«مسایل لنینسم»
اثری
از
استالین
لنینیسم چیست؟
لنینیسم مارکسیسم عصر امپریالیسم و انقلاب پرولتاریا ست.
لنینیسم بطور کُلی تئوری و تاکتیک انقلاب پرلتاریا
و
بطور اخص
تئوری و تاکتیک دیکتاتوری پرولتاریا ست.
۱
لنینیسم مارکسیسم عصر امپریالیسم و انقلاب پرولتاریا ست.
آنچه استالین علیه السلام نمی داند،
این حقیقت امر است
که
با
پیروزی انقلاب اکتبر
دفتر اعصار (دوران ها) ورق می خورد
و
فاتحه بلندی بر عصر (دوران) سرمایه داری (که امپریالیسم فاز واپسین آن است)، خوانده می شود.
عصر جدیدی شروع می شود:
عصر گذار گلوبال از سرمایه داری به سوسیالیسم.
مراجعه کنید
به
دوران
در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۲
لنینیسم مارکسیسم انقلاب پرولتاریا ست.
استالین
حرف دهن مبارک خود
را
حتی نمی فهمد.
اگر لنینیسم،
مارکسیسم (تئوری؟) انقلاب پرولتاریا ست،
پس مارکسیسم، مارکسیسم (تئوری؟) انقلاب کدام طبقه اجتماعی است؟
۳
لنینیسم مارکسیسم عصر امپریالیسم و انقلاب پرولتاریا ست.
در این جمله استالین
استنباط استالین و طویله های (احزاب) استالینیستی
از
مارکسیسم ـ لنینیسم
آشکار می گردد:
حضرات خیال می کنند
که
مارکسیسم ـ لنینیسم
صرفا
ابزاری برای انجام انقلاب اجتماعی است.
می توان گفت که حضرات
دیالک تیک ابزار و آماج
را
به شکل دیالک تیک مارکسیسم - لنینیسم و انقلاب اجتماعی بسط و تعمیم می دهند.
بدین طریق
مارکسیسم - لنینیسم
تا حد ابزاری تنزل می یابد.
فاجعه درست همینجا ست.
چون
ابزار
تا
زمانی ارزش و اعتبار دارد
که
آماج مربوطه پیش رو باشد.
بیل
تا
زمانی ارزش و اعتبار دارد که حفر گوری و یا چاهی لازم باشد.
به محض حفر گور و چاه
بیل به گوشه ای انداخته می شود و فراموش می شود.
مارکسیسم - لنینیسم
هم
از دید استالین و طویله های استالینیستی
تا زمانی لازم است
که
انجام انقلاب پرولتاریا (؟)
لازم باشد.
این استنباط از مارکسیسم - لنینیسم
اما
به چه معنی است؟
۴
لنینیسم مارکسیسم عصر امپریالیسم و انقلاب پرولتاریا ست.
این جفنگجمله استالین
اولا
بدان معنی است
که
با
پایان عصر سرمایه داری (و نه امپریالیسم)
و
با انجام انقلاب سوسیالیستی (و نه انقلاب پرولتاریا)
مارکسیسم - لنینیسم
سلب فونکسیونالیته می شود.
به زباله ای به درد نخور تبدیل می شود.
۵
لنینیسم مارکسیسم عصر امپریالیسم و انقلاب پرولتاریا ست.
این جفنگجمله استالین
ثانیا
به معنی انکار علمیت و اسلوبیت مارکسیسم - لنینیسم
است.
چون
اگر کسی
علمیت و اسلوبیت مارکسیسم - لنینیسم
را
به رسمیت بشناسد،
آن را بسته به زمان و فونکسیون معینی
تعریف (تحریف) نمی کند.
چون
علم
با
مذهب
همین تفاوت را دارد،
که
متشکل از جزم های (دگم های) همیشه همان نیست.
مفاهیم فلسفی کانت و هگل و مارکس و انگلس کجا
و
مفاهیم فلسفی مارکسیستی - لنینیستی در عصر حاضر کجا؟
مارکسیسم - لنینیسم
در این مدت کوتاه
بسان درخت تنومندی شاخه های پرباری کسب کرده است.
نه
تنها
فلسفه مارکسیستی - لنینیستی
رشد غول آسا کرده است،
بلکه اقتصاد سیاسی، جامعه شناسی، روانشناسی و غیره مارکسیستی - لنینیستی
توسعه همه جانبه یافته و می یابد.
۶
لنینیسم مارکسیسم عصر امپریالیسم و انقلاب پرولتاریا ست.
مارکسیسم - لنینیسم
برای طویله های استالینیستی
چیزی تجملی است.
این حیوانات اصلا نمی دانند که علمی به نام مارکسیسم - لنینیسم وجود دارد.
اصلا نمی دانند که هر علمی گنجینه ای از مفاهیم خاص خود را دارد
که
بدون درک عمیق و اصیل آنها
نمی توان متناسب و منطبق با آن علم اندیشید.
این حیوانات
تعریف و تمرین و آموزش وسواس مند مفاهیم
را
که
ولادیمیر لنین
مؤکدا توصیه کرده است،
واژه بازی تصور می کنند.
اینها
اصلا
نمی دانند که بدون تمرین و آموزش اصیل و دقیق مفاهیم هر علم
هرگز
نمی توان اندیشید.
فقط
می توان عرعر کرد.
در اثر بی خبری از مفاهیم مارکسیستی- لنینیستی است
که
این حیوانات از مفاهیم فقهی و مذهبی و فئودالی و اسکولاستیکی
از قبیل عشق و ایثار و عهد و وفا و راز و نیاز و غیره
بهره برمی گیرند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر