توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ
برگردان
شین میم شین
دکتر تقی کی منش
( 1303 ـ 1362)
بخش چهارم
پسیکولوژی (روانشناسی)
ادامه
۱۰۵
فلسفه اگزیستانس (وجود) در روانشناسی به واسطه گروهی از روانشناسان به اصطلاح «روانشاسی اگزیستانسیال» از قبیل روجرز، مای، ماسلوف، آلپورت و غیره، مؤثر افتاد.
۱۰۶
روانکاوی موسوم به مکتب سوم وین (فرانکل) نیز جریانات فکری فلسفه اگزیستانس را و قبل از همه افکار ژان پل سارتر، هایدگر و یاسپرس را به خدمت گرفت تا بلکه به کمک آنها چاره ای برای نظرات غیر مارکسیستی مبتنی بر علوم منفرد راجع به شخصیت با ساخت های فلسفی درخور بیابد.
۱۰۷
جدید ترین فلسفه غیر مارکسیستی از روانشناسی مبتنی بر علوم منفرد در رابطه با تجزیه و تحلیل روند های شناخت و تشکیل تاریخی آنها بهره برگرفت.
۱۰۸
بویژه، تئوری شناخت اوولوسیونی به نمایندگی افرادی از قبیل لورنتس، ریدل، فولمر، ئوزر و غیره، از مواد علوم منفرد، تعمیم های فلسفی طراز نوینی از علوم منفرد به عمل می آورند، که ضمنا حاوی راه حل هایی برای مسئله جسم و روح اند.
۱۰۹
این تلاش های تئوری شناخت اوولوسیونی، در بازتاب های مارکسیستی نیز جدی گرفته می شوند.
این نظر به طرز دم افزونی به راه حل ماتریالیستی ـ دیالک تیکی نزدیک می شود.
ٖراه حل ماتریالیستی ـ دیالک تیکی که از راه حل مسئله اساسی فلسفه ـ ضمن در مد نظر داشتن دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت در کل پهنایش ـ حرکت می کند.
۱۱۰
همانطور که بررسی های پسیکولوژیکی ـ انتقادی کلاوس هولتس کامپ ـ اوستر کامپ نشان می دهند، راه حل های توسعه داده شده توسط تئوری شناخت اوولوسیونی در نکات متعددی با راه حل های مارکسیستی انطباق دارند.
البته راه حل های مارکسیستی، جنبه های تاریخی ـ اجتماعی را بمراتب قوی تر مورد تأکید قرار داده اند.
(کلاوس هولتس کامپ ـ اوستر کامپ، «مبانی انگیزش پژوهی پسیکولوژیکی»، برلین)
۱۱۱
روانشناسی در مجموع، در دهه های اخیر به طرز دم افزونی به نیروی اجتماعی بدل شده است.
به همین دلیل، رفته رفته به نیروی مولده بدل می شود.
۱۱۲
این روانشناسی در کشور های سرمایه داری در چارچوب فنون مانی پولاتیو سر هم بندی شده (طرح های «روابط انسانی») تقویت می شود.
پایان
ادامه دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر