۱۳۹۴ مرداد ۲, جمعه

هماندیشی با نون (3)



میم نون

نون
 

«فرهاد شیفتۀ شیرین که سهل است ، شمر ذی الجوشن هم حتی 
گوشوارۀ شاهزاده ای را به ازای دستمزد خویش نمی گیرد.»    

تصور می کنم اگر نیروی احساسی و عشق بر فرهاد غالب نبود شاید ابتدا 
چنین کار سختی را قبول نمی کرد و اگر هم قبول می کرد، دستمزد خود را حتما مطالبه می نمود

1
نه.
فکرش را بکنید و ببینید که در جو پسیکولوژیکی حاکم
(شکوه شیرین از تنگدستی)
کسی گوشواره  شاهزاده ای را به عنوان دستمزد  قبول نمی کند.

2
ترفند شیرنی هم همین است که دستمزد ندهد.

3
طرز رفتار ترفند آمیز اشرافیت بنده دار و فئودال و بورژوازی هنوز هم همین است.

4
نظامی طرز رفتار اعضای طبقه حاکمه را بطرز رئالیستی  تصویر می کند.
عظمت او هم در همین رئالیسم او ست.

نون
در واقع نیروی عشق و امید وصال او را به چنین کار شاقی 
وادار کرد و به او توان انجام آن را داد .

درست است.

نون
 شمر ذی الجوشن جز اینکه با دشمن یا دشمنانش جنگیده 
چه کار خلافی ازش سر سزده که بیرحم تر از او بیشمارند!

1
شمر مثال است.

2
شمر در ذهن اهل تشیع
سمبل قساوت و بی رحمی است.

نون
   بر آن گنجینه فرهاد آفرین خواند
ز دستش بستد و در پایش افکند

در مصرع دوم فرهاد نه تنها مایۀ کار و زحمت خودش بلکه دستمایۀ همۀ هنرمندان 
و دست اندر کاران ساختن گوشواره را که کم هم نیستند به پای شیرین می افکند
 در واقع نه به پای شاهزاده ای بلکه به پای عشقش می ریزد .

1
چرا.
شیرین قبل از اینکه معشوق فرهاد باشد،  شاهزاده است.

2
بخش مهمی از جذبه شیرین نه شیرین زبانی اش
بلکه پایگاه طبقاتی او ست.

3   
قحط شیرین زبان که نبوده.

4
اگر دختر شیرین زبان  دهقانی
 به جای شیرین
می بود
فرهاد رفتار دیگری می داشت.

5
از خود بیگانگی فرهاد همین جا ست.

 نون
به نظر " هردر "
انسان ها بجز نیروی عقل نیروئی بنام احساس و عاطفه دارند
که بر خلاف تصور رایج بیشتر تصمیمات شان را از آن طریق می گیرند."

1
آره.
متأسفانه چنین است.

2
خردگرایان اما نباید به جای تبعیت از عقل، 
به غریزه و غیره تمکین کنند.

3
البته اگر نخواهند که تراژدی تشکیل شود.

4
تمکین به غریزه
به هر دلیلی
نشانه خریت و علت شکست و ناکامی است.

5
فرهاد
حتی اگر شیرین
به فرض محال قبول کند
نمی تواند با شیرین همزیستی کند.

6
تضاد طبقاتی را نباید دستکم گرفت.

7
شکست بخش مهمی از ازدواج های عیرانی جماعت
در  بلبشوی پیروزی فئودالیسم و فوندامنتالیسم بر انقلاب سفید
به دلیل همین خریت  بوده است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر