
حتی
به
مجلس آلمان
راه یافته اند.
ایده ئولوژی فاشیستی
در
آلمان
ضمنا
به
طرز مستور
شب و روز
تبلیغ می شود.
کدام تسویه حساب؟
کدام تحلیل رئالیستی و راسیونالیستی از فاشیسم؟
در آلمان کنونی
از
تفکر آنتی فاشیستی
خبری نیست.
۴
اما ملت ایران و روشنفکران ما چطور؟ آیا
ما میتوانیم در این زمینه دو ملت آلمان و ایران را مورد مقایسه قرار دهیم؟
سوال دیگری که مطرح است، اینستکه ملت آلمان در مورد آدولف هیتلر چگونه بر خورد کرده است و ملت ایران در مورد خمینی چطور؟
سوال دیگری که مطرح است، اینستکه ملت آلمان در مورد آدولف هیتلر چگونه بر خورد کرده است و ملت ایران در مورد خمینی چطور؟
مقایسه
متد بدی نیست.
ولی
مقایسه
اولا
باید
رئالیستی و راسیونالیستی
باشد
و
نه
دلبخواهی.
خر را نمی توان با خرما مقایسه کرد.
خر
را
می توان با گاو و اسب و قاطر مقایسه کرد
و
خرما با سنجد.
همان طور که سعدی مقایسه کرده است:
اسب تازی اگر ضعیف بود
باز هم از طویله ای خر
به.
آلمان
یکی از پیشرفته ترین جوامع امپریالیستی
است
و
هدف طبقه حاکمه آلمان
از
برافروختن دو جنگ جهانی
کسب سرکردگی بوده است.
ایران
کشوری عقب مانده است
و
قابل مقایسه با ترکیه حتی نیست.
ثانیا
فاشیسم
در
آلمان شکست
خورده است.
در
حالیکه
در ایران
فاشیسم
روی کار آمده است.
ضمنا
بخش اعظم آلمانی ها
کماکان
در
زیر علم سیاه همان فاشیسم
سینه می زنند.
بهرام دانش
به
عوض مغز در کله
شلغم دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر