پروفسور گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
۱
·
در تجزیه و تحلیل روندهای
توسعه ی سیستم های مادی پویا
بر طبق قانون نفی نفی باید توجه داشت
که مراحل نفی و نفی نفی به مرکز
مختصات واحدی نسبت داده شوند، یعنی مبتنی بر پارامتر نفی واحدی اند.
۲
·
هر سیکل توسعه نسبتا به
پایان رسیده در مرحله نفی نفی همواره بوسیله پارامتر نفی معینی مشخص می شود.
۳
·
با خاتمه مرحله نفی نفی،
توسعه بعدی سیستم بر مبنای پارامترهای نفی
دیگری صورت می گیرد.
۴
·
هر سیستم می تواند در جریان
توسعه خود بنا بر پارامترهای
بکلی متفاوت نفی شود.
۵
·
این نفی های مبتنی بر
پارامترها که بنا بر پارامترهای نفی
خودویژه هر سیکل توسعه از همدیگر
متمایز می شوند، تعیین کننده سطح توسعه
ای اند که سیستم در مرحله نفی نفی در
مقایسه با مرحله اولیه اثبات قرار
دارد.
۶
·
اگر معیار تعیین سطح
توسعه هر سیستم، سازمان یابی عالی تر و
ثبات بیشتر باشد، آنگاه می توان از توسعه پیشرونده
و یا پس رونده سخن گفت.
۷
·
از آنجا که توسعه هر سیستم
مادی پویا بنا بر پارامترهای
متفاوت نفی صورت می گیرد و هر کدام از
این سیستم ها دارای یک سمت اصلی توسعه
است، بنابرین باید در ارزیابی توسعه آن، از نقطه نظر قانون
نفی نفی ـ قبل ازهمه ـ پارامترهای نفی
مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند و پارامتر اصلی نفی
سیستم باید تعیین گردد.
۸
·
برای یافتن پارامتر اصلی
نفی سیستم باید تضاد اصلی سیستم
تعیین شود، تضاد اصلی ئی که بنیان توسعه سیستم را تشکیل می دهد.
۹
·
پس ازتعیین پارامتر اصلی
نفی برمبنای تجزیه و تحلیل مشخص سیستم
و تأثیرات متقابل آن با محیط زیست، می توان ـ بویژه ـ به پیشگوئی توسعه بعدی سیستم در فرم مراحل نفی و یا مراحل نفی نفی، شیوه
رفتار سیستم، که بر طبق این پارامترها صورت می گیرند، نایل آمد.
۱۰
·
قانون نفی نفی از دیدگاه ماتریالیسم دیالک تیکی، قانون اصلی دیالک تیک ـ بطور کلی ـ نیست:
الف
· بر خلاف قانون وحدت و «مبارزه» اضداد که علت و سرچشمه توسعه را
کشف می کند و بر خلاف قانون گذار از تغییرات کمی
به تغییرات کیفی که خصلت حل تضادها و
مکانیسم درونی توسعه را نشان می دهد،
قانون نفی نفی فقط جنبه معینی از توسعه
را توصیف می کند.
ب
· قانون
نفی نفی
نشاندهنده عوامل زیر است:
۱
· قانون نفی
نفی نشاندهنده
پیوند درونی مراحل منفرد توسعه است.
۲
· قانون
نفی نفی
نشاندهنده گرایش عام توسعه است.
۳
· قانون
نفی نفی
نشاندهنده سمت و سوی توسعه است.
ت
·
و لذا به قول کلاسیک های
مارکسیسم، قانون نفی نفی «قانون توسعه ی بمراتب عامتر، مهمتر و لذا مؤثر درعرصه بمراتب
وسیعتر، یعنی طبیعت، جامعه و تفکر است.»
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۱۳۱)
۱۱
·
انگلس قانون
نفی نفی را در سلسله ای از مثال های ساده و ملموس مربوط به عرصه های
مختلف توضیح داده است:
الف
قانون نفی نفی در عرصه نباتات
۱
·
«یک دانه جو
را در نظر بگیریم:
·
بیلیون ها دانه از این قبیل آرد می شوند، پخته می شوند،
برای تهیه آبجو بکار می روند و مصرف می گردند.
·
اما اگر یکی از این دانه های جو بر زمین مناسب بیافتد،
تحت تأثیر رطوبت و گرما، دستخوش تغییر خاص خود خواهد شد، جوانه خواهد زد، دانه ـ بمثابه
دانه ـ نابود خواهد شد، نفی خواهد شد، به جای آن، گیاهی خواهد رویید، گیاهی که از
دانه نشئت گرفته است، گیاه بمثابه نفی دانه.
۲
· اما جریان عادی حیات
این گیاه از چه قرار است؟
۳
· گیاه رشد می کند، شکوفا
می شود، تشکیل سنبل می دهد و سرانجام دانه جو را به بار می آورد، با رسیدن دانه ها
گیاه خشک می شود (می میرد) و بنوبه خود نفی
می شود.
۳
· ما در نتیجه این نفی نفی دوباره دانه
جو نخستین را بدست می آوریم، اما نه تکدانه
نخستین را، بلکه ده، بیست و یا سی بار بیشتر از آن را (و چه بسا بهتر
از آن را. مترجم)
۴
· تغییر ظاهر غلات بسیار
کند صورت می گیرد و جو امروز با جو صد سال پیش فرق چندانی ندارد.
۵
·
اما اگر یک گیاه تزیینی
ـ مثلا ارشیده ـ را در نظر بگیریم،
مسئله بهتر قابل فهم خواهد بود:
·
باغبانی با دانش و فراست خود دانه ارشیده را می کارد و نتیجه نفی
نفی نه فقط تعداد زیادی دانه ارشیده،
بلکه علاوه بر آن، دانه ارشیده با کیفیت بهتر
خواهد بود که گل های زیباتری را به بار می آورد و هر تکرار
این روند، هر نفی نفی نو،
آن را کمال بیشتری می بخشد.
ب
قانون نفی نفی در عرصه جانوران
۱
· همانند روند رشد دانه، روند
تکثیر حشرات، مثلا پروانه ها صورت می گیرد:
۲
· پروانه ها از تخم، از نفی
تخم پدید می آیند، دوره تبدیل را از سر می گذرانند، به پروانه بالغ بدل می شوند و
پس از جفتگیری و تخمگذاری می میرند، یعنی نفی
می شوند.
۳
·
گیاهان و جانوران عمرشان به کوتاهی عمر پروانه ها نیست.
·
آنها قبل از مرگ خود، بارها و بارها دانه، تخم و نوزاد
خاص خود را تولید می کنند.
·
اما ما این تفاوت را مورد صرفنظر قرار می دهیم.
·
ما فقط می خواستیم نشان دهیم که نفی نفی در هر دو عرصه جهان متعلق به موجودات
زنده، واقعا صورت می گیرد.»
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۱۲۶)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر