پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
نقش اجتماعی
(رل اجتماعی)
ادامه
۱۶
· ضمنا معلوم می شود که راه
خروج از دشواری های تئوریکی و متدئولوژیکی نقشتئوری (تئوری نقش) بورژوایی را،
نباید در تقلیل نقش تا درجه رفتار واقعی و در انکار نقش به مثابه انتظارات و
توقعات تلقی کرد.
۱۷
· چنین کاری، منجر به پرده
پوشی تام و تمام این آلترناتیو هر چند مبهم و مه آلود ولی در هر صورت نشاندهنده
تضاد بازتاب یافته میان فرد و جامعه خواهد شد و به معنی اعلام انتگراسیون
(همپیوندسازی) افراد منفرد در مناسبات بیگانه گشته خواهد بود.
۱۸
· این مسئله سایه خورده، به
مراتب روشنتر در تلاش تنبروک در جهت اثبات بطلان موضع دارندورف و نجات تئوری نقش
آشکار می گردد.
۱۹
· تنبروک موضع داروندورف را
از سوء تفاهم ناشی از سنت فکری آلمانی توضیح می دهد.
۲۰
· از دید تنبروک، جامعه
شناسی امریکایی (که مؤسس مفهوم نقش است)، با سوء ظن مبتنی بر اینکه مفهوم نقش دال
بر تضاد میان فرد و جامعه است، کاملا بیگانه است.
۲۱
· به نظر تنبروک، نقش مندی
عمل بشری با خودپویی و آزادی فردی افراد جامعه، روی هم رفته سازگار است.
۲۲
· فقط با توجه به وضع
خودویژه سنت آلمانی است که فرد از جامعه جدا می شود و در وجود اجتماعی (جامعتی) افراد
منفرد، بیگانگی دیده می شود.
۲۳
·
تنبروک بدین طریق به این نتیجه می رسد که احساس بیگانگی را
نباید از فشار جامعتی بیش از حد، استخراج کرد.
· این احساس را باید از
نقصان در همرنگ و منطبق سازی (ایدنتیفیکاسیون) افراد منفرد با محیط زیست شان و نقش
شان دانست.
۲۴
· البته تنبروک از این نظر
حق دارد که آزادی فردی افراد را نباید بر کنار از هستی جامعتی واقعا موجود شان و
عمل شان و مستقل از هستی جامعتی واقعا موجود افراد و عمل شان در نظر گرفت.
۲۵
·
اما دست او (بهانه جویی او) در رابطه با موضعش وقتی رو می
شود که ادعا می کند که جامعه شناسی بورژوایی ـ امریکایی از تضاد واقعی میان افراد
منفرد و جامعه بورژوایی معاصر (که در مفهوم نقش یازتاب یافته است)، بی خبر است.
· تنبروک برای اثبات ادعای
خود اعلام می دارد که چنین تضادی اصلا وجود ندارد و سوء تفاهمی بیش نیست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر