دیالک تیک (6)

دیالک تیک

اثری از

واترهاوس

پروفسور الفرد کوزینگ

برگردان شین میم شین

پیشکش

به

خاطره خروشان

 پروفسور کلکته چی

که نابه هنگام رفت و ما ماندیم

در حسرت دیدار دوباره اش.

دیالک تیک ماتریالیستی ـ مارکسیستی

ادامه

9

دیالک تیک در قرون وسطی

1

·        هرچند که فلسفه قرون وسطی تحت تأثیر تئولوژی (علم ادیان، دگم ها و تاریخ آن)، حاوی خطوط متافیزیکی نیرومندی بوده، ولی علیرغم آن، دانشمندان منفردی می توانند عناصر معینی از دیالک تیک را توسعه دهند.

·        این امر خود را در «مشاجره بر سرمفاهیم عام» که قرن ها دوام یافت، نشان می دهد، که دعوا در حقیقت بر سر رابطه مفاهیم عام و منفرد بود.

·        مراجعه کنید به مشاجره بر سرمفاهیم عام، دیالک تیک منفرد (خاص) و عام در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2

·        اگر در فلسفه قرون وسطی، طرز تفکر متافیزیکی (ضد دیالک تیکی)  ثمره دگماتیسم تئولوژیکی بوده، شالوده طرز تفکر متافیزیکی در عصر جدید را باید در پژوهش علوم منفرد نوپا جست.

3

·        چون علوم منفرد می بایستی در وهله اول به جمع آوری سیستماتیک مدارک و فاکت ها و سپس به تجزیه و تحلیل آنها بپردازند.

4

·        انگلس می نویسد:

·        «تجزیه طبیعت به اجزاء مختلف و منفرد آن، مجزا کردن اشیاء و جریانات تاریخی متفاوت و طبقه بندی آنها، بررسی و پژوهش اعضای درونی جسم آلی و زنده از طریق تشریح (آناتومی) و مطالعه چند و چون آنها، دلیل اصلی پیشرفت غول آسائی بود که چهار صد سال گذشته در شناخت طبیعت برای ما به همراه آورده است.

5

·        ولی این شیوه تحقیق هم بود که ما را به طرز نگرش های زیر عادت داد:

الف

·        به در نظر گرفتن اشیاء و روندهای طبیعی در فرم های منفرد شان

ب

·        به بی توجهی به پیوند کلی و فراگیر اشیاء و روندهای طبیعی   

ت

·        به در نظر گرفتن اشیاء و روندهای طبیعی در سکون و ثبات شان 

پ

·        به بی توجهی به حرکت مدام اشیاء و روندهای طبیعی 

ث

·        به در نظر گرفتن اشیاء و روندهای طبیعی بمثابه انبوهی از اشیاء ثابت و نه به عنوان اشیائی ماهیتا تغییرپذیر

ج

·         به در نظر گرفتن اشیاء و روندهای طبیعی  در مرگ و زوال شان و نه در پویائی و زندگی شان.

ح

 فرانسیس بیکن (1561 ـ 1626)

فیلسوف و دولتمرد انگلیسی

مؤسس امپیریسم

·        این طرز نگرش (توسط فرانسیس بیکن، جان لاک و امثالهم) از علوم طبیعی به فلسفه  منتقل شد و موجب محدودیت فکری خاصی در قرون گذشته گشت و غلبه طرز تفکر متافیزیکی را سبب شد.»

·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 20)

 جان لاک (1632 ـ 1704)

فیلسوف انگلیسی

نماینده اصلی امپیریسم

از شخصیت های برجسته روشنگری انگلیس

از تئوریسین های قرارداد اجتماعی

7

·        پیشقراولان این دوره گرد آوری مدارک و فاکت ها و تجزیه و تحلیل به شیوه علوم طبیعی مدرن به شرح زیر بوده اند:

الف

  کوپرنیک، کپلر، گالیله و نیوتون

·        کوپرنیک، که جهانتصویر نوین خود را مبنی بر مرکزیت خورشید مطرح می سازد.

ب

·        کپلر کاشف قوانین حرکت سیاره ها

ت

·        هاروی کاشف جریان خون در بدن

پ

·        گالیله بنیانگذار فیزیک مدرن

·         (واژه جهانتصویر را با الهام از واژه جهان بینی ساخته ایم، واژه های همانندی  از جمله انسانتصویر، تاریختصویر و غیره را نیز.

·        اگر جهان بینی نحوه نگرش بر جهان است، جهانتصویر حاصل کار آن است، انعکاس جهان در ذهن انسانی است.

·        جهانتصویر عبارت است از تصور و تصویر کاملی از جهان بر اساس شناخت علمی و یا فلسفی:

·        مثلا جهانتصویر مارکسیستی، جهانتصویر یونان باستان و غیره. مترجم)

ث

·        نیوتون فیزیک کلاسیک را با تئوری جاذبه خود به کمال می رساند و به طرز نگرش متافیزیکی ـ مکانیکی نوین، که همه چیز را ناشی از تعین های کمی می داند، جامه ای کلاسیک می پوشاند.

ج

·        لینه این جهانتصویر متافیزیکی را با ارائه سیستم انواع خود که بنا بر آن، کلیه گیاهان و جانوران پس از آفریده شدن توسط خدا بی تغییر و همیشه همان می مانند، تکمیل می کند.

ادامه دارد.