جمعبندی از
مسعود بهبودی
هرکه کلمه ای به من آموخت ، حقی به گردنم دارد .
اما آموزگار تند و تیز هراس به دلم می اندازد
شمسی
بدون خرد (فلسفه) نمی توان اندیشید.
اما آموزگار تند و تیز هراس به دلم می اندازد
شمسی
بدون خرد (فلسفه) نمی توان اندیشید.
1
بعضی ها معنی «قوانین منطقی» و مفهوم و کلمه را هم نمی دانند.
تا دیر نشده بهتر است که یاد بگیرند.
2
ضمنا هندوانه ها را بهتر است،
بعضی ها معنی «قوانین منطقی» و مفهوم و کلمه را هم نمی دانند.
تا دیر نشده بهتر است که یاد بگیرند.
2
ضمنا هندوانه ها را بهتر است،
به جای چپاندن زیر بغل این و آن،
بخورند.
این آمار فقط معتادان به مواد مخدر مادی است.
1
تعداد معتادان به مواد مخدر معنوی به 70 میلیون نفر بالغ است .
2
یکی به حریف حالی کند.
3
بدون خرد (فلسفه) نمی توان اندیشید.
4
بدون خرد نمی توان بحث کرد.
تبادل نظر کرد.
5
با بحث گرامری فقط می توان در بهترین حالت
سر خویشتن خویش کلاه گذاشت.
این آمار فقط معتادان به مواد مخدر مادی است.
1
تعداد معتادان به مواد مخدر معنوی به 70 میلیون نفر بالغ است .
2
یکی به حریف حالی کند.
3
بدون خرد (فلسفه) نمی توان اندیشید.
4
بدون خرد نمی توان بحث کرد.
تبادل نظر کرد.
5
با بحث گرامری فقط می توان در بهترین حالت
سر خویشتن خویش کلاه گذاشت.
نادر فتوره چی و همسر
(۱۳۵۶)
روزنامه نگار، مترجم و نویسنده ایرانی
1
چرا کار و بار «لوس بازی» سکه شده؟
2
چرا همه مثل هم حرف میزنند:
«اون اتفاق باحاله»
«می دونی آدما»
«ای جانم»
«ازت راضی ام»
و ...
3
چرا زنان و دختران ادای نوزادان را در میآورند
و
مردان و پسران فقط لودگی می کنند؟
4
چرا هیچ کس شخصیت منحصر به فردی ندارد؟
5
چرا می ترسند مبادا با کسی بحث شان شود؟
6
چرا وقتی به جوانی بیست و چند ساله می گویی «احمق»،
به جای آنکه جوابت را دهد، میگوید :«وقت به خیر؟»
7
چرا همه «پالت» و «پرتقال من کجایی» گوش میدهند؟
8
چرا هیچ کس دیگر کله شقی نمیکند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
9
چرا همه عاشق فوتبال و واليبال و تیم «بارسا» شده اند؟
10
چرا همه فقط گرافیک و بازاریابی و هنرهای تجسمی میخوانند؟
11
چرا از میز شام و گربه و پای لاک زده عکس می گیرند؟
12
چرا وقتی یک شب عادی با دوستان شان جایی می روند،
از این اتفاق ساده ده ها بار عکس سلفی و دستجمعی می گیرند؟
13
چه اتفاقی برای شان می افتد که از دیدن برنامه «خندوانه» یا طنزهای بی نمک لذت میبرند؟
14
چرا همه سیبیل های دسته موتوری دارند و پیراهن چهارخانه و عینک های پت و پهن و مانتوهای چادرگل گلی و شلوارهای قرمز و سبز و کانورس و کوله میپوشند؟
15
چرا همه چیز اینقدر گل گلی و عروسکی و ملوس شده است؟
16
چرا هرکس را که می بینی،
هفته بعدش يا نمایشگاه و کارگاه متن خوانی دارد
یا رونمایی از کتاب؟
17
چرا همه داستان کوتاه می نویسند و شعر میگویند؟
18
چرا اینقدر عکاس و «کارگردان اولی» زیاد شده است؟
19
چرا هیچ کس رمان نمینویسد؟
20
چرا هر کس بعد از مدتی کافه نشینی،
احساس می کند که باید یا مجله ادبی - هنری تأسیس کند
یا مترجم و مدرس شود؟
21
چرا هیچکس نمی تواند چند دقیقه بدون مسخره بازی
یا
تقلید تکه کلام های باب روز،
درباره هر موضوعی حرف بزند؟
22
چرا سر و ته همه چیز با دو تا تحلیل و یک کاریکاتور هم میآید؟
23
چرا همه بازاریاب و ایده پرداز تبلیغات شدهاند؟
24
چرا همه فکر می کنند
کانت و هگل و افلاطون
یکسری حرفهای نامفهوم زدهاند
و
نيازى به دانستن شان نيست؟
25
چرا آداب معاشرت را در حد جمع کردن حواس و نایستادن بر سر راه دیگران و بلند بلند قهقهه نزدن در محیط عمومی، بلد نیستند؟
26
چرا هیچکس، هیچ موضوعی را تا انتها پیگیری نمی کند؟
27
چرا هیچ کس گله ای از رنگ قهوه ای وخاکستری آسمان ندارد؟
28
چرا فکر می کنند پل طبیعت و برج میلاد
آثار معماری ارزشمندی هستند؟
29
چرا وقتی سگ و گربه می بینند،
به نشانه هیجان،
حرکات عجیب و اصوات نامفهوم
از خودشان در می آورند؟
30
چرا نگرانند
مبادا
«جدی و خشک» جلوه کنند؟
31
چرا مدام احساس می کنند که باید به شکل اغراق آمیزی بخندند و خوشمزگی در آورند؟
32
چرا از واژه هائی چون «شرم»، «فروتنی»،«شرافت» و ...
خنده شان میگیرد؟
33
چرا همه می ترسند
مبادا
کسی برنجد و ناچار خود را در گرداب خاله زنکی غرق می کنند؟
34
چرا وحشت از «توهین»
کار را
به تأیید کلاشان و شارلتان ها کشانده است؟
35
چرا اینهمه مراسم بزرگداشت این و آن برگزار میشود؟
36
چرا همه کودک صفت شده اند
و
مدام
عکس های چند ماهگی و کاراکترهای عروسکی و کارتونی
را
مرور می کنند؟
37
چرا همه به میانجی خیریه ها و شیادها،
با رنج های بشری مواجه می شوند؟
38
چرا به شکل بیمارگونه ای قربان صدقه هم می روند؟
39
چرا تیراژ کتاب ها 300 نسخه است؟
40
چرا همه در شکستن گردن روشنگران
از حکومت سبقت میگیرند؟
41
چرا نمی توانند خود فروختگی را محکوم کنند؟
42
چرا هیچ موضعی ندارند؟
43
و در نهایت
چرا فکر می کنند
خیلی باهوش، شریف، تاج سر بشریت و ملتی برگزیده هستند؟
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
کسی که به همه از دم عشق بورزد،
فرقی با خر ندارد.
(۱۳۵۶)
روزنامه نگار، مترجم و نویسنده ایرانی
1
چرا کار و بار «لوس بازی» سکه شده؟
2
چرا همه مثل هم حرف میزنند:
«اون اتفاق باحاله»
«می دونی آدما»
«ای جانم»
«ازت راضی ام»
و ...
3
چرا زنان و دختران ادای نوزادان را در میآورند
و
مردان و پسران فقط لودگی می کنند؟
4
چرا هیچ کس شخصیت منحصر به فردی ندارد؟
5
چرا می ترسند مبادا با کسی بحث شان شود؟
6
چرا وقتی به جوانی بیست و چند ساله می گویی «احمق»،
به جای آنکه جوابت را دهد، میگوید :«وقت به خیر؟»
7
چرا همه «پالت» و «پرتقال من کجایی» گوش میدهند؟
8
چرا هیچ کس دیگر کله شقی نمیکند و در یک نبرد عاشقانه،
رقیب را به «دوئل» فرانمی خواند؟
9
چرا همه عاشق فوتبال و واليبال و تیم «بارسا» شده اند؟
10
چرا همه فقط گرافیک و بازاریابی و هنرهای تجسمی میخوانند؟
11
چرا از میز شام و گربه و پای لاک زده عکس می گیرند؟
12
چرا وقتی یک شب عادی با دوستان شان جایی می روند،
از این اتفاق ساده ده ها بار عکس سلفی و دستجمعی می گیرند؟
13
چه اتفاقی برای شان می افتد که از دیدن برنامه «خندوانه» یا طنزهای بی نمک لذت میبرند؟
14
چرا همه سیبیل های دسته موتوری دارند و پیراهن چهارخانه و عینک های پت و پهن و مانتوهای چادرگل گلی و شلوارهای قرمز و سبز و کانورس و کوله میپوشند؟
15
چرا همه چیز اینقدر گل گلی و عروسکی و ملوس شده است؟
16
چرا هرکس را که می بینی،
هفته بعدش يا نمایشگاه و کارگاه متن خوانی دارد
یا رونمایی از کتاب؟
17
چرا همه داستان کوتاه می نویسند و شعر میگویند؟
18
چرا اینقدر عکاس و «کارگردان اولی» زیاد شده است؟
19
چرا هیچ کس رمان نمینویسد؟
20
چرا هر کس بعد از مدتی کافه نشینی،
احساس می کند که باید یا مجله ادبی - هنری تأسیس کند
یا مترجم و مدرس شود؟
21
چرا هیچکس نمی تواند چند دقیقه بدون مسخره بازی
یا
تقلید تکه کلام های باب روز،
درباره هر موضوعی حرف بزند؟
22
چرا سر و ته همه چیز با دو تا تحلیل و یک کاریکاتور هم میآید؟
23
چرا همه بازاریاب و ایده پرداز تبلیغات شدهاند؟
24
چرا همه فکر می کنند
کانت و هگل و افلاطون
یکسری حرفهای نامفهوم زدهاند
و
نيازى به دانستن شان نيست؟
25
چرا آداب معاشرت را در حد جمع کردن حواس و نایستادن بر سر راه دیگران و بلند بلند قهقهه نزدن در محیط عمومی، بلد نیستند؟
26
چرا هیچکس، هیچ موضوعی را تا انتها پیگیری نمی کند؟
27
چرا هیچ کس گله ای از رنگ قهوه ای وخاکستری آسمان ندارد؟
28
چرا فکر می کنند پل طبیعت و برج میلاد
آثار معماری ارزشمندی هستند؟
29
چرا وقتی سگ و گربه می بینند،
به نشانه هیجان،
حرکات عجیب و اصوات نامفهوم
از خودشان در می آورند؟
30
چرا نگرانند
مبادا
«جدی و خشک» جلوه کنند؟
31
چرا مدام احساس می کنند که باید به شکل اغراق آمیزی بخندند و خوشمزگی در آورند؟
32
چرا از واژه هائی چون «شرم»، «فروتنی»،«شرافت» و ...
خنده شان میگیرد؟
33
چرا همه می ترسند
مبادا
کسی برنجد و ناچار خود را در گرداب خاله زنکی غرق می کنند؟
34
چرا وحشت از «توهین»
کار را
به تأیید کلاشان و شارلتان ها کشانده است؟
35
چرا اینهمه مراسم بزرگداشت این و آن برگزار میشود؟
36
چرا همه کودک صفت شده اند
و
مدام
عکس های چند ماهگی و کاراکترهای عروسکی و کارتونی
را
مرور می کنند؟
37
چرا همه به میانجی خیریه ها و شیادها،
با رنج های بشری مواجه می شوند؟
38
چرا به شکل بیمارگونه ای قربان صدقه هم می روند؟
39
چرا تیراژ کتاب ها 300 نسخه است؟
40
چرا همه در شکستن گردن روشنگران
از حکومت سبقت میگیرند؟
41
چرا نمی توانند خود فروختگی را محکوم کنند؟
42
چرا هیچ موضعی ندارند؟
43
و در نهایت
چرا فکر می کنند
خیلی باهوش، شریف، تاج سر بشریت و ملتی برگزیده هستند؟
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
کسی که به همه از دم عشق بورزد،
فرقی با خر ندارد.
چگونه می توان ذره ای مغز در کله داشت
و ضمنا به ددان درنده ای از قبیل
آغا محمد خان و ناصرالدین شاه و رضا خان و محمد رضا شاه و خلخالی، خمینی، بوش، بن لادن، هایدگر، نیچه، هیتلر و داعش و کوسه و کروبی و موسوی و ملا عمر و غیره
عشق ورزید؟
ادامه دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر